ترس يك صفت همگاني است كه كم و بيش در عموم افراد وجود دارد. ترس به طور خلاصهبراي حفظ انسان لازم است و روي هم رفته صفت بدي نيست. به وسيله ترس است كه انسان ازحوادث خطرناك فرار ميكند و خودش را از مرگ نجات ميدهد. بنابراين، ترس يكي ازنعمتهاي بزرگ الهي است كه خداوند آن را در وجود انسان به وديعه نهاده است؛همانطور كه ترس در كودكان، امري طبيعي است و از يك الگوي رشدي پيروي ميكند.
اولين ترس كه اغلب كودكان بعد از 8 ماهگيبا آن مواجه ميشوند، ترس از جدايي و ديدن غريبههاست.اين احساس (غريبي كردن) كه ناشي از محدود بودن محيط حسي كودك است، در عين حال مربوط به دورهتكاملي كودك نيز ميشود. كودك با توانايي خودش، فرد مورد اعتماد خود راكه غالبامادر است ميشناسد و از اين رو حضور افراد غريبه در كودك ايجاد ترس ميكند؛ چرا كهآنها با فرد مورد اعتماد كودك فرق دارند.
پس از اين مرحله از رشد شاهد شكلگيري احساس ترس ديگري در كودك هستيم، در اينحالت كودك از اين كه از فرد مورد اعتماد خود جدا شود، احساس ترس ميكند و ما از آنبا نام «ترس جدايي» ياد ميكنيم. كودك در اين دوره از رشد براي اولين بار جدايي رامثل يك درد تجربه ميكند و انتظار دوباره قرار گرفتن در كنار فرد مورد اعتماد خودرا دارد.
اين ترس در 2 سالگي كاهش مييابد و جاي خود را به احساس ترس ديگري ميدهد كه درسنين بالاي 2 سالگي بروز ميكند. آن ترس؛ ترس از تاريكي است. كودك در اين سن،توانايي تشخيص تاريكي و روشنايي، شبروز و بيداري و خواب را تازه كسب كرده است واين توانايي هنوز در مرحله فوق ابتدايي آن عمل ميكند. به طور کلي ترسهاي کودکانشامل ترس از اشياء و حيواناتي مثل مار، ترس از طبيعت، ترس از طوفان، رعد و برق وصداهاي مهيب، ترس از تنهايي، مرگ، ميکروب، سرزنش شدن و مورد تنبيه قرار گرفتنميباشد.
البته لازم به ذکر است که ترس در ميان همهکودکان کم و بيش و به صورتهاي مختلف به چشم ميخورد و البته عامل تربيت در خانه ومدرسه بسيار مؤثر است.
ويژگيهاي ترس در کودکان
*برخي از ترسها در کودکانريشه فطري دارد(ترس از صداهاي مهيب) و برخي ديگر از همان ماههاي اول و به صورتاکتسابي در کودک شکل ميگيرد(ترس از حيوانات مثل سوسک و گربه) و والدين برايجلوگيري از ترسو شدن کودکان بايد خود الگوي شجاعت باشند.
*ترس کودکان ممکن است ثباتو دوام نداشته باشد، زود پديد آيد و زود هم از بين برود.
*گاهي ترس کودکان مبتني برواقعيت نيست يعني از چيزي ميترسند که بيخطر است.
حضور افرادغريبه در كودك ايجاد ترس ميكند؛ چرا كه آنها با فرد مورد اعتماد كودك فرقدارند
اثرات ترس بر كودكان
ترسها تاثيرات زيانباري بر جسم و روان كودكان بر جاي ميگذارند، بويژه وقتيشديد و مستمر باشند كه از آن جمله ميتوان به كماشتهايي، بدخوابي، لكنت، گرفتگيزبان، ناتوانايي جسمي، عصبي بودن، خواب پريشان، ادرار غيرارادي و... اشاره كرد.
