وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبيلاً
و نزديك زنا نشويد، كه كار بسيار زشت، وبد راهى است!( الإسراء ،32).
دادن آگاهي نسبت به هر موضوعي ، فرد را از آسيب هاي احتمالي که از عدمآگاهي به آن ، سرچشمهمي گير د، حفظ مي نمايد.
علي(ع):مَن لَم يعرِف مَضَرَّةَ الشَّي لَم يقدِر عَلَى الِامتِناعِمِنهُ ومَن لَم يعرِ ف مَنفَعَةَ َالخَيرِ لَم يقدِر عَلَي العَمَلِ بِهِ علي (ع) : هر کسي که ضرر چيزي را نداند ، نمي تواند آن را ترک کند ؛ وهر کسي که سود وفايدهکار خوب را نداند ، نمي تواند آن را انجام دهد ( غررالحکم ،ص776).
غريزه جنسي از قوي ترين غريزه هاي آدمي مي باشد ، که از کودکيهمراه فرزندمان است . هرچند که در نوجواني ، ويژگي هاي جنسي اوليه وثانويه بروزمي کند ؛ از اين رو نوجوان ،بيشتر به آموزش صحيح جنسي از سوي مربيان نيازدارد.
هدف تربيت جنسي ، حذف وسرکوب کردن غريزه جنسي يا تغيير دادن ودگرگون ساختنساختار جنسي نيست ، بلکه هدف تأمين نياز جنسي است تا براي تعديل وهدايت تمايل جنسيراهي درست انتخاب شود وزمينه پروردن نسل سالم ايجاد گردد . براين اساس ، مي توانگفت اهداف کلي وغايي تربيت جنسي ، از اهداف اصل تربيت جدا نيست ، اما اهداف ميانيوجزيي آن نياز به توضيح دارد. (فيض کاشاني ،ص190).
در خصوص تربيت جنسي نوجوان ، والدين ، دووظيفه کلي واساسي دارند. يکي اين که او را با حقايق صحيح جنسيبيولوژيک ، آشنا کنند تا او بداند دستگاه هاي جنسي چگونه کار مي کنند وتأمين بهداشتآنها چگونه امکان پذير است . ديگر اين که ياد بدهند ، نوجوان چگونه ميل جنسي خود رابا توجه به ارزش هاي اخلاقي وفرهنگي جامعه خود ارضاء کند و در نتيجه ، از انحرافوپيدايش اضطراب وعوارض رواني ديگر ، در امان باشد(تربيت جنسي ،ص130).
نکته بسيار مهم اين است که نحوه آموزشوکيفيت بيان وارائه دانستني ها وآگاهي هاي جنسي در دين مبين اسلامويژگيهاييدارد :
**محتواي اين آموزه ها ونيزکيفيت بيان آنها با صبغه هدايت آميخته ، ورعايت ادب وحرمت انسان رعايت شده است .بدين سبب از هر گونه بد آموزي بر کنار است واين آموزش ها به رفتار هاي جنسي ناسالمو نا مشروع نمي انجامد .
** آموزش هاي جنسي در دينمبين اسلام ، همگام با مراحل رشد جنسي تدريجي است وبه جا وبه موقع وارد زندگينوجوان وجوان وزن ومرد مي شود . از اين رو والدين ومربيان بايد آموزش مسايل جنسي رامرحله بندي وسطح بندي کنندو به تدريج در اختيار نوجوانان وجوانان قرار دهند . ازاين ، بايد به قدر لازم بسنده کنند و آگاهي هاي مربوط به سنين بالا تر را در اختيارافراد کم سن نگذارند . بلکه مسايل بلوغ را نزديک بلوغ ، بحث آميزش جنسي در موقعازدواج ،بيان کنند.
اگر والدين ،فرزندان خود را تا حد لزوم ، از امور جنسي آگاه کنند ، کودک ، برايبدست آوردن اطلاعات ، هيجان خارق العاده اي از خود نشان نمي دهد وزندگي اش را درگرو غريزه جنسي قرار نمي دهد
**دين مبين اسلام در ضمنآموزش ومسايل جنسي به مرد و زن ، آنان را با وظايف وتکاليف شرعي خود ونيز از روابطانساني واجتماعي ومسؤليت هاي زندگاني آگاه مي سازد(.فيض کاشاني ،صص196ـ195).
مادران موظف اند که پيش از شروع اولين قاعدگي ، در جوّي دوستانه ، براي اوتوضيحدهند که يکي از نشانه هاي طبيعي رشد يک دختر ، شروع قاعدگي است که او را براي مرحلهمهم تري از زندگي (مادرشدن ) آماده مي کند . سپس از راه ايجاد غرور مسبت به مادرشدن و برانگيختن حسّ مادري اورا بيش از پيش به طبيعي بودن واهميت اين تحول بزرگ درزندگي دختران را چاره کنند.
همچنين پدران بايد با پسران خود در مورد احتلام وآماده شدن آنها براي بارور سازي، پدر شدن وتحمل مسؤليت خانه وخانواده آماده کنند وبراي آنها توضيح دهند که اين امر، امري طبيعي است که دليلي براي شرمندگي آن وجود ندارد .
