کودکان مدرسه ای ممکن است چنان غرقِ بازی شوند که نتوانند به درخواست شما عمل کنند.از طرف دیگر، کودکان در این سن وسال به مراتب آسان تر است که شما را نادیده بگیرند تا در برابرتان مقاومت کرده یا تسلیم تان شوند. تنها نکته راهگشا آن است که کودک مدرسه ای خود را به مشارکت دعوت کنید و در عین حال به او این امکان را بدهید که استقلال را تجربه کند.
وقتی کودک مدرسه ای تان به شما بی توجهی می کند، چه باید کرد؟
منظورتان را واضح بیان کنید و سعی کنید درخواست هایتان واقع بینانه باشد. اطمینان حاصل کنید که درخواستتان مشخص و قابل انجام دادن است. اگر بگویید پارکینگ رو تمیز کن، کودکتان ممکن است خرت و پرت ها را کمی مرتب کند. اما اگر بگویید « پارکینگ رو جارو بزن و روزنامه ها رو مرتب یک جا بچین »، در آن صورت فرزندتان می داند که دقیقاً چه کار باید بکند. همچنین سعی کنید چیزی را که می خواهید، از نظر زمانی هم واضح و مشخص باشد. بهتر است به او بگویید که ساعت 9 در رختخواب باشد تا اینکه به او هشدار دهید که تا دیروقت بیدار نماند.
از آنجایی که برخی کارها هنوز برای کودکان در این سن و سال ترسناک به نظر می رسند، بهتر این است که کودکتان را بار اول در انجام کارهای بزرگ راهنمایی کنید. اگر او قبلاً هرگز باغچه را آب نداده است، به او نشان دهید چگونه دقیقا این کار را انجام دهد. این کار نه تنها باعث نزدیکی بیشتر شما به فرزندتان می شود، بلکه دفعه بعد که از او می خواهید باغچه را آب دهد، دیگر نگران این که چطور انجامش دهد نخواهد بود.
درخواست های خود را به صورت ساده و قابل فهم بیان کنید. فرزندتان ممکن است شما را نادیده بگیرد، به این دلیل که نمی فهمد از او چه چیزی می خواهید. سعی کنید دستوراتتان تا حد ممکن ساده باشد و بیشتر از سه یا چهار مرحله نباشد.
تا به آخر کارهای کودکتان را دنبال کنید. اگر از کودک مهد کودکی تان می خواهید که برای رفتن به مهد لباس هایش را بپوشد، هر گامی را که او برای رسیدن به هدف مورد نظر بر می دارد با تشویق خود مورد حمایت قرار دهید. هنگامی که از او می خواهید که با توپش در خانه بازی نکند و او همچنان به کار خود ادامه داده و از دیوار به عنوان تخته بسکتبال استفاده می کند، توپ را از دستش درآورید تا اینکه حاضر به همکاری شود.
به کودک مهد کودکی خود انگیزه بدهید. واقعیت این است که همه ما وقتی که فرزندمان چندین بار لجمان را در می آورد وسوسه می شویم که بگوییم، «چون که من می گم!». اما راه های بهتری وجود دارد که فرزندتان را به همکاری با خواست های خود تشویق کنید. یادتان باشد قرار نیست که او خواست شما را انجام دهد به این دلیل که از انجام ندادن آن می ترسد. شما از فرزندتان می خواهید که کار صحیح را انجام دهد، چون که او خودش می خواهد. کودکان مدرسه ای عاشق این هستند که کسی را خشنود کنند، بنابراین تمجید و تشویق می تواند در پیروی فرزندتان از خواست های شما بسیار موثر باشد. علی جان، خیلی ممنون از این که خودت صبحانه را درست کردی» یا «خدای من، تو واقعاً دیگه بزرگ شدی، مگه نه؟
همچنین در صورت امکان به جای «نه» ، «بله» بگویید و از هر فرصتی برای تشویق کودک به جای منصرف کردنش استفاده کنید. به طور مثال، اگر کودک از ایده نقاشی کردن اتاقش به وجد آمده است، با جمله «حتماً می تونی امتحان کنی!» یا «بابا کمکت می کنه» به او پاسخ دهید که به نظر می رسد به مراتب مثبت تر از عبارت «این طور فکر نمی کنم» باشد
همچنین می توانید به فرزندتان برای انجام آنچه که از او می خواهید، انگیزه بدهید: «وقتی قطعات پازل رو در جعبه اش گذاشتی، می ریم پارک بازی می کنیم» (نکته: نگویید «اگه قطعات پازل رو در جعبه بگذاری»). همچنین کودکان در این سن و سال ممکن است از نوشتن قرارداد خوششان بیاید. به طور مثال قراردادی که می گوید: سارا هر بار که دوش می گیرد حوله اش را آویزان می کند و لباس هایش را در سبد می گذارد. وقتی او این کار را به مدت یک هفته به طور مرتب انجام داد، مامان او را همراه یک دوست به استخر می برد. قرارداد را امضا کنید و اجازه دهید که کودک نیز آن را رنگ آمیزی کند. سپس آن را در جایی قرار دهید که در معرض دید او نیز باشد. فرزندتان نه تنها احساس می کند که او در این ماجرا دخیل است، بلکه از آن میزان مسئولیتی که قرارداد به او محول کرده است نیز راضی و خوشنود است.
