یک معضل همیشگی برای والدینی که فرزندان کوچکی دارند، این است که به چه صورت به کودکان بیاموزند که نظم و ترتیب را در امور مختلف رعایت کنند. اما اغلب والدین در این زمینه با بچه ها مشکل دارند و همین مسئله موجب می شود که گه گاهی صدای اعتراض والدین بلند شود. به راستی چه راهکارهایی برای این مسئله وجود دارد که با به کارگیری آن، هم برای والدین و هم برای فرزندان موثر باشد.
جایگاه نظم در زندگی
نظم و ترتیب یکی از امور مهم در زندگی فردی و اجتماعی هر انسانی محسوب می شود. نسبت به رعایت نظم در متون دینی و روایات ما مطالب بسیاری وجود دارد که همه انها نسبت به به کارگیری نظم در تمامی امور زندگی، سفارش و تاکید کرده اند. در ارتباط با کودکان می توان گفت که اموزش مسئله نظم مثل بسیاری از موارد دیگر باید از سالهای اول زندگی شروع شود. مقصود از سنین سه یا چهارسالگی است که کودکان تا حدودی قدرت درک و فهم پیدا می کنند. به نظر می رسد که مسئله نظم، موضوعی است که باید به کودکان آموزش داده شود و برای آنها درونی شود به گونه ای که بتوانند نظم را در انجام فعالیت ها و کارهای روزمره خود به کار گیرند و از طرفی در تفکر و احساسات شان هم وجود داشته باشد و ریشه ای شده باشد.
برخی از والدین برای فهم نظم به بچه ها، فشار بسیاری به آنها وارد می کنند و برای آنها قوانین شدیدی وضع می کنند. عده دیگری از والدین هم روش تربیتی آمیخته با نظمی نسبی را با کمی شک و تردید، اجرا می کنند و برخی دیگر با دادن آزادی مطلق به کودکان، موافق هستند. عده ای از والدین و مربیان هم در این زمینه روش اعتدال را در پیش می گیرند و با در نظر داشتن شخصیت و ویژگیهای خاص یک کودک، به بخشی از خواسته های او پاسخ مثبت و به برخی دیگر پاسخ منفی می دهند.
چرا والدین در اجرای نظم موفق نمی شوند؟
این موضوع ناشی از ضعف روش های تربیتی است که از سوی والدین اجرا می شود. مثلا اقداماتی از قبیل چگونگی عملکرد والدین در ارائه نظم در خانه و یا واگذاری مسئولیتهای سنگین به کودکان یا ارائه الگوهای نامناسب که موجب عدم توفیق در یادگیری نظم توسط کودکان می شود.
لازم است که والدین همواره به انگیزه و علت اعمال کودک توجه کنند تا بدانند که دلیل اعمال نامعقول کودکشان چیست. بیشتر والدین در این زمینه کم حوصله هستند و همین امر موجب می شود تا مقررات خود را با تهدید و عصبانیت به کودکان متذکر شوند و گه گاهی هم برای اجرای نظم از فشار و زور استفاده می کنند. برخی از والدین هم رعایت اموری را از کودکان می خواهند که از آمادگی روحی و جسمی او فراتر است. برخی از والدین برای اجرای نظم مورد نظر خود از احساسات کودک سوء استفاده می کنند. مسلما در چنین شرایطی نمی توان انتظار داشت که همان نتایجی حاصل شود که والدین می خواهند. بلکه والدین باید بدانند که در این زمینه اصولی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
نکاتی درباره برقراری نظم
** والدین باید قوانین را به گونه ای وضع کنند که حرمت بین آنها و بچه ها حفظ شود.
**قوانین وضع شده نباید طبق خواسته شخصی والدین باشد و باید بر مبنای اصول تربیتی و در جهت مثبت و سازنده باشد.
**وضع و اجرای مقررات باید به دور از فضای خشم و تهدید باشد.
**والدین برای اجرای قوانین، باید کودکشان را به لحاظ عاطفی همراهی کنند.
** در صورت مخالفت و سرباز زدن کودک از اجرای قوانین، نباید او را تنبیه کنید.
به خاطر داشته باشید که این موضوع هم مانند بسیاری از موضوعات دیگر، اگر در دوران کودکی آموزش داده شود، تاثیر بسیاری بر ذهن کودک خواهد داشت و کارساز و مفید خواهد بود
** مقررات باید به گونه ای وضع شوند که ساده و قابل فهم و منطقی باشند و با اخلاق و دین سازگار باشند و با لحنی آرام ودوستانه و در عین حال، محکم و مقتدرانه بیان شوند.
**نحوه آموزش نظم باید با مراحل رشد کودک تنظیم شود و با شرایط و موقعیت او سنخیت داشته باشد.
** در اجرای نظم باید به کودک خود ابراز علاقه کنید و او را از عشق خود بهره مند سازید.
** مقررات وضع شده باید در راستی اعمال والدین قرار گیرد، به این معنا که والدین مراقب باشند که به این قوانین عمل کنند. 1
هرچند در اجرای این نکات استثنا هم وجود دارد ولی به طور کلی برای آموزش نظم به کودکان، لازم است که این نکات عملی شوند. به خاطر داشته باشید که این موضوع هم مانند بسیاری از موضوعات دیگر، اگر در دوران کودکی آموزش داده شود، تاثیر بسیاری بر ذهن کودک خواهد داشت و کارساز و مفید خواهد بود.