کودکان در سنين 5ـ4سالگي سؤلاتي از قبيل اين که : بچه از آمده است؟ چطور خدا،اين نوزاد رابه ما داده است؟ چگونه بچه از شکم مادر بيرون ميآيد؟ چرا بچه با منتفاوت دارد ؟ آلت جنسي دختر وپسر ، چرا شبيه هم نيستند؟ ، از والدين مي پرسند .
بعضي از پدر ومادران ، از پاسخ دادن به اين سؤلات طفره مي روند و پرده پوشي ميکنند وبا تعابيري چون : اين پرسش ها به تو نيامده ! بزرگ مي شود ، خودت مي فهمي ! بعداً برايت مي گويم ، بچه هارا ساکت مي کنندوبعضي ها هم جواب هاي نادرست وخلافواقع مي دهند ، مثل اين که گفته مي شود : خدا اين بچه را از آسمان براي ما فرستادهيا از بيمارستان خريديم ! کودک معمولاً مي فهمد که اين پاسخ ها ، جواب درست سؤالاتاو نيستند وپدر ومادر دارند اورا فريب مي دهند.
اگر والدين ،فرزندان خود را تا حد لزوم ، از امور جنسي آگاه کنند ، کودک ، برايبدست آوردن اطلاعات ، هيجان خارق العاده اي از خود نشان نمي دهد وزندگي اش را درگرو غريزه جنسي قرار نمي دهد . بسياري از کودکان در سنين پايين ، کنجکاوي به خرج ميدهند ودر باره بدن خود ونحوه بدنيا آمدن بچه ، سؤال مي کنند.
اگر والدين به اين سؤالات ، جواب هاياصولي بدهند ، در نتيجه ، هنگامي که کودک به سن بلوغ مي رسد ، والدين در موردپرسيدن اين گونه سؤالات ، گرفتار شرمندگي بيهوده نمي شوند. چنينکودکاني ، احتمالاً هنگامي که به سن بلوغ برسند ، در مورد مسايل جديدي که به زندگيآنها مربوط مي شود ، صاحب اطلاعات کافي هستند واز هيچ مطلبي تعجب نمي کنند ، درحالي که مطالبي که به آنها گفته شده، مثل تشريح رنگ ها براي آدم نابينا بوده است (روان شناسي بلوغ وتربيت جنسي کودکان ونوجوانان، ص 188ـ187).
در مورد پاسخ به پرسش هاي کودکان ، نکات زير راضروري است
** در پاسخگويي به پرسش هايجنسي کودکان ، صراحت وشفافيت ، تا حدي بايد باشد که ابهام هاي ذهني آنها را رفع شود .
**پاسخ ها نبايد به هيچ وجه، تحريک کننده باشد .
**در مواردي که يکي ازوالدين ، توانايي پاسخگويي بهتري دارد ، کودک به اوارجاع داده شود.
**حجب وحيا بايد رعايت شودودر پاسخگويي ، از پرده دري اجتناب گردد .
**از برخورد هيجاني يا نفرتانگيز با کودک ، دوري شود . بعضي از والدين ، به دليل حجب وحيا يا موانع فرهنگيهنگاميکه کودکشان چنين سؤال هايي را از آنها مي پرسند ، دستپاچهوشرمگين مي شوند ، مي خندند ويا عصباني مي شوند . اين برخوردها کنجکاوي کودک رابيشتر تحريک مي کند ؛ زيرا احساس مي کند که وارد منطقه ممنوعه شدهوحالا تا آن جاکه مي تواند بايد کنجکاوي به خرج دهد ؛ امّا اگر برخورد والدين ، عادي ومعمولي باشد، کودک ، تصور مي کند که اين پرسش او با ديگر پرسش ها يش تفاوتي ندارد واز کنجکاويبيش از حد ، اجتناب مي کند.
در پاسخ دادنبه رشد سني وسطح فهم کودک ، بايد توجه شود کودک ، در هر سني ، توانايي محدودي برايدر ک مفاهيم دارد که با گذران دوران رشد ، اين توانايي ها هم بيشتر مي شوند . لذاوالدين بايد توجه داشته باشند که پاسخي مناسب با سن ودرک کودک ارائهدهند
**جواب ها بايد به قدرکفايت وقانع کننده باشد با اين که بهتر است در پاسخ دادن به اين سوالات ، ازبياناضافي وشرح وتفصيل بي مورد ، خوداري کرد ، امّا بايد در نظر داشت که پاسخ بايد قانعکننده نيز باشد ؛زيرا کودک ، قانع نشود وپاسخ پرسش خود را به دست نياورد ، باز هماين سؤال را در ذهن مي پروارند وناچار است به منابع نامطمئن مراجعه کند تا پاسخ خودرا بيابد .
** در پاسخ دادن به رشد سني وسطح فهم کودک ، بايد توجه شود کودک ، در هر سني ، توانايي محدودي براي در ک مفاهيم دارد که با گذران دوران رشد ، اين توانايي ها هم بيشتر مي شوند . لذا والدين بايد توجه داشته باشند که پاسخي مناسب با سن ودرک کودک ارائه دهند . مسلماً پاسخي که به يک کودک سه ساله داده مي شود ، بايد با پاسخي که به کودک ده ساله داده مي شود ، متفاوت باشد