«بچهها عزیزند اما تربیتشان از خودشان عزیزتر است.» این جمله آشنایی است که شاید شنیده باشید. هر زوجی وقتی تصمیم به بچهدار شدن میگیرند، در مورد شیوه تربیتی و برنامههایی که برای فرزند خود در نظر دارند با هم صحبت میکنند و به یک نتیجه خاص میرسند. البته پسندیده است که زن و شوهر در مورد قوانین خاصی که در تربیت فرزندشان باید وضع و اجرا کنند با هم اتفاقنظر داشته باشند، هر چند که گاهی چنین نمیشود. اوضاع وقتی بدتر میشود که والدین آستانه صبرشان لبریز و ممکن است جملاتی را بر زبان آوردند که حقارت شخصیت را برای کودک به همراه آورد. با این جملات آشناشوید، سعی در تغییر رویه تربیتی خود دهید.
گذاشتن اسم روی بچه ها " لال " یا " بچه بد "
اگر کودکان را نامهایی مانند احمق و تنبل و... بنامید باور می کنند که دارای این صفات و خصوصیات هستند. به علت آسیبی که به کاربردن این نامهای منفی به شخصیت بچه ها وارد می کند اعتماد به نفس او از بین می برد. اگر کودکی به صفت « زشت » نامیده شود ممکن است از حضور در جمع و بازی با دیگران خودداری کند اگر بگویید: کمرو» از ارتباط با همسالان و بزرگترها پرهیز می کند. چه باید گفت: با جمله ای مثبت توجه بچه را به رفتاری معطوف کنید که باید تغییر دهد. « این اتاق نامرتب و به هم ریخته است » یا « کاغذ و مدادهایت روی زمین پخش شده و باید جمع شود.»
طرد کردن بچه ها " ای کاش به دنیا نمی آمدی " یا " هیچکس ترا دوست ندارد "
طرد کردن بچه ها نشان دادن نفرت یا تمایل به جدایی از آنهاست. برای یک کودک دوست داشته نشدن از طرف فردی که او را به دنیا آورده به معنی دوست نداشتن از طرف همه افراد است. آنچه که یک کودک باید بداند این است که پدر و مادر بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارند. چه باید گفت: هر روز با او گفتگو کنید و بگویید « دوستش دارید » و در آغوشش بگیرید.
منفـی بافی " لیاقت چیزی را نداری "
بچه ها با کلمات و جمله هایی که به آنها می گوییم، بزرگ می شوند یک پژوهشگر با عده ای زندانی گفتگو و مصاحبه کرد. از آنها پرسید که به چند نفر از آنها هنگام بچگی گفته شده که زندانی خواهند شد؟ با کمال تعجب دریافت که تقریباً با پاسخ همه آنها به این سوال مثبت بود. والدین باید آینده خوبی را برای بچه ها ترسیم و پیش بینی کنند.
مقصــر داشتن بچه ها هنگام بروز مشکلات " تو دلیل دعوای من و پدرت هستی "
مقصردانستن کودک هنگام مشکلات به این معنی است که او به دلیل کاری که با دیگران انجام داده ،سرزنش می شود. بچه ها هدف آسان و در دسترس برای به گردن گرفتن تقصیر دیگر اعضای خانواده هستند. اگر بچه ها باید یاد بگیرند که مسئولیت کارهایشان را به عهده بگیرند ما باید نمونه ای از مسئولیت پذیری در برابر اشتباهات و ضعف هایمان باشیم. چه باید گفت: اگر عصبانی شدید به محض بدست آوردن خونسردیظ¬ از کودک معذرت بخوهید و مثلاً بگویید:« ببخشید دعوات کردم امروز خسته بودم. »
هنگام خجالت کودک احساس می کند نقص دارد یا بی لیاقت است. خجالت کشیدن بیشتر از این که رفتار او را درست کند موجب از دست رفتن روحیه و تحقیر او می شود
انتظارات نابجا " نمره ات 17 شده پس 3 نمره دیگر چه شده است تو فقط باید 20 بگیری"
پدر و مادرانی که از فرزندان خود انتظارات بی جادارند آنها را مجبور می کنند که بهترین بازیکن باشند یا در مدرسه نمره 20 بگیرند. پیامی که پشت این عمل پنهان شده این است که تو در مدرسه به اندازه کافی خوب نیستی. داشتن انتظار بی جا تنها اعتماد به نفس کودک را از بین می برد. چه باید گفت؟ با تاکید به نکات مثبت بگوئید: خیلی عالی است که نمره های 20 زیادی در کارنامه ات داری اشکالی ندارد نمره 17 گرفتی چون تو تمام سعی خود را کردی و هر انسانی ممکن است اشتباه کند سعی کن اشتباهاتت در آینده کمتر شود لزومی ندارد همیشه و همه کس نمره 20 بگیرند.
مقـــایسه کـــردن " چرا مثل پسرخاله ات نیستی ؟ وقتی به سن تو بروم، دو کیلومتر پیاده به مدرسه می رفتم. وقتی به کودک می گویید که رفتارش مثل خواهرش خوب نیست
تخم حسادت و بددلی را بین فرزندان خود می کارید. بچه ها نباید در خانواده و فامیل مقایسه شوند چون در مقابل خواهران و برادران خود احساس بی ارزشی و بد بودن را خواهند داشت. حتی تعریف مثبتی هم می تواند همین نتیجه را داشته باشد. وقتی می گوید: « تو در بازی فوتبال از برادرت بهتری » همان احساس مقایسه و ناسازگاری را بین آنها به وجود می آورید. بهتر است بگویید: تو در بازی فوتبال به اندازه برادرت هنگامی که به سن تو بود خوب هستی. از سال گذشته تا به حال در زبان پیشرفت کرده ای.
شـــرم زدگـــی " باید از خودت خجالت بکشی
درست مانند یک بچه رفتار می کنی. نمی توانم باور کنم از این گربه کوچک می ترسی."
هنگام خجالت کودک احساس می کند نقص دارد یا بی لیاقت است. خجالت کشیدن بیشتر از این که رفتار او را درست کند موجب از دست رفتن روحیه و تحقیر او می شود. برخی پدرها و مادرها با انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف کودک، مانند شب ادراری او را تحقیر می کنند. خجالت زده کردن کودک موجب می شود که او عوامل تحقیرش را پنهان کند. بهتر است بگویید: گریه نکنظ¬ تو دیگر بزرگ شده ای. گربه آنقدرها هم ترسناک نیست.
تهدید کـــردن " اگر نیایی می روم و اینجا تنها می مانی
تهدید: گفتن جمله یا کلمه اغراق آمیزی است که پدر و مادر به کار می برند تا کودک را بترسانند مانند این جملات: « اگر درست رفتار نکنی تمام استخوانهایت را می شکنم » تهدید موجب ترس در کودک می شود و او احساس می کند که در محیطی ناامن و پر از دشمن زندگی می کند. تهدید به تنها گذاشتن کودک برایش بسیار دردناک و سخت است چون او بسیار حساس است و برای نیازهای اساسی و اولیه زندگی با پدر و مادرش نیاز دارد. آنچه باید گفت: به بچه ها باید هشدار داد نه تهدید. برخلاف تهدیدظ¬ هشدار واقعی و معقول است. با گفتن جمله « اگر .... در نتیجه ...» به او هشدار می دهید که نباید به رفتار بدخود ادامه دهد. مانند « اگر دوباره خواهرت را بزنی، دیگر نباید با او بازی کنی.»