احترام گذاشتن پديده شگفت انگيزي است و يک ويژگي اکتسابي است که بايد در طول زندگي فرا گرفته شود. يک اصل نيز در اين ارتباط وجود دارد و آن اينکه اگر کسي ميخواهد مورد احترام ديگران واقع شود بايد به ديگران احترام بگذارد
اگر نگاهي به جوانان نسل حاضر بيندازيم مشاهده ميکنيم که اين نسل بي احترام ترين نسلي است که دنيا تا کنون به خود ديده است.
پيش از آن که جوانان را سرزنش کنيم بياييد صادقانه از خود بپرسيم که ما در مورد آموزش احترام براي فرزندانمان چه کرده ايم؟
اين سوال را ميپرسم زيرا يکي از کارهاي مفيد تربيتي مشاهده مردم است، منظور من نگاه بيمارگونه به مردم نيست بلکه توجه به راهها و روشهايي است که مردم با يکديگر رفتار و تعامل ميکنند. ا
ين دقت و توجه شامل تمام گروههاي سني ميشود. يکي از مشکلات عمدهاي که وجود دارد اين است که والدين هيچگاه فرزندان خود را احترام نمي کنند، بنا بر اين کودکان نه تنها والدين خود را مورد احترام قرار نميدهند بلکه به هيچکس ديگر، حتي به خودشان هم احترام نميگذارند.
اما اين نقيصه هرگز به اين معني نيست که شما والدين خوب و مناسبي نيستيد بلکه ميخواهم توجه بيشتري به اين موضوع مهم داشته باشيد و بدانيد که بايد بيشتر با فرزندان تعامل داشته باشيد و در رفتار فرزندان با خودتان و ديگران بيشتر دقت کنيد.
آموزش رفتار احترامآميز يکي از مهمترين وظايفي است که بعهده والدين است و بهترين روش آموزش آن، نشان دادن احترام است آن هم نه احترام به ديگر بزرگسالان بلکه احترام به خود فرزندان.
احترام گذاشتن را با اطاعت و فرمانبرداري اشتباه نکنيد و اين نکته را نيز مد نظر داشته باشيد که اگر کسي در خانه شخص محترمي نباشد بيرون از خانه نيز هرگز نميتواند به ديگران احترام بگذارد. بياييد همراه هم روشهاي آموزش احترام گذاشتن را مورد بررسي قرار دهيم:
· به کودکان گوش فرا دهيد تا آنها نيز به شما گوش فرا دهند:
زماني که فرزندتان با شما صحبت ميکند با توجه به سخنانش گوش فرا ميدهيد يا اينکه همزمان مشغول انجام چند کار ديگر هستيد؟ انجام چند کار به طور همزمان يا مشغله داشتن اصلا بد نيست، اما فرزندان نياز به توجه دارند هر چه را که ميگويند يا انجام ميدهند بايد براي شما با ارزش و قابل توجه باشد. بدانيد که هر کاري با هر درجه اهميتي را ميتوان براي دقايقي تعطيل کرد يا به تعويق انداخت. به چشمان آنها نگاه کنيد. از خودتان بپرسيد تا کنون چند بار مجبور شدهايد به ديگران بگوييد " وقتي باهات حرف ميزنم به من نگاه کن " وبعد ارزيابي کنيد که آيا هر زمان که فرزندانتان با شما صحبت ميکنند به آنها نگاه ميکنيد؟
به گونهاي رفتار کنيد که بفهمند براي شما اهميت دارند و شما براي ارتباط با آنها زمان ميگذاريد و به آنها توجه ميکنيد، اطمينان داشته باشيد آنها هم همين رفتار را در مورد شما و ديگران انجام خواهند داد.
· صداقت بهترين سياست است
آيا يک فرد دروغگو قابل احترام است؟ و آيا شما به کسي که مورد احترامتان است دروغ ميگوييد؟ قطعا اينطور نيست.
اگر مرتکب اشتباهي شديد، آن را بپذيريد و عذرخواهي کنيد زيرا اين نوع رفتار به خصوص در مورد فرزندان کم سنتر بسيار با ارزش است زيرا در نظر کودکان اين گروه سني والدين موجوداتي کامل و مطلق هستند و اگر ببينند والدينشان هم ممکن است اشتباه کنند و در صورت بروز اشتباه، آن را ميپذيرند و عذرخواهي ميکنند، از طريق رفتار و عملکرد والدين بهتر و موثرتر آموزش ميبينند.
· بيشتر به صفات مثبت فرزندانتان بپردازيد تا اشاره به جنبههاي منفي آنان
اگر فرزند شما مرتکب اشتباهي شد يا موفقيتي را که مورد توقع شما بود کسب نکرد، هرگز تحقيرش نکنيد، خجل و شرمسارش نکنيد و به هيچ عنوان به او توهين نکنيد. اين به معني رابطه سرد و سخت با فرزند نيست.
