فقدان محبت ، زمينه را براي ابتلائات بسياري چون بي اشتهايي ، بي خوابي ، فرياددر هنگام خواب ، تر کردن رختخواب در روز و شب ، تقليد هاي بي مورد ، ادا و اطوارهايناصواب براي نماياندن خود ، جلب محبت و لوس بازي فراهم مي کند . به خصوص در 4 سالاول باعث اظطراب ، تشويق، عصبانيت ، نارضايتي ، منزوي شدن ، تند خويي و خشونت ميشود ؛ زيرا در اين فاصله طفل بيشتر از هر وقت ديگر متکي به والدين است .
طفلي که از مادر محبت نمي بيند عصباني و ناراضي است ، دچار تندخويي و خشونت است، به هيچ کس رحم و شفقت ندارد و نسبت به همه چيز و همه کس بد خواه است . احساسات اودر مسير غلط و توجه او منحصرا در مسير رفع نياز شخصي است . به هر محبت تصنعي ياواقعي تسليم مي شود .
مي توان گفت راز انحراف بسياري از دخترانو تسليم آنها به فحشا و نيز هم جنس بازي پسران ، براين اساس مي تواند قابل توجيهباشد ، زيرا او با دنيايي از مهرو محبت جديد مواجه شده و فورا تسليم وي مي شود .
عدم قدرت در غلبه براحساسات ، وجود غم زدگي و ماتم ، چهره اي زرد و پژمرده ،اضطرابات، بدبيني هاي پياپي و منفي بافي ، ولگردي ها ، عقب ماندگي ها ، بزه کاري ها، جنايت ها و تبهکاري ها ، تا حدود زيادي مربوط به عواطف تعديل نشده است . به خصوصکمبود عاطفه و هم چنين ناراحتي هاي پوستي ، بي اشتهايي به غذا ، گريز از خانه ،بيرون رفتن از خانه و ناراحتي هاي بلوغ از عوارض کمبود محبت است .
البته ايجاد اعتدال در محبت نيز موضوعمهمي است که بايد مورد توجه قرار گيرد .
افراط در محبت
يکي از نتايج زياده روي در محبت ، پيدايش «عقده ي حقارت» است . اطفالي که بيش ازاندازه مورد مهر و محبت واقع مي شوند ، لوس و از خود راضي بار آمده و در ايام حيات، به خصوص مواقع برخورد با مشکلات زندگي و سختي ها ، دچار احساس حقارت و پستي ميشوند و به اعمال ناشايست دست مي زنند .
در بعضي مواقع ناراحتي هاي روحي و فشارهاي رواني ، کار آنها را به ديوانگي و ياخود کشي مي کشاند . زيرا چنيناطفالي که پدرو مادر، بي قيد و شرط به خواسته هاي خوب و بد آنها جامه ي عمل مي پوشانند ،ديکتاتور و از خود راضي بار آمده و روحي ضعيف و رواني زود رنج دارند .در نتيجه از دوران کودکي تا پايان عمر در مقابل کوچک ترينناملايمات و ضعيف ترين ناکامي ها ، آزرده خاطر و ناراحت مي شوند و در نبردهاي زندگيزود شکست مي خورند.
به قول بزرگان دين ، بدترين پدران ، کساني هستند که در نيکي و محبت نسبت بهفرزندان خود از حد تجاوز کرده و زياده روي و افراط مي کنند. از علايم ديگر آن ،پرتوقع و لوس بودن ، عدم احساس مسووليت ، کاهش رشد عقلي و تجاوز به حقوق ديگران ميباشد .
بهترين پدرانکساني هستند که حب فرزند را از حساب تربيت جدا سازند ، فرزندان خود را صميمانه دوستبدارند ولي با چشم واقع بين عيوب و صفات ناپسند آن ها را ببينند و با روش عاقلانهبه اصلاح آنها قيام کنند . بهترين محبت ، محبت توام با انضباط است
شرايط محبت
*ميزان محبت ، متناسب با سنکودک باشد .
*از محبت هاي سرسري پرهيزشود . سعي شود عواطف کودک شناخته شود و بر اساس آنها عمل شود .
*محبت وحمايت کودک نبايد بهصورت تطميع و رشوه باشد ( مثلا اگر اين کار را کردي ، تو را دوست دارم ، بلکهخوشحال مي شوم بهتر است ) .
*محبت بايد به موقع و به جاباشد و تحسين کار امروز کودک نبايد به فردا موکول شود .
*مهر ورزي ها بيشتر عمليباشد تا زباني ( کم تر بگوييد مهربان باش! در عمل زمينه ها را برايش فراهم کنيد ) .
* محبت در حضور و غيابفرزندان يکسان باشد .
*محبت و خشونت پدر و مادرمتناسب باشد .
*محبت ، اثر سوء نداشته باشد .
*بلا شرط باشد يعني به خاطرزيبايي ، رشد، شيرين زباني ، هوش سرشار و استعداد و ... نباشد .
*محبت سرشار باشد ، آن چنانکه کل وجود او را خود غرق کند.
آثار محبت
*سازندگي
*روح همکاري و تعاون و نيکيکردن
*شکل گيري شخصيت
*پاي بندي به زندگي واخلاق
*باهوشي کودک
*مرهمي براي دل هاي رنجور
*خاموش کردن کينه ها
*تنبل را چالاک و زرنگ ميسازد
آثار جسماني
کساني که دلشان با نور محبت روشن و روحشان با حرارت مهر گرم است ،دستشان نميلرزد ، پايشان نمي لغزد ، تنشان خسته نمي شود و از هيچ چيز نمي ترسند . اين کودکانباهوش ترند ، سالم ترند . وقتي محبت و انضباط با هم بياميزند ، تربيت پديد مي آيد . اگر محبت و قانون درهم آميخته شود اثر پذيري ، فوق العاده است . رمز موفقيت انبياهمين است .
طرق مهر ورزي
*فرزند به همان ميزان که مهرمي بيند بايد وادار شود که مهر را ابراز کند ، اگر خواهان محبت والدين است بايدنسبت به خواهر يا برادر کوچک تر علاقه نشان بدهد .
*هيچ يک از پدر و مادرنکوشند که محبت و مهر کودک را انحصاري خود کنند .
*مهرورزي والدين نبايد مانعي براي مصونيت کودک ازامرها و نهي ها شود . آن جا که جاي مهر است مهربان باشند و امر و نهي ها را نيز درجاي خود انجام دهند .
*طبق سليقه ي خودش ابراز کند .
مهر ورزي ها بيشتر عملي باشد تا زباني ( کم تر بگوييد مهربان باش! در عمل زمينه ها را برايش فراهم کنيد )
*دو جانبه باشد ، هم ببيندهم ابراز کند .
طرق اعمال محبت به کودک
پيامبر (ص) حسنين(ع) را مي بوسيدند و آنها را بر دوش خود سوار مي کردند .
* پدر و مادر فرزند خود راببوسند ، او را در آغوش بگيرند ، برسر او دست بکشند و نوازشش کنند .
*گاه به صورت تشويق وتحسينانجام گيرد . مانند خريد لباس يا اسباب بازي و غذاهاي مورد علاقه ي او .
*بي جا نباشد ، با تشويق بهحرکات و فعاليت او باشد .
* به خاطر دل سوزي نباشد .
* آن چنان که او احساس نکند مظلوم است