هر انسانی باید از مراحل مختلف رشدی عبور کند تا به بزرگسالی برسد. این مراحل رشد شامل رشد جسمی، جنسی، روانی و اجتماعی است. اگر دوران شیرخوارگی را کنار بگذاریم، کودک از 3 سالگی تا 7 سالگی و بعد از 7 تا 11 سالگی در دوران کودکی به سر میبرد. از 3 تا 7 سالگی یعنی سنین پیش از دبستان کودک تفکر شهودی دارد، فکرهای عمیق ندارد و در کارهای خود، بیمنطق است. علاوه بر این خودش را مرکز عالم میداند و تصور میکند همه باید مطیع او باشند و همهچیز را از آن خود میداند. نکته مهمتر اینکه کودک خوب و بد را به صورت انتزاعی در نظر نمیگیرد و کارهایی را که انجام میدهد خطا نمیداند. اما از سن 6 سالگی به مرور زمان خوب و بد را میشناسد و منطق کمکم در افکار و اعمالش شکل میگیرد. لذا به نظر می رسد که این سن بهترین زمان برای آموزش رسمی حترام گذاشتن به اطرافیان است. البته اموزش احترام گذاری باید از همان سن سه سالگی که تازه کودک محیط های اجتماعی را درک می کنتد شروع شود اما آموزش منطقی، مستدل و رسمی از شش سالگی آغاز می گردد.
واژه احترام به معنای به فکر بودن، توجه نشان دادن، در نظر گرفتن، جلوگیری از مزاحمت غیر عمدی و جلوگیری از نقض است.
به عنوان والدین و مربیان کودکان ما می دانیم که عمل مهمتر از گفتار است. برای به دست آوردن احترام کودکان و آموختن احترام به آنها باید با آنها رفتاری با احترام داشت. البته نه تنها با آنها، بلکه با تمام افرادی کودک با آنها در ارتباط است.
ضربالمثل جالبی هست که میگوید:"احترام یک خیابان دو طرفه است." یعنی برای بدست آوردن احترام باید احترام بگذارید.
لذا به نظر میرسد آموزش رفتار احترامآمیز یکی از مهمترین وظایفی است که بر عهده والدین است و بهترین روش آموزش آن، نشان دادن احترام است آن هم نه احترام به دیگر بزرگسالان بلکه احترام به خود فرزندان.
احترام گذاشتن را با اطاعت و فرمانبرداری اشتباه نکنید و این نکته را نیز مد نظر داشته باشید که اگر کسی در خانه شخص محترمی نباشد بیرون از خانه نیز هرگز نمیتواند به دیگران احترام بگذارد.
بیایید همراه هم روشهای آموزش احترام گذاشتن را مورد بررسی قرار دهیم:
به کودکان گوش فرا دهید تا آنها نیز به شما گوش فرا دهند
زمانی که فرزندتان با شما صحبت میکند با توجه به سخنانش گوش فرا میدهید یا اینکه همزمان مشغول انجام چند کار دیگر هستید؟ انجام چند کار به طور همزمان یا مشغله داشتن اصلا بد نیست، اما فرزندان نیاز به توجه دارند هر چه را که میگویند یا انجام میدهند باید برای شما با ارزش و قابل توجه باشد. بدانید که هر کاری با هر درجه اهمیتی را میتوان برای دقایقی تعطیل کرد یا به تعویق انداخت. به چشمان آنها نگاه کنید.
برای پذیرفتن مسئوایت از طرف بچهها باید با در نظر گرفتن شرایط سنی آنها اقدام به واگذاری امور به آنها کنیم
به گونهای رفتار کنید که بفهمند برای شما اهمیت دارند و شما برای ارتباط با آنها زمان میگذارید و به آنها توجه میکنید، اطمینان داشته باشید آنها هم همین رفتار را در مورد شما و دیگران انجام خواهند داد.
صداقت بهترین سیاست است
آیا یک فرد دروغگو قابل احترام است؟ و آیا شما به کسی که مورد احترامتان است دروغ میگویید؟ قطعا اینطور نیست.
اگر مرتکب اشتباهی شدید، آن را بپذیرید و عذرخواهی کنید زیرا این نوع رفتار به خصوص در مورد فرزندان کم سنتر بسیار با ارزش است زیرا در نظر کودکان این گروه سنی والدین موجوداتی کامل و مطلق هستند و اگر ببینند والدینشان هم ممکن است اشتباه کنند و در صورت بروز اشتباه، آن را میپذیرند و عذرخواهی میکنند، از طریق رفتار و عملکرد والدین بهتر و موثرتر آموزش میبینند.
