ودکاني که اعتماد به نفس خوبي دارند ، واقع گرا و عموما خوش بين هستند. از سويديگرکودکاني هستند که داراي عزت نفس پاييني هستند و هر چالش کوچکي مي تواند سببايجاد استرس، اضطراب و نااميدي در آنها شود. اين کودکان به هيچ عنوان به خود وتوانايي هايشان اعتماد ندارند و به سختي مي توانند براي مشکلات خود راه حل هايکاربردي پيدا کنند. اغلب افکار منفي نظير: "من آدم خوبي نيستم "يا" من نمي توانمهيچ کاري را به خوبي انجام دهم" به سراغ آنها مي آيد و نهايتا به صورت افراديغيرفعال و افسرده در مي آيند. در اين حالت کافي است با يک چالش روبرو شوند، تااولين واکنشي که نشان مي دهند" من نمي توانم" باشد.
راهکارهاي تقويت عزت نفس در کودکان
يکي از تکنيکهاي بسيار مهم تأثيرگذار براي تقويت عزت نفسپذيرش کودک از سوي والديناست. طبيعي است که هر پدرو مادري آرزو دارند که کودک آنها بهترين شاگرد در کلاس و مدرسه باشد. و در آيندهداراي تحصيلات عالي دانشگاهي باشد و...
ما از کودکانمان انتظارات زيادي داريم ولي آنان بيشتر انتظارات ما را برآوردهنمي کنند.
هر کودکي داراي ويژگيهاي منحصر به فرد خويش است و از نقاط قوت و ضعف زياديبرخوردار است. به طور حتم ما بايد انتظار داشته باشيم که کودکمان تا آنجا که ميتواند تلاش خود را انجام دهد. ولي در هر صورت چه در کاري به راحتي موفق شود و يا بهسختي به نتيجه برسد، تشويق کارها و تصديق قوه ي خود ارزشي براي آنان بسيار ضرورياست. پس تا آنجا که مي توانيد وقت زيادي را با کودکتان بگذرانيد.
زماني که والدين بين خشونت نامعقول و آسان گيري شديد ترديد نشان ميدهند در واقع، درباره اين که چه چيزي درست و چه چيزي غلط است، پيام هاي گيج کنندهاي به کودک خود ارسال مي کنند.
هميشه سعي کنيد در لحظه هاي مهم زندگي فرزندانتان حاضر باشيد. در دنياي هر کودکلحظات مهم تلخ و شيريني وجود دارد که طبيعتاً دوست دارد شما را در آنها شريک کند. پس اين فرصت را از کودک خود نگيريد و در موفقيتها و ناکامي هايش با او شريکشويد.
همچنين فقدان تنبيه و تشويق در کودکي نيز منجر به اختلال شخصيت ضد اجتماعي دربزرگسالي مي شود.
زماني که والدين بين خشونت نامعقول و آسان گيري شديد ترديد نشان مي دهند درواقع، درباره اين که چه چيزي درست و چه چيزي غلط است، پيام هاي گيج کننده اي بهکودک خود ارسال مي کنند.
آسيب شناسي رواني عزت نفس: ايجاد شخصيت ضد اجتماعي
پاره اي از اختلالات شخصيت در بزرگسالي در نتيجه وجود عزت نفس پايين در کودکيايجاد مي شوند. ديدگاه ها و رويکردهاي روان شناختي، عزت نفس پايين در دوران کودکيرا عامل ايجاد اختلال شخصيت ضد اجتماعي مي دانند. آنها معتقدند افرادي که دچار ايناختلال مي شوند در کودکي احساس مي کنند نياز دارند شايستگي خودشان را با پرداختن بهاعمال پرخاشگرانه ثابت کنند.
يعني پدر و مادر نقشي در رشد کودک خود ندارند. وقتي خطايي از کودکشان سر زدبسيار سرسري و سهل گيرانه از کنار آن مي گذرند و متقابلاً از کنار کارهاي مثبت وتحسين برانگيز او نيز به سادگي مي گذرند و آنها را ناديده مي گيرند. تحت اين شرايط،کودک احساس مي کند که بايد شايستگي هاي خود را با پرداختن به اعمال پرخاشگرانه نشاندهد.
يافته هاي پژوهش معروفي توسط رابينز و همکاران او در باره تاثير انواع فرزندپروري بر کودک،نشان داد که انضباط بي ثبات مي تواندبسيار مشکل ساز باشد.کودکاني که چنين والديني دارند نمي توانندبين اعمال خوب يا بد و پيامدهاي اين اعمال رابطه برقرار کند. تحت اين شرايط کودکرفته رفته دچار سردرگمي شده و با ابهام رشد مي کند و تربيت مي شود.
پيامد اين مساله چيزي است که ما آن را در بزرگسالي اختلال شخصيت ضد اجتماعي ميناميم.
همچنين فقدان تنبيه و تشويق در کودکي نيز منجر به اختلال شخصيت ضد اجتماعي دربزرگسالي مي شود.
