اگرخانواده ها اصلاح گردند اجتماع نیز حتما اصلاح خواهد شد. چون اجتماع به غیراز همین خانواده ها چیزى نیست. اگر کودکان امروز، تندخو، ستیزه گر، متجاوز، چاپلوس،دروغگو، بد اخلاق، کوتاه فکر، بى اراده، تو سرى خور، زور شنو، ترسو، خجول، نادان،خودخواه، پول پرست، لاابالى پرورش یابند جامعه بزرگ فردا نیز به همین صفات واخلاقزشت گرفتار خواهد شد. اگر امروز تو سرى خور شما بودند فرداتو سرى خور ستمگرانخواهند شد. اگر امروز با تملق و چاپلوسى از شماچیزى گرفتند فردا هم در مقابلزورگویان چاپلوسى خواهند کرد.
و بالعکس اگر کودکان امروز درستکار، شجاع، بلند همت، خوش اخلاق، خیرخواه،بردبار، دلدار، با ایمان، زور نشنو، غیر متجاوز، عدالتخواه، بزرگ نفس، حقگو،امانتدار، دانا، روشنفکر، راستگو، صریح اللهجه تربیت شوند فردا هم همین صفات عالىرا به صورت کاملترى ظاهر خواهند ساخت.
بنابراین، پدران و مادران و بالاخص مادراندر قبال فرزندان خویش و اجتماع بزرگترین و سنگین ترین مسۆولیت را خواهندداشت.
اگر مطابق نقشه صحیح و برنامه دقیق تربیتى در تربیت کودکان خویش اقدام نمایندبزرگترین خدمت را نسبت به اجتماع آینده خواهند نمود. واگر در انجام این وظیفه بزرگسهل انگارى کنند در قیامت مسۆول خواهندبود. بدین جهت امام سجاد علیه السلام فرمود: حق فرزندت اینست که بدانى که او از تو میباشد. بد باشد یا خوب با تو نسبت دارد. درقبال پرورش و تادیب او و راهنمایى اش به سوى خدا و کمک کردنش به فرمانبردارىمسۆولیت دارى. رفتارت با او رفتار کسى باشد که یقین دارددر مقابل احسان کردن به اوپاداش نیک خواهد داشت و در مقابل بد رفتارى کیفر بد خواهد دید. 1
با این مقدمه به بررسی 8 عادت غلط والدینکه ممکن است در ذهن بچه ها نهادینه و تا آخر عمر با آنها همراه شود، می پردازیم تاما و شما با پرهیز از انجام چنین رفتارهایی، کودکانی با عالی ترین شأن شخصیتی بهجامعه تحویل دهیم:
خودانتقادی ظاهری
برخی والدین مدام چنین جمله هایی را در خانه و پیش روی فرزندان خود تکرار میکنند: «چقدر بینی بزرگی دارم»، «با این صورت افتاده باید حتما گونه بکارم»، «کاشکمی لاغرتر بودم»، «کاش قدم بلندتر بود» و جمله های دیگری از این قبیل. وقتی بچه ها، به خصوص دختربچه ها، این جملههای انتقادی والدین در مورد ظاهرشان را می شنوند، حس می کنند زیبایی از علم یااخلاق اولویت بیشتری دارد و ناخودآگاه توجه بیش از حدی به ظاهر خود پیدا میکنند.ترس از چاق شدن، جوش زدن و حتی کوتاه ماندن قد ممکن است خیلیاز دختربچه های در سن رشد را دچار اختلال در خورد و خوراک کند.
مقایسه کردن بچه ها با همسن و سال های آنها از بدترین عادت هایوالدین است. وقتی شما مدام فرزند خود را با بچه های اقوام یا همسایه ها مقایسه میکنید، هم اعتماد به نفس او را کاهش می دهید و هم فرزندتان را تا آخر عمر از فردی کهبا او مقایسه شده، متنفر می کنید
غذا خوردن احساسی
حتما شما هم افرادی را که برای مقابله با استرس یا اضطراب غذاهای چرب یا شیرینمانند شکلات، شیرینی یا حتی پیراشکی می خورند، دیده اید. وقتی بچه ها می بینند بزرگترهای آنها برای رفع ناراحتی یا مشکل خود به غذا پناه می برند، آنها هم حس می کنندغذا خوردن تنها راه موثر برای برطرف کردن نگرانی های زندگی است و به این ترتیب نمیتوانند با تکنیک های روانی حل مشکل یا مدیریت بحران در زندگی خود آشنا شوند.
