مرگ یک بخش غیر قابل انکار از زندگی است و چه بخواهیم وچه نخواهیم ،ا زخردسالی کودکان نسبت به آن کنجکاو می شوند و به فهمیدن و پرسیدن درباره ی روشهایی که احساس غم مربوط به آن را به طور طبیعی نشان بدهند علاقمند هستند ، روشهایی که بزرگترها آن را عزاداری می نامند.
شاید باعث تعجب باشد که بدانید حتی کودکان دو ساله نیز از مرگ آگاه هستند، کودکان در قصه هایشان یا برنامه های تلویزیونی از مرگ می شنوند، یا در اطراف خود حیوانات خانگی و یا خیابانی مرده رامی بینند .علی رغم این موارد ،هیچ کدام از کودکان مفهوم مرگ را نمی دانند .آنها نمی توانند مفهوم همیشگی بودن مرگ را درک کنند و در عوض ،آن رابه عنوان یک اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر می گیرند.
آنها تصور میکنند که اجساد هنوز می خورند و می خوابند و کارهای همشیگی خود را انجام می دهند، فقط با این فرق که آن کارها را یا در آسمانها و یا در زیر خاک انجام می دهند . حتی وقتی یکی از والدین یا خواهران و برادران آنها می میرد او نمی تواند این تصور را برای آنها در نظر بگیرد.
کودکان به روشهای مختلف نسبت به مرگ واکنش نشان می دهند
اصلا تعجب نکنید اگر کودک دوساله ی در آموزش مهارت توالت رفتن پس رفت کند یا کودک پنج ساله ای نخواهد به مهد کودک همشیگی اش برود، چرا که می خواهد بداند چرا برنامه روزانه اش تغییر کرده است.او با خودش فکر می کند چرا به ناگهان جهان اطرافش این همه نگران کننده شده است. از سوی دیگر ممکن است کودکی دیگر هم باشد که اصلا واکنشی نسبت به مرگ نشان ندهد یا گاه گاهی در بین شادی وخوشحالی کودکانه اش به یاد آن بیفتد که این هم کاملا طبیعی است و دلیل سنگ دلی کودک نیست. اصولا کودکان این مفهوم را کم کم و به آهستگی درک می کنند و نباید انتظار داشت که همه موضوعات را دریک لحظه یا در یک روز بفهمند وحتی بسیاری از آنها تا وقتی که کاملا احساس امنیت نکنند ،به احساس غم خود اجازه ظهور نمی دهند ،یعنی این فرایند ممکن است ماهها یا سالها به طول بی انجامد ،به خصوص اگر مرگ عزیزی را یا شاهد باشد. بعضی از کودکان رفتارهایی انجام می دهند که به نظر عجیب می رسد ،مثل بازی تشیع جنازه یا ادای مردن کسی را در آوردن .این هم امری طبیعی ست ،حتی اگر به نظر بزرگترها غیر معقول برسد .بنابراین این روش ابراز احساسات در مورد مرگ را نباید ازکودک گرفت.
احساسات خود را در مود مرگ توضیح بدهید. سوگواری یک قسمت بسیار مهم برای التیام غم مرگ عزیزان است واین هم در مورد بزرگسالان وهم در مورد خردسالان صادق است.
شاید باعث تعجب باشد که بدانید حتی کودکان دو ساله نیز از مرگ آگاه هستند، آنها نمی توانند مفهوم همیشگی بودن مرگ را درک کنند و در عوض ،آن رابه عنوان یک اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر می گیرند
کودک را نباید با سوگواری شدید ، وحشت زده کرد ،ولی از طرفی هم نباید مساله را بی اهمیت جلوه داد .به کودک باید توضیح داد که بزرگترها هم نیاز به گریه کردن دارند و اینکه ما به خاطر از دست دادن کسی ناراحت هستیم. در غیر این صورت کودک کنجکاوانه تغییرات خلقی شما را درک می کند و بخصوص وقتی حس کند مساله ای وجود دارد ،ولی شما سعی در مخفی کردن آن موضوع دارید نگران تر می شود.
به سوالات کودک پاسخ دهید.کنجکاوی کودکان در مورد مرگ یک امر عادی ست و نباید از سوالات آنها فرار کرد،بلکه بهتر است از فرصت پیش آمده استفاده کرده و به کودک کمک کنیم تا بتواند با مساله از دست دادن دیگران روبرو شود.