زمان مناسب شوخي را رعايت کنيد مثلا اگر با او مي خواهيد شوخي کنيد يا سر به سرش بگذاريد اين کار را در حين بازي انجام دهيد نه بعد از يک شکست يا زمان نااميدي که او را به شدت تحت تاثير قرار داده. از فرزندتان تعريف کنيد اما مراقب باشيد که در اين زمينه زيادهروي نکنيد که شکل حقيقي خود را از دست بدهد و دروغ شود و هر گاه خواستار ايجاد تغييري در فرزندتان هستيد روي جنبههاي مثبت وي تاکيد کنيد، همين امر باعث ميشود که او هر چه بيشتر اعمال مثبت را انجام دهد.
· با ديگران همان گونه رفتار کنيد که دوست داريد ديگران با شما رفتار کنند
در مورد فرزندتان محدوديتهايي را اعمال کنيد که خود آنها را رعايت ميکنيد. آيا شما به فرزندتان نشان دادهايد که هنگام ورود به حريم آنها يا زمان استفاده از لوازم آنها براي خود محدوديتهايي قايليد؟
در منزل فرزندان براي ورود به فضايي که در آن بسته است بايد دربزنند و تا اجازه نگرفتند يا از طرف ما دعوت نشدند، نبايد وارد اتاق خواب ما بشوند، بنا بر اين ما هم دقيقا بايد در مورد آنان همين طور عمل کنيم يعني براي ورود به اتاق فرزندمان بايد در بزنيم و هرگز به يکباره وارد اتاق آنان نشويم و زماني که در اتاقشان حضور ندارند به لوازم شخصي آنها دست نزنيم. بايد به فرزندانمان اعتماد داشته باشيم و به آنها احترام بگذاريم. در کلام ساده اين که اگر ميخواهيد فرزندان به حد و مرزها احترام بگذارند ابتدا خود ما بايد به حد و حدودهاي تعيين شده احترام بگذاريم.
· ارزش فردي = احترام
فرزند شما بايد بداند به عنوان يک انسان صاحب ارزش است و مانند سايرين مورد احترام است. اين حس به فرزندان ميآموزد که اگر خود را محترم نشمارند، نميتوانند احترام ديگران را حفظ کنند. فرزندتان را تشويق کنيد تا به خوبي از خودش مراقبت کند . اطمينان حاصل کنيد که به اندازه کافي استراحت ميکند. لباس آراسته و پاکيزه ميپوشد و از خوراک مناسب و کافي برخوردار است. کودکان به همان چيزهايي اعتقاد پيدا ميکنند که والدين به آن اعتقاد دارند.
· استقلال آنها را پايه ريزي کنيد
براي پذيرفتن مسئوايت از طرف بچهها بايد با در نظر گرفتن شرايط سني آنها اقدام به واگذاري امور به آنها کنيم که اين مسئوليت پذيري گامي اساسي براي کسب استقلال و احترام است. لازمه انجام صحيح و درست کار توسط فرزندان، اعتماد والدين به آنها است.
· همواره به فرزندتان بگوييد که دوستش داريد
عبارت " بچههاي من ميدانند که من خيلي دوستشان دارم " مناسب نيست. من هم اطمينان دارم که آنها ميدانند، اما به اين فکر کنيد که وقتي حتي بدون دليل آنها را در آغوش ميکشيد و ميبوسيد چه احساس خوبي در آنها ايجاد ميکنيد. هرگز از اينکه به فرزندتان نشان دهيد که چقدر دوستش داريد، نترسيد. مجبور نيستيد دايم آنها را نوازش کنيد بلکه يک بوسه شب به خير، يک بوسه خداحافظي و يک در آغوش کشيدن، هنگامي که به خانه ميآيد، ميتواند اين راه به ظاهر سخت و طولاني را هموار کند.
احترام گذاشتن در واقع يک نوع نگرش است. احترام گذاشتن و رفتار احترامآميز به يک کودک کمک ميکند که در زندگي موفق باشد. اگر کسي براي همسالان خويش، اولياءاش يا حتي براي خودش احترام قايل نباشد تقريبا موفقيتاش غيرممکن خواهد بود. يک فرزند مودب مراقب رفتارش با اعضاي خانواده و تمام کساني که با آنها ارتباط دارد، است و همراه خوبي براي همسالان خودش محسوب ميشود.
در مدارس نيز آموزشهايي در مورد رفتار احترامآميز به فرزندان ميدهند اما فراموش نکنيد که اين شما هستيد که بيشترين تاثير و نفوذ را در تربيت فرزندان داريد.