بیشتر به صفات مثبت فرزندانتان بپردازید تا اشاره به جنبههای منفی آنان
اگر فرزند شما مرتکب اشتباهی شد یا موفقیتی را که مورد توقع شما بود کسب نکرد، هرگز تحقیرش نکنید، خجل و شرمسارش نکنید و به هیچ عنوان به او توهین نکنید. این به معنی رابطه سرد و سخت با فرزند نیست.
زمان مناسب شوخی را رعایت کنید مثلا اگر با او می خواهید شوخی کنید یا سر به سرش بگذارید این کار را در حین بازی انجام دهید نه بعد از یک شکست یا زمان ناامیدی که او را به شدت تحت تاثیر قرار داده. از فرزندتان تعریف کنید اما مراقب باشید که در این زمینه زیادهروی نکنید که شکل حقیقی خود را از دست بدهد و دروغ شود و هر گاه خواستار ایجاد تغییری در فرزندتان هستید روی جنبههای مثبت وی تاکید کنید، همین امر باعث میشود که او هر چه بیشتر اعمال مثبت را انجام دهد.
با دیگران همان گونه رفتار کنید که دوست دارید دیگران با شما رفتار کنند
در مورد فرزندتان محدودیتهایی را اعمال کنید که خود آنها را رعایت میکنید. آیا شما به فرزندتان نشان دادهاید که هنگام ورود به حریم آنها یا زمان استفاده از لوازم آنها برای خود محدودیتهایی قایلید؟
در منزل فرزندان برای ورود به فضایی که در آن بسته است باید دربزنند و تا اجازه نگرفتند یا از طرف ما دعوت نشدند، نباید وارد اتاق خواب ما بشوند، بنا بر این ما هم دقیقا باید در مورد آنان همین طور عمل کنیم یعنی برای ورود به اتاق فرزندمان باید در بزنیم و هرگز به یکباره وارد اتاق آنان نشویم و زمانی که در اتاقشان حضور ندارند به لوازم شخصی آنها دست نزنیم. باید به فرزندانمان اعتماد داشته باشیم و به آنها احترام بگذاریم. در کلام ساده این که اگر میخواهید فرزندان به حد و مرزها احترام بگذارند ابتدا خود ما باید به حد و حدودهای تعیین شده احترام بگذاریم.
ارزش فردی = احترام
فرزند شما باید بداند به عنوان یک انسان صاحب ارزش است و مانند سایرین مورد احترام است. این حس به فرزندان میآموزد که اگر خود را محترم نشمارند، نمیتوانند احترام دیگران را حفظ کنند. فرزندتان را تشویق کنید تا به خوبی از خودش مراقبت کند . اطمینان حاصل کنید که به اندازه کافی استراحت میکند. لباس آراسته و پاکیزه میپوشد و از خوراک مناسب و کافی برخوردار است. کودکان به همان چیزهایی اعتقاد پیدا میکنند که والدین به آن اعتقاد دارند.
استقلال آنها را پایه ریزی کنید
برای پذیرفتن مسئوایت از طرف بچهها باید با در نظر گرفتن شرایط سنی آنها اقدام به واگذاری امور به آنها کنیم که این مسئولیت پذیری گامی اساسی برای کسب استقلال و احترام است. لازمه انجام صحیح و درست کار توسط فرزندان، اعتماد والدین به آنها است.
اگر مرتکب اشتباهی شدید، آن را بپذیرید و عذرخواهی کنید زیرا این نوع رفتار به خصوص در مورد فرزندان کم سنتر بسیار با ارزش است
احترام گذاشتن در واقع یک نوع نگرش است. احترام گذاشتن و رفتار احترامآمیز به یک کودک کمک میکند که در زندگی موفق باشد. اگر کسی برای همسالان خویش، اولیاءاش یا حتی برای خودش احترام قایل نباشد تقریبا موفقیتاش غیرممکن خواهد بود. یک فرزند مودب مراقب رفتارش با اعضای خانواده و تمام کسانی که با آنها ارتباط دارد، است و همراه خوبی برای همسالان خودش محسوب میشود.
در مدارس نیز آموزشهایی در مورد رفتار احترامآمیز به فرزندان میدهند اما فراموش نکنید که این شما هستید که بیشترین تاثیر و نفوذ را در تربیت فرزندان دارید.