جوابهای آسان وکوتاه عرضه کنید.کودکان قدرت درک اطلاعات پیچیده را ندارند.بنابراین سعی کنید برای توضیح مرگ وارد جزئیات و بحثهای پیچیده نشوید.آنچه برای کودکان بخصوص زیر پنج سال درک بهتری دارد ،توضیح مرگ به عنوان توقف تمام کارهای جسمانی است.مثلا به او بگوییم مردن این گربه یعنی این که او دیگر راه نمی رود و یا غذا نمی خورد و چیزی را نمی بیند و هیچ دردی را احساس نمی کند و جسم آن دیگر کار نمی کند.
کودکان نیاز دارند در مورد خودشان اطلاعاتی داشته باشند. ممکن است بپرسند که من کی می میرم؟ که در جواب بهتر است گفته شود :هیچ کس نمی داند که کی می میرد،ولی بیشتر ما زمانی بسیار زیادی زندگی می کنیم .من مطمئن هستم که تو تا وقتی که خیلی پیر بشوی ،زندگی می کنی.و یا ممکن است کودک بپرسد:مامان تو کی می میری؟این سوال معمولا برای والدین خیلی تکان دهنده است.عملا منظور کودک از از این نوع سوال این است که آیا تو از من مراقبت می کنی ویا چه کسی بعد از این از من مراقبت می کند ،بنابراین بهتر است به کودک گفته شود "مامان قوی و سالم است خیلی خیلی وقت زیادی پیش تو خواهد ماند."حتی برای کودکان زیر پنج سال توصیه می شود توضیح داده شود که : مامان نمی میرد.،بابا نمی میرد. بنابراین اگر این گونه جواب بدهیم که فرزند عزیزم همه ما روزی می میریم برای کودک مانند این است که بگوییم ما همین امروز می میریم.
واژه های مسئله ساز
برای توضیح مرگ از عبارتهایی که به یک امر خوب اشاره می کند بپرهیزید.عبارتهای معمول بزرگترها درمورد مرگ مثل در آرامش استراحت کردن ، ویا به خواب ابدی یا رفتن به یک جای دور، برای خردسالان بسیار گیج کننده است.
پس نگویید پدر بزرگ خوابیده است یا به جای دور رفته است .کودک ممکن است با این توضیحات از رفتن به رختخواب نگران شود و فکرکند که او هم ممکن است بخوابد و دیگر برنگردد، یا اگر شما به خرید ویا سرکار بروید فکر کند که شما هم دیگر برنمی گردید،مرگ را هرچقدر قابل لمس تر برای او توضیح بدهید مثلا بگویید: پدر بزرگ خیلی پیر شده بود بدنش قادر به کار کردن نبود .اگر پد بزرگ قبل از مرگ مریض بوده اطمینان حاصل کنید که کودک بفهمد مریض شدن مثل سرما خوردن معنی مردن نمی دهد. به او توضیح بدهید که این مریضی ها نمی تواند کسی را بکشد.
در مورد کاربرد واژه های خداوند و بهشت با احتیاط کامل رفتار کنید.دقت کنید این مفاهیم رابرای کودک 5 ساله یا حتی کوچکتر به کار می برید و هدف شما این است که او را آرام کنید.پس مراقب باشید اورا بیشتر گیج و مضطرب نکنید .
برای مثال اگر بگویید :مادر بزرگ الان خیلی خوشحال است چون توی بهشت است . کودک فکر می کند: چطور مادر بزرگ خوشحال است ولی همه کسانی که دور و بر من هستند، این همه ناراحتند؟ یا مثلا بگویید که عمو آنقدر خوب بود که خداوند او را پیش خودش برده است چون خوب بوده است ممکن است مامان ،من یاهر کس خوب دیگری را هم نیز پیش خود ببرد ،یا اینکه سعی کنم که بچه بد باشم تا بتوانم بیشتر پیش مامان و بابا بمانم. بنابراین عبارتی به کار ببرید که او را نگران نسازد. مثلا بگویید: ما خیلی ناراحتیم که بابابزرگ دیگر پیش ما نیست و ما خیلی دلتنگ او هستیم ولی این خوب است که بدانی او الان پیش خداست.
کودکان نمی توانند آن طور که بزرگترها معنی و اساس مرگ را درک می کنند این موضوع را درک کنند،بنابراین چنین کودکانی سنگدل وبی احساس نیستند
منتظر واکنش ها ی مختلفی ازسوی کودک باشید،کودکان علاوه به احساس غم درباره مرگ ،احساس گناه یا خشم نیز می کنند بخصوص اگر متوفی یک فرد نزدیک خانواده باشد.
