جنگ عادلانه
جنگ عادلانه یعنی دعوایی بدون توهین، تحقیر، داد و فریاد و کتک زدن. یک بحث و جدل بدون خشونت، هرگز کودک را نگران نمیکند زیرا کسی او را مجبورنمی کند تا بین پدر یا مادرش یک نفر را انتخاب کند و او اصلا احساس نمیکند که یکی از آنها ضعیف است و نیاز به حمایت دارد. دعوای خشونتآمیز حتی اگر هیچ تاثیر منفی دیگری بر احساسات کودکتان نداشته باشد به او این پیام را میدهد که ازدواج یعنی خشونت و نباید در چنین رابطهای وارد شد. کودک نباید خشونت پدرومادرش را ببیند. شما باید به او بفهمانید که با وجود اختلاف نظرها و تفاوتهای رفتاری و فکری، شما و همسرتان یکدیگر را دوست دارید و گفتگوی شما خشونتآمیز نیست.
موضوعات خاص بزرگسالان را مطرح نکنید
بسیاری از گفتگوهای معمول باید در حضور کودک باشند زیرا مهارتهای ارتباطی، فکری و اعتقادی را به او میآموزند اما شما باید حدومرز آنچه میگویید را بشناسید. موضوعاتی که مربوط به روابط جنسی شما هستند و یا موضوعاتی که احساسات کودک را تحریک میکنند کاملا غیر ضروری و آسیب زننده هستند. اگر همسرتان اعتیاد دارد نباید این موضوع را در حضور کودک مطرح کنید و به دنبال راه حل باشید. کودک نباید با اعتیاد و خماری پدر یا مادرش تهدید بشود. او را درگیر موضوعاتی که احساساتش را جریحه دار میکنند و آنها را به خوبی نمیفهمد نکنید. شما نباید بدی و ضعف اعضای خانواده را در دعوا مطرح کنید زیرا احساس کودک را نسبت به آن فرد خاص تغییر میدهید. او ممکن است دیگر پدریا مادرش را دوست نداشته باشد.
از تصمیمهای نگران کننده چیزی نگویید
شما و همسرتان ممکن است درباره نوع تربیت کودک و قوانینی که باید در خانه حاکم باشند با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشید اما او نباید اختلاف نظر شما را راجع به موضوعات مربوط به خودش بداند. پدرومادری که درباره تربیت کودک در حضور خودش دعوا میکنند هدایتگران خوبی نیستند و قدرت و تاثیر گذاری کافی نیز ندارند. جر و بحث درباره فرزند به او این اجازه را میدهد که از فرصت استفاده کند تا هر طور که میخواهد رفتار کند.
مشکل را پیش از اینکه باعث دعوا و درگیری شود، حل کنید
اختلاف نظرها وجود دارند اما شما میتوانید طوری رفتار کنید که کار به درگیریهای لفظی شدید و دعوا نرسد. هراختلافی را میتوان با آرامش و کمی از خود گذشتگی حل کرد. یک اختلاف نظر ساده مثل اینکه کدامتان بعد از مدرسه به دنبال کودک بروید را میتوانید بابرنامه ریزی و ملاحظه شرایط یکدیگر حل کنید قبل از اینکه به یک دعوای اساسی تبدیل بشود. این روشی است که کودک آن را یاد میگیرد و به کار میبرد.
هیچ وقت یک جرو بحث را نیمه تمام رها نکنید و با قهر و عصبانیت از مکالمه فرار نکنید. کودک نیاز دارد که صلح شما را ببیند تا به آرامش برسد
اختلافات را حل کنید
هیچ وقت یک جرو بحث را نیمه تمام رها نکنید و با قهر و عصبانیت از مکالمه فرار نکنید. کودک نیاز دارد که صلح شما را ببیند تا به آرامش برسد. او باید ببیند که شما با وجود اختلاف نظرها و افکار متفاوت میتوانید به یک نتیجه مشترک برسید. کودک تمام مکالمات شما و واکنشهایتان را میشنود و میبیند و اگر احساس کند مشکلی حل نشده در خانواده وجود دارد دچار اضطراب و نگرانی میشود. وقتی مشکلاتتان را حل میکنید به کودک یاد میدهید که به همین شیوه رفتار کند. او میآموزد که بیش از اینکه به برنده شدن نیاز داشته باشد به همدلی و هم حسی نیازمند است.