زماني که والدين بين خشونت نامعقول و آسان گيري شديد ترديد نشان مي دهند درواقع، درباره اين که چه چيزي درست و چه چيزي غلط است، پيام هاي گيج کننده اي بهکودک خود ارسال مي کنند.
عزت نفس يک واژه نيست، بلکه تمام شخصيت آدمي قلمداد مي شود و درپهنه هستي آدمي ريسماني که تک تک اجزاي وجود آدمي را به يکديگر متصل مي کند عزت نفساست.
درمان اختلال شخصيت ضد اجتماعي:
از بحث پيرامون اختلال شخصيت ضد اجتماعي مي توان نتيجه گرفت که افراد مبتلا بهاين اختلال به راحتي تغيير نمي کنند. متاسفانه از همه بدتر اين است که افراد مبتلابه اين اختلال بعيد است که خودشان با پاي خودشان به متخصص باليني مراجعه کنند. زيرادليلي براي تغيير کردن نمي بينند. حال با توجه به دشواري کار کردن با افراد مبتلابه اين اختلال چگونه متخصص باليني مي تواند به هدف درماني رضايت بخش دست يابد؟
روانشناسان باليني معتقدند که اين افراد فقط در صورتي رفتارشان را تغيير مي دهندکه متوجه شوند آنچه انجام داده اند غلط است. بنابراين هدف درمان اين نيست که بهدرمانجويان کمک شود احساس بهتري پيدا کنند، بلکه بايد آنها را واداشت تا نسبت بهخود و موقعيتشان احساس بدتري داشته باشند. متخصص باليني در انجام اين کار بايد ازرويکرد مواجهه دادن استفاده کند. به اين صورت که نشان دهد ظاهرسازي ها و سرهم بنديکردن هاي درمانجو را باور نمي کند و مرتباً ماهيت رفتار خودخواهانه و خودشکندرمانجو را به وي انعکاس دهد. در صورتي که درمان موفقيت آميز باشد درمانجو در موردرفتارش احساس ندامت و گناه مي کند که نهايتاً احساس نااميدي و اندوه را به دنبالخواهد داشت. فقط تحت اين شرايط است که مي توان اميدوار بود رفتار او تغيير کند. البته به خاطر داشته باشيد که دستيابي به چنين نتيجه مثبت وايده آلي بسيار دشوار است. بنابراين دوران کودکي و نوجواني که در آن پايه هاي شخصيتيک انسان ريخته مي شود را جدي بگيريد و طوري کودک و نوجوان خود را تربيت کنيد کهداراي عزت نفس به جا و متعادل شود، تا شاهد اين رفتارها در بزرگسالينباشيم.
چرا که همان طور که قبا گفتيم عزت نفس يک واژه نيست، بلکه تمام شخصيت آدميقلمداد مي شود و در پهنه هستي آدمي ريسماني که تک تک اجزاي وجود آدمي را به يکديگرمتصل مي کند عزت نفس است. هرگاه اين ريسمان سست شد و در هم ريخت شخصيت آدمي از هممي پاشد و سرانجام فرو مي ريزد. بنابراين تصور هر نوع آسيب شخصيتي و بيماري هايمرتبط با عزت نفس از جمله اختلال شخصيت ضداجتماعي ممکن خواهد بود.
سخني با والدين
همانطور که از بحث پيرامون رابطه ي عزت نفس و اختلال شخصيت ضداجتماعي متوجهشديد، موقعيت خانوادگي و اجتماعي يکي از منابع بسيار مهم جامعه ستيزي به شمار ميرود. شواهد زيادي وجود دارد که نشان مي دهد از دست دادن پدر يا مادر به دليل طلاق وجدايي همبستگي بالايي با پرورش رفتار جامعه ستيزي در فرزندان دارد. هر چهرفتار جامعه ستيزي جدي تر باشد، احتمال بيشتري وجود دارد که فرد جامعه ستيز دچارمحروميت از والدين شده باشد.علاوه بر آن، مشاجرات، کتک کاري هاي خشن، بيعفتي وقيحانه، الکليسم، اعتياد به مواد مخدر، بي ثباتي والدين و بي توجهي پدر ازجمله عواملي هستند که باعث مي شوند کودک در يک جو عاطفي مخرب و ناسالم و بدون حمايتوالدين بزرگ شود و ثمره آن عزت نفس پايين و خود خوار شماري در سنين کودکي و نوجوانيو احياناً اختلال شخصيت ضد اجتماعي در سنين بزرگسالي خواهد بود. پس
پدر و مادر عزيز کودک خود را طوريتربيت کنيد تا قدر خود را بداند و وجود خود را با ارزش تلقي کند. در يک جو عاطفي وحمايت مناسب است که کودک شما رشد مي کند خود را با ارزش مي داند و در نهايت اميداست که با عزت نفس مناسب و متعادلي وارد اجتماعي شود.
بخش خانواده ايراني تبيان