بسيارى از دانشمندان و بزرگان انديشه وقتى از خاطرات کودکىخود مى گويند خواندن قرآن مادر يا دعاهاى او سر سجاده را از تأثيرگذارترين اتفاقاتآن دوران مى دانند.نزديکترين فرد به هر نوزاد و پيش از آن ،هر جنينى مادر اوست کههر صدايى را که او بخواهد فرزندش به آن انس مى گيرد.
به گفته يکى از مشاوران خانواده که متخصص گفتار درمانى نيز هست، پس از به دنياآمدن کودک، مادر مى تواند به اين روش قرآن را از طريق صورت به صورت براى نوزاد خودبخواند: دو دستش را در کنار شانه هاى نوزاد قرار داده صورتش را در برابر صورت اوقرار دهد و قرآن را شمرده شمرده بخواند و به کودک نگاه کند،اين کار باعث مى شودکلمات قرآن در جان نوزاد ثبت شود.همچنين خواندن آرام قرآن هنگامى که نوزاد در آغوشمادر و در حال شير خوردن است مى تواند او را با قرآن مأنوس کند.
قصه گويى و آموزش مفاهيم قرآن از طريق قصه راتاکنون موفقترين روش انس با سخن خداوند دانسته اند.مهدى قره شيخلو، قارى بين المللى و مدرس قرآن مى گويد: بهترين روش براى آموزش کودکان زير هفتسال قصه گويى قرآنى هنگام خواب به وسيله مادر است و آموزش روخوانى يا خواندن قرآنبا صوت را بايد به پس از رفتن کودک به دبستان محول کرد. همچنين درباره گرايش وعلاقه کودک بالاى سه سال به نوارهاى قرآن مى گويد: بهترين روش شنيدن غير انتخابىمادر هنگام کار کردن در آشپزخانه است.
شهريار پرهيزکار، حافظ کل و مدرس قرآن در اين باره مى گويد: من هيچ وقت فرزندخودم را به حفظ قرآن مجبور نمى کنم و از او حتى نمى خواهم قرآن را حفظ کند؛ بلکهاگر خودش نسبت به اين کار اشتياقى نشان داد به او کمک مى کنم.
برخى از مدرسين قرآن، آموزش حفظ به کودکان زير هفت ساله را موجب بروزعکس العملهاى ناخواسته رفتارى در سن نوجوانى مى دانند و اين کار را تنها به علاقه واشتياق خود کودک وامى گذارند. اساتيد نبوغ و يا بروز شايستگى هاى خاصرامنحصر به کودکان خاصى مى دانند و آموزش ويژه ايشان نبايد براى تمام کودکان همسالآنان نسخه واحد تلقى شود.فشار فکرى و روحى براى آموزش حفظ قرآن به کودکان گاهى باعثافسردگى آنان نيز مى شود.
جنين با هر صدايى که انس بگيرد پس از تولد و در دوران کودکى به آنصدا پاسخ آشنايى مى دهد.
تربيت و آداب قرآني
اما از اثر صوتى و آموزش ظاهر قرآن که بگذريم مادر بهترين الگو براى پياده کردنآداب قرآن در فرزند است. عدالت در رفتار و گفتار، محبت زياد،بجا و به موقع ورفتار سنجيده و متانت و وقار هميشگى مادر مى تواند براى فرزند الگوى مناسبى دررفتار قرآنى باشد.
مادرى مى گويد: وقتى قرآن مى خواندم فرزندم مى آمد و مى گفت: بگو ببينيم «خدا چهگفته» است؟ و من آياتى که جنبه روايى و داستانى داشت را براى او مى خواندم وداستانش را تعريف مى کردم.همين طور شبها هنگام خواب همين قصه ها را و به خصوصداستانهايى که شخصيتهاى خردسال در آنها هست براى او تعريف مى کردم که چندين و چندبار هم خواهان شنيدن اين داستانها مى شد.
مادر ديگرى مى گويد: من در زمانى که فرزندم را دعوا مى کنم يا مورد عتاب قرار مىدهم هرگز نوار قرآن پخش نمى کنم، پس از آن سراغ قرآن نمى روم و يا سر نماز نمىايستم، حتى اگر از تلويزيون قرآن پخش شود فوراً تلويزيون را خاموش مى کنم تا خشم وقرآن با هم تداعى نشود. اما در مقابل وقتى مسافرت يا به گشت و گذار مى رويم قرآنپخش مى کنم.
يکى از مدرسين قرآن و معارف اسلامى نيز معتقد است بهترين هديه اى که يک مادر مىتواند به فرزندانش چه دختر و چه پسر بدهد هديه آرامش است. او مى گويد: من هيچگاه با فرزندانم با تندى حرف نزدم،آنها رامجبور به کارى نکردم و در امور دينى آنها را به اجبار نکشاندم.
درباره تأثير صداى قرآن روى جنين تحقيقات زيادى انجام شده است و روانشناسان،متخصصين شنوايى، و نيز مدرسين قرآن مى گويند: جنين با هر صدايى که انس بگيرد پس ازتولد و در دوران کودکى به آن صدا پاسخ آشنايى مى دهد. همين تحقيق درباره شنيدن صداىقرآن نيز آزمايش شده است، به گونه اى که کودکانى که در ايام جنينى صداى قرآن شنيدهاند پس از تولد نسبت به شنيدن اين صدا عکس العملهاى آشنايى از خود بروز مى دهند.