استفاده زیاد از ابزارهای ارتباطی
این عادت غلط را بیشتر پدرها دارند. وقتیوالدین بیشتر وقتشان را در خانه صرف صحبت با تلفن و فرستادن یا دریافت پیام کوتاه وایمیل می کنند، ناخودآگاه به فرزندان خود می آموزند ارزش کار و دوستان آنها ازخانواده شان بیشتر استو خانواده از نظر برقراری ارتباط و عواطف دراولویت دوم قرار دارد. فرزندان چنین خانواده هایی معمولا بیشتر وقت خود را پشترایانه می گذرانند و بروز مشکلاتی مانند اختلال خواب، افت تحصیلی و کاهش یا افزایشوزن در آنها دور از انتظار نخواهدبود.
توجه بیش از حد به زیبایی
برنزه کردن کنار دریا یا استخر، ماساژ پوست با جلبک دریایی، استفاده از انواعماسک های گیاهی و شیمیایی و مصرف بیش از حد لوازم آرایش برای زیباتر نشان دادنچهره، راه هایی برای ایجاد زیبایی مصنوعی محسوب می شوند. وقتی دختربچه ها می بینند مادرشان چنین رفتارهایی دارد، حسمی کنند برای پذیرفته شدن از سوی جامعه باید تمام تلاش خود را بکنند و تا می توانندظاهر زیباتری نسبت به هم سن و سال هایشان داشته باشند،در حالی که باید وقتآزاد خود را صرف مطالعه، رفتن به کلاس های هنری یا ورزشی کنند و با کسب موفقیت بهاعتماد به نفس و پذیرش اجتماعی مورد دلخواه شان هم برسند.
مقایسه کردن همه چیز
مقایسه کردن بچه ها با همسن و سال های آنها از بدترین عادت های والدین است. وقتیشما مدام فرزند خود را با بچه های اقوام یا همسایه ها مقایسه می کنید، هم اعتماد بهنفس او را کاهش می دهید و هم فرزندتان را تا آخر عمر از فردی که با او مقایسه شده،متنفر می کنید. والدین باید بپذیرند استعداد و توانایی همه بچه ها یکسان نیست، ممکناست فرزند شما در درس ریاضی ضعیف باشد اما نقاشی های بسیار زیبایی بکشد. یکی از مهم ترین وظیفه های والدین ایناست که استعدادهای فرزند خود را بشناسند و او را در رسیدن به اهداف و علاقه هایشراهنمایی و تشویق کنند.
بحث و جدل بیش از حد
خیلی از والدین مدام با فرزندان یا همسر خود بر سر مسایل کوچک و بزرگ بحث میکنند و آنقدر بحث را ادامه می دهند تا طرف مقابل خسته شود و کوتاه بیاید. این عادتغلط، هم استرس زیادی به بچه ها وارد می کند و هم باعث می شود حس کنند باید برای بهکرسی نشاندن حرف های خود تا جایی که می توانند، بامنطق یا بی منطق، با دیگران بحث ومشاجره کنند. یکی از ساده ترین راه های حل مشکلات در زندگی، تشکیل جلسه هایخانوادگی گفت وگو و مشورت است. به این ترتیب بچه ها حس ارزشمند بودن می کنند و یادمی گیرند می توان تمام مشکلات ریز و درشت زندگی را با مشورت و همفکری اعضای خانوادهحل کرد.
بدگویی از دیگران
وقتی شما فردی که در جمعتان حضور ندارد نقد می کنید، اجازه هر نوع دفاعی را ازاو می گیرید و حق هرگونه بدگویی را برای خودتان قائل شده اید. بچه ها با دیدن چنین رفتارهایی سخن چینی و غیبت را میآموزند و به راحتی در زندگی آینده خود اخلاق را زیر پا می گذارند.ضمن اینکه ممکن است ذهنیت فرزندتان در مورد فردی که از او بدگویی می کنید تا آخرعمر خراب شود؛ به خصوص اگر آن فرد یکی از نزدیکان مانند پدر یا مادربزرگ، عمه یاخاله و… او باشد.
انتقادناپذیری
گاهی برخی والدین با اینکه می دانند خطاهایی انجام می دهند یا رفتار درستی بافرزندان خود ندارند، انتقاد دیگران را در مورد رفتارهای خود نمی پذیرند و باپافشاری بر اعمال نادرست و تکرار اشتباه خود سعی در حفظ غرور یا قدرت خود در خانهدارند. انتقادپذیر نبودن والدین برای بچه هابه این معناست که هر فردی می تواند بدون توجه به ناراحتی اطرافیان هر کاری که دلشخواست انجام دهد و لزومی ندارد کسی بخواهد انعطاف پذیر باشد و خود را با شرایط ومحیط تطبیق دهد.به طور حتم چنین بچه هایی با این طرز فکر، درزندگی کاری، خانوادگی و اجتماعی خود دچار مشکلات فراوانی خواهند شد.