مثلا کودک ممکن است فکرکند خواهرش به خاطر حسادت های او مرده است یا چون او خواهرش را کتک می زده واذیت می کرده ،مرده است و از این احساس به احساس گناه شدید برسد.
گاهی ممکن است کودک نسبت به متوفی خشمگین بشود که چرا او را ترک کرده است و یا نسبت به پزشکان و پرستاران احساس خشم کند.
از سوی دیگر کودک ممکن است با بروزرفتاری کاملا بی تفاوت شما را متعجب کند مثلا بگوید:حالا که بابا پیش ما نیست من راحت تر می توانم بازی کنم ! از این گونه عبارات متعجب نشوید و آنها را به حساب ناتوانی کودک از درک مرگ بگذارید.
کودکان نمی توانند آن طور که بزرگترها معنی و اساس مرگ را درک می کنند این موضوع را درک کنند،بنابراین چنین کودکانی سنگدل وبی احساس نیستند.
انتظار تکرار سوالات کودکان را داشته باشید.سوالات تکراری کودکان در مورد مرگ و توضیح علائم غم وناراحتی برای کودک ممکن است مدت ها به طول بیانجامد.حتی با بزرگتر شدن وی و رشد مهارتهای شناختی او، سوالات تازه تری مطرح می شود.
نگران نباشید که توضیحا ت شما ناقص بوده،چرا که سوالات تکراری کودکان یک امر طبیعی ست.تنها کاری که باید بکنید این است که با صبر هرچه تمامتر به آنها پاسخ دهید.
به کودک کمک کنید خاطرات خوب فرد فوت شده را به یاد بیاورد. صحبت از شیرینی با او بودن و اجازه تعریف از گذشته دادن به کودک خیلی آرامش بخش است.کودکان به روشهای قابل لمس برای سوگواری نیازمندند، بنابراین بجا ی شرکت در مراسم تدفین ،کودک ز یر 5 سال می تواند در خانه شمع روشن کند یا یک آواز برای فرد درگذشته بخواند،یا تصویر او رابکشد و یا در مراسم دیگر سوگواری شرکت داده شود.
دادن یک وسیله از فرد فوت شده به کودک ،برای ایجاد احساس آرامش در او بسیار موثر است:مثلا گردنبند مادر بزرگ را می توان در اتاقش گذاشت . گاهی اوقات مادر به خاطر سقط جنین، بیمار و دچار سوگ می شود،در این موارد کودک نیز نگران می شود حتی بدون اینکه بداند حاملگی و تولد چه معنی دارد او ممکن است احساس گناه کند و یا به سوگ از دست رفتن نقش خواهر یا برادربزرگتر شدن بنشیند که شما ازقبل به او وعده داده ا ید .در این مواقع کودک احتیاج دارد مطمئن شود که این گونه مرگ ومیرها خیلی نادراست،بخصوص اگر شما قصد دارید بار دیگر باردارشوید .به کودک باید توضیح دهید که: بچه فوت شده به حد کافی بزرگ نشده بود که بتواند به دنیا بیاید و بیرون شکم مامان زندگی کند. به کودک خود اجازه بدهید با کشیدن یک نقاشی سوگواری خود را نشان بدهد.
در مواقعی که ازتلویزیون یک حادثه را مشاهده می کنید ،کودک شما اضطراب و نگرانی شما را درک می کند.بنابراین به او بگویید :از اینکه مردم در سختی هستند ناراحت هستید ،ولی در کنا ر تو خواهم بود و ازتو مراقبت می کنم.
سعی کنید که کودک هر چه زودتر به زندگی عادی خود برگردد فعالیتهای روزمره به کودک کمک می کند که زودتر به آرامش برسد.
در شرایط دشوار که خود شما ازغمی بزرگ رنج می برید انتظار رفتار کامل و بدون اشکال از خود نداشته باشید. دراین مواقع ممکن است شما جلوی کودک گریه کنید یا جواب سوالات او را در وهله اول نداشته باشید، که اینها همه طبیعی ست ،بنابراین از دوستان و اقوام کمک بخواهید و به یاد داشته باشید هرچه شما بیشتربه خودتان کمک کنید تا با مساله مرگ کنار بیایید،به کودکتان نیز بیشترمی توانید یاری برسانید.