با کودک حرف بزنید
بعد از اینکه مشاجره به پایان رسید و با همسرتان به یک نتیجه مشترک رسیدید هر دو باهم و سپس هر کدامتان با کودک حرف بزنید تا مطمئن شوید که او مشکلی با چیزهایی که شنیده است ندارد. سعی کنید فضای سنگین خانه را تغییر بدهید.شاد شوید و اگر لازم است از کودک عذرخواهی کنید که باعث ناراحتیش شده اید. بدترین کار این است که بحثتان را نیمه تمام بگذارید و سپس یارکشی کنید و سعی کنید کودک را به سمت خودتان جدب کنید. در واقع شما به کودک این پیام را میدهید که مشکلات نه تنها تمام نشدهاند، بلکه همچنان در روزهای آینده و در موضوعات مختلف ادامه پیدا خواهند کرد.
یارکشی نکنید
اینکه از کودکتان بخواهید که بین شما داوری کند و نظر بدهد که حق با کدامتان است بسیار اشتباه است. او دوست ندارد که بین شما و والد دیگرش انتخاب بکند و این یک تهدید است که از او بخواهید تا حق را به یکی از شما بدهد. از طرفی ممکن است کودک از این روش به نفع خودش بهره برداری کند و شما یا همسرتان را مجبور کند تا مطابق با خواستههایش پیش بروید. او فکر میکند قدرت بیشتری از شما دارد و میتواند به جای شما تصمیم بگیرد.
شما کامل نیستید
لزومی ندارد همیشه چهرهای موجه و معقول داشته باشید و پشت یک نقاب قرار بگیرید برای اینکه رابطه شما و همسرتان را خوب و عالی نشان بدهید. کودک شما احساس دارد و میتواند از اختلاف پشت پرده شما با همسرتان باخبر شود. مهم نیست که شما و همسرتان اختلافات جزیی دارید آنچه مهم است این است که آنها را مدیریت کنید و بتوانید مشکل را حل کنید. حتی از چیزهای بد درست بهره بگیرید. اگر اختلافی دارید طوری رفتار کنید که کودک از شما یاد بگیرد که چطور رفتار کند.
راه کارهای درست پیدا کنید
اگر احساس میکنید بحث و گفتگوی شما با همسرتان ممکن است کمی تند و خشن شود از کودک بخواهید تا اتاق را ترک کند یا به حیاط برود. البته چنین درخواستی در چنین موقعیتهایی همیشه قابل اجرا نیست. بهتر این است که شما و همسرتان خشمتان را کنترل کنید و آرام شوید. مثلا، زمانی که علائم و نشانههای پدیدار شدن دعوا و مشاجره را مشاهده کردید سعی کنید آن را به زمانی موکول کنید که بچهها حضور ندارند شاید تا آن زمان عصبانیت شما فروکش کند؛ در واقع بهترین علاج عصبانیت به تاخیر انداختن آن است و یا اگر شما در بحثها آرامتر هستید سعی کنید دست به عمل بزنید و با وجود ناراحتی و فشاری که تحمل میکنید همسرتان را نیز آرام کنید. یک لیوان آب به او بدهید. لبخند بزنید و با آرامش از او بخواهید که بحث گفتگو را تمام کند و سپس به کارهای دیگر بپردازید.
طوفان را آرام کنید
از دست دادن کنترل، عصبانی شدن و بی طاقتی نسبت به کسی که دوستش دارید نشانه اضطراب است. اینکه نمیتوانید احساساتتان را کنترل کنید به این معنی است که شما مضطرب هستید. اضطراب و ناتوانی شما در کنترل احساساتتان کودک را نیز نگران و پریشان میکند. بعد از یک گفتگوی تنش آفرین هم شما و هم کودکتان ممکن است به شدت عصبی و ناراحت شوید. کودک را به آغوش بگیرید. او را ببوسید و آرامش کنید. یک نوشیدنی ملایم برای همه اعضای خانواده فراهم کنید و از آنها بخواهید تا برای چند ثانیه به چیزی فکر نکنند. حتی میتوانید همگی باهم از خانه بیرون بروید و کمی پیادهروی کنید تا آرامش دوباره به شما بازگردد. فراموش کنید که نباید کودک را در همان محیط عصبی ومتشنج رها کنید تا به مرور زمان همه چیز فراموش شود، زیرا او به سختی آنها را فراموش میکند.