از نظر هوش نيز تاثيرات منفي براي كودكان دارد. كودكي كه ميترسد، بيآن كه ازنظر هوشي مشكل داشته باشد، دقت و تمركز كمتري دارد. در يادگيري مطالب كند است ودچار فراموشي و حواسپرتي ميشود. در واقع ترس، فعاليتهاي هوشي را مختل و گاهمتوقف ميكند و مانع بروز تواناييهاي ذهني كودكان ميشود. بيشترين تاثير منفي ترس،بر جنبههاي عاطفي و اجتماعي كودكان است. ترس گاهي سبب افسردگي، خجالت و گوشهگيريميشود و كودكان را از فعاليت، شادي و تحرك لازم بازميدارد.
نشانههاي بدني ترس در كودكان
از نشانههاي بدني کودکان در برابر ترس ميتوان به پريدگي رنگ، لرزش دست و پا وبدن، عرق كردن، تپش قلب، خشكي دهان، لكنت زبان و تهوع اشاره كرد. كودكان كوچكتر،ترس خو
د را با گريه و جمع كردن دست و پا و انقباض عضلات نشان ميدهند.
راه هاي کمک کردن به کودکان در مقابله با ترس
والدين مي توانند به فرزندانشان کمک کنند تا با تقويت حس اعتماد به نفس و کسبمهارتهاي لازم با ترس هاي خود مقابله کنند.
در اين قسمت مي خواهيم شما را با راه هاي کمک به فرزندانتان براي مقابلهبا ترسها و اضطرابهاي خود آشنا کنيم:
* تشخيص دهيد که اين ترسواقعي است. هرچند که به نظر شما مسئله اي بسيار کوچک و پيش پا افتاده باشد، برايفرزندتان حقيقت دارد و باعث اضطراب و ترس او مي شود. صحبت کردن درمورد آن ترس بسيارکمک کننده است، کلمات گاهي قادرند احساسات منفي را از چيزي بيرونبکشند.اگر درمورد ترسها صحبت کنيد، قدرت آنهاکمتر خواهد شد.
*هيچوقت با کوچک و ناچيزکردن آن مورد، سعي نکنيد کودکتان را وادار به مقابله با آن کنيد. گفتن "مسخره بازيدر نيار! هيچ ديوي تو کمد تو قايم نشده!" ممکن است باعث شود فرزندتان بتواندبخوابد، اما ترس را از بين نخواهد برد.
*اسباب ترس را برايفرزندانتان فراهم نکنيد. اگر ميدانيد فرزندتان از سگها خوشش نمي آيد، طوري ازخيابان رد نشويد که با آن سگ روبه رو نشويد. اينکار فقط باعث مي شود که فرزندتانيقين کند که سگها موجوداتي ترسناک و وحشت آور هستند. در اينگونه مواقع فقط بايد بامراقبت و توجه با کودکتان رفتار کنيد تا بتواند با آن موقعيت ترس آور روبه رو شود.
* به فرزندتان ياد بدهيد کهچطور ميزان يک ترس را اندازه گيري کند. اگر کودک بتواند شدت يک ترس را با ميزان 1تا 10 بسنجد، ممکن است بتواند به ترس با شدت کمتري نسبت به قبل نگاه کند.
برخي ازترسها در کودکان ريشه فطري دارد(ترس از صداهاي مهيب) و برخي ديگر از همان ماههاياول و به صورت اکتسابي در کودک شکل ميگيرد
*تکنيک هاي کنار آمدن وبرخورد با ترسها را به کودکانتان بياموزيد. مي توانيد اين تکنيک ها را امتحان کنيد: خودتان را "صاحب خانه" به کودک معرفي کنيد، و اين باعث خواهد شد که کودک نسبت بهشيء ترسناک جرات و جسارت بيشتري پيدا کند و براي فرار از آن به شما پناه بياورد. بهفرزندانتان ياد بدهيد که در چنين مواقعي به خود بگويند، "من مي توانم.." يا "هيچينيست، مي تونم با اون کنار بيام...". تکنيک هاي تمدد اعصاب نيز کمک کننده هستند،مثل تجسم فکري (تصور غوطه خوردن روي ابرها يا دراز کشيدن لب ساحل دريا) و تنفسعميق.