علتهاي گوناگوني سبب نقزدن کودکان ميشود. يکي از اين علتها، ناکامي است. وقتي کودک به هدفي که دارد نميرسد، نق ميزند.
علت ديگر مربوط به ارتباطات کودک است. بهعنوان نمونه وقتي والدين و اطرافيانکودکبه او توجه نکرده و براي حرفهايش اهميتي قائل نباشد، کودک سعي ميکند با نقزدن و تکرار، اطرافيانش را وادار به گوش کردن کند. سوم اينکهکودک اغلب اوقاتنميتواند مسايلاش را به خوبي مطرح کند ودر نتيجه سعي ميکند از راه تکرار و نقزدن، منظورش را بيان کند. گاهي اوقات نيز اين نق زدن آن قدر ادامه دار شده و دروجود کودک تثبيت مي شود که خودش را به شکل يک رفتار نشان داده و در واقع جزو يکي ازويژگيهاي شخصيتي کودک مي شود.
نق زدن ميتواند به شکل يادگيري نيز باشد. به اين معني که کودک ياد ميگيرند نقبزنند تا به هدف مورد نظرش برسد. گاهي نيز نق زدن روشي براي تخليه تنشها وهيجانهاي منفي است که کودک با نق زدن، عصبانيت و ناراحتي خود را تخليه ميکند.
اما از طرف ديگر، برخي از رفتارهايي که ممکن است آنها را نق زدن هاي کودکانهتلقي کنيم در حقيقت رفتارهايي است که براي روند رشد کودک لازم و ضروري است. نوپايانممکن است براي فراگرفتن رفتارهاي تغذيه اي، خوردن درست و آشاميدن و ...صورت و دست ولباس خود را به انواع مواد غذايي آغشته کرده و حتي والدين خود را عصباني کنند.
در ادامه قصد داريم به مواردي اشاره مي کنيمکه مي تواند مانع از تکرار نق زدن هاي کودکتان شود:
تمايل به مشارکتبچه هايکوچک تقريبا هر کاري مي کنند تا توجه شما را به سمت خود جلب کنند. به همين دليلتشويق و قدرداني کردن از آنها هنگامي که کارها را به درستي انجام مي دهند بسيار مهماست. اگر شما فقط زماني که کار ناشايستي از آنها سر مي زند به او توجه کنيد آنها بهانجام آن کارها يا آن روش ادامه خواهند داد چرا که تشنه جلب توجه شما هستند.
برخي ازرفتارهايي که ممکن است آنها را نق زدن هاي کودکانه تلقي کنيم در حقيقت رفتارهايياست که براي روند رشد کودک لازم و ضروري است
احساس خشم:گاهي اوقاتبچه ها سعي مي کنند نسبت به افرادي که احساس مي کنند براي شان نوعي تهديد هستندواکنش نشان دهند. از احساس خشم کودکان با گفتن عباراتي نظير" احتمالا چون خواهرتاسباب بازي تو را به زور گرفته احساس خشم نسبت به او داري" آگاهي کسب کنيد و از اينطريق سعي کنيد نام هيجانات مختلف را به او بياموزيد.
احساس ضعف:بچه ها بهندرت از اين موضوع آگاهي کسب مي کنند که نسبت به دنياي اطراف خود کنترل ناچيزيدارند و به ويژه اگر احساس عصبانيت، رنجش و بي ياور بودن بنمايند به بروز برخيرفتارهاي عجيب دست مي زنند.
ابراز احساسات بد وناخوشايند:گاهي بچه ها ازطريق رفتارهايشان آنچه را نمي توانند با کلمات بيان کنند به نمايش مي گذارند ماننداحساس خشم و عصبانيت يا احساس ناراحتي و رنجش. در اين موارد سعيکنيد به جاي اينکه کودکتان را تنبيه کنيد، مهر و محبت بيشتر، درآغوش گرفتن و همدرديرا به او عرضه کنيد.
خستگي يا بيماري:هميشهاز وضعيت جسماني کودکتان و اينکه آيا خسته شده و يا بيمار است کسب کنيد. زيرا دراين گونه موارد رفتار آنها بهشدت نامطلوب خواهد شد.
کم آوردن شما:مراقبت از کودکان به تلاش، تقلا، صبر و حوصله و توانفزاينده اي نيازمند است و هيچکس نمي تواند در تمام لحظات تحمل کند. روزهايي خواهدبود که ديگر تحمل نخواهيد کرد و کاري انجام مي دهيد که احتمالا پس از مدتي از آنپشيمان شده و يا احساس بي کفايتي در خودتان مي کنيد. اگر اين اتفاق افتاد بگوييد کهمتاسف هستيدو او را مطمئن کنيد که هنوز به او علاقمند بوده و برايش توضيح دهيد کهرفتار شما درست نبوده است. به اين روش درسهايي ارزشمند به او خواهيد داد.
البته ذکر اين نکته ضروري است که در برخياز موارد نق زدن هاي کودکانه تنها تاثير گرفته از رفتار والدين به خصوص نق زدن هايمادر در برخورد با پدر است. حال بايد ديد نق زدنهاي والدين چه تاثيري برفرزندانشان دارد؟
متاسفانه نق زدن والدين، کودکان را از داشتن تفکر خلاق و ارتباطسالم دور ميکند و باعث ميشود کودکان محدود فکر کنند و زاويه شناختي خود را بستهنگه دارند بنابراين از انديشه و تفکراتشان استفاده نميکنند و فکر ميکنند براي بهدست آوردن اهداف و آرزوهايشان فقط ميتوانند حرف بزنند و به دنبال پيدا کردنراههاي مختلف براي رسيدن به هدفشان نيستند. همه اين عوامل باعث ميشود کودکان بهنوعي وابسته و درمانده شوند زيرا فکر ميکنند که چون مادرشان نق ميزند و به نتيجهميرسد پس من هم از طريق نق زدن به اهدافم ميرسم در حالي که هميشه اينطور نيست. اين کودکان از تکامل و پيشرفت باز ميمانند.