از کلمات دیگری به جای (نه) استفاده کنید. اگر وقتی به فرزندتان نه می گویید توجهی نمی کند، شاید به این خاطر باشد که آن را به کرات شنیده است. راه های دیگری را برای نه گفتن امتحان کنید. به جای این که فریاد بزنید، «نه! با توپ تو آشپزخونه بازی نکن»، به طور مثال بگویید، «لطفاً برو تو حیاط توپ بازی کن». و به جای این که به کودک بگویید، «نه، نمی تونی الان آب نبات بخوری»، بگویید، «می تونی از یخچال میوه برداری بخوری» یا «می تونی بعد از ناهار میوه بخوری». هنگامی که به کودک حق انتخاب می دهید، در حقیقت به او این فرصت را می دهید که به شیوه ای قابل قبول به ابراز وجود بپردازد.
همچنین در صورت امکان به جای «نه» ، «بله» بگویید و از هر فرصتی برای تشویق کودک به جای منصرف کردنش استفاده کنید. به طور مثال، اگر کودک از ایده نقاشی کردن اتاقش به وجد آمده است، با جمله «حتماً می تونی امتحان کنی!» یا «بابا کمکت می کنه» به او پاسخ دهید که به نظر می رسد به مراتب مثبت تر از عبارت «این طور فکر نمی کنم» باشد.
طبیعتاً بسیاری اوقات لازم است با قاطعیت کودک را از خوردن شیرینی قبل از شام یا بازی کردن با کامپیوتر تا نیمه شب منع کنید. نکته این است که فقط هنگامی که مجبور هستید، این کار را بکنید. اگر محیطی را ایجاد بکنید که هم امن و هم مهیج باشد، فرزندتان می تواند استقلال فردی اش را تجربه کند در حالی که بسیار کم از انجام کاری منع می شود.
سعی کنید قابل فهم باشید. تصور کنید که در حال خواندن یک رمان هستید یا با دوستی صحبت می کنید که یکدفعه کسی از شما می خواهد از کاری که انجام می دهید دست بکشید، چون که همین الان باید کار دیگری را انجام دهید. واقعیت این است که همیشه فرصت نداریم فرزندانمان را برای سوار شدن به اتومبیل یا آماده شدن برای مدرسه تشویق کنیم. اما هروقت امکان داشت، قبل از این که ناگهان به فرزندتان بگویید کاری را انجام دهد، او را مطلع کنید؛ این می تواند بسیار مفید باشد. همچنین می توانید بگویید: «عزیزم تا 10 دقیقه دیگه میریم، پس کارت رو تموم کن.» اگر فرزندتان مثل اکثر کودکان باشد در صورتی که به او بگویید بساط اسباب بازی را جمع کند یا مهمانی را ترک کند، بر آشفته نمی شود. اما لا اقل به او گفته شده که وقت رفتن است.
اگر فرزندتان به جای اینکه به حرفتان گوش دهد غالباً به شما بی توجهی می کند، راجع به این مشکل با پزشک کودک صحبت کنید. پزشک ممکن است که تست شنوایی یا آزمونهای رشد را توصیه کند.