پدر و مادر
بودن، قبل از هر چيز، به اين معناست که به کودک کوچک خود کمک کنيد تا با آرامش،
رشد و پيشرفت کند. اما چگونه ميتوان به کودک آموخت تا احساساتش را به خوبي مديريت
کند و در زندگي تعادل داشته باشد؟
به اين نکات براي مديريت احساسات در
کودکان توجه داشته باشيد:
نکات کليدي براي همکاري با کودک در طول روز
بر اساس تحقيقات علوم اعصاب
(نوروساينس)، آموزش مثبت کودک، شامل استفاده از توصيههايي براي رشد کودک است که
بايد بر اساس احترام و عدم خشونت پايهريزي شود. گاهي اوقات، بين 1 تا 3 سالگي،
واقعاً آسان نيست که واکنشهاي کودک کوچک خود را درک کرده و آنطور که بايد واکنش
نشان دهيد.
کودک دراين سنين، در حالي که مغز و
مهارتهاي حرکتي خود را تقويت ميکند، گاهي اوقات بدون توضيح منطقي زير گريه ميزند،
وسيلهاي را ميشکند يا به هردليلي، جو را متشنج ميکند. توصيه ما به شما اين است
که صبور باشيد و به کودکتان خُرده نگيريد زيرا او هنوز نميداند چگونه با احساسات
خود کنار بيايد.
نقش شما، به عنوان والدين وي، اين
است که از او حمايت و به او کمک کنيد تا احساسات خود را به بهترين شکل ممکن بيان
کند و از طريق امنيت احساسي که به او ميدهيد، به وي آرامش ببخشيد و به قولي خاطرش
را آسوده نماييد. اين مهم، ميتواند از طريق ايجاد قوانين ساده انجام گيرد: ضربه
زدن ممنوع! روي زمين انداختن وسايل ممنوع! ...
حتي گاهي اوقات ميتوانيد با لحن
صدايتان خيلي از مسائل را به کودک بياموزيد. اگر کودک نوپاي شما نتواند همه چيز را
بفهمد، لحن صدايتان به او کمک ميکند تا اهميت اطلاعات را درک کند و بفهمد که به
غير از جيغ زدن ميتواند به شکل ديگري نيز منظورش را بفهماند.
براي داشتن خانوادهاي هماهنگ و يکدست، به زور متوسل نشويد
اگر درصدد هستيد تا خانوادهاي خوشبخت و
به لحاظ رواني، سالم داشته باشيد، بايد از در گفتگو وارد شويد و دور زورگويي را خط
قرمز بکشيد! فرزند شما يک موجود کامل است و ميتواند نيازهاي شما را درک کند. توسل
به اقتدار و زور، که از روشهاي تربيتي قديمي محسوب ميشود و احتمالاً از
نياکانتان به شما ارث رسيده است، لزوماً پاسخ مناسبي براي تغيير رفتارهاي کودکان
نوپا نيست!
و اين با بيخيالي،
کاملاً تفاوت دارد.
اما توجه داشته باشيد که تهديد
سيستماتيک و پيدرپي کودک به تنبيه و مجازات وي، باعث ايجاد ترس و سياهنمايي ميشود:
«اگر به حرف من گوش نکني، دسر بي دسر». جملاتي از اين دست، واکنشهاي ضد و نقيضي
از سوي کودک به همراه خواهد داشت. بهتر است فرزندتان را تشويق کنيد تا عاداتش را
تغيير دهد تا اينکه او را مجبور به انجام کاري نماييد. فراموش نکنيد که با اين
روش، دلبند شما رشد جسمي و روحي بهتري خواهد داشت!
اگر ميخواهيد والدين بهتري باشيد، قبل از هرچيز از خودتان مراقبت کنيد
حفظ نظم، هماهنگي و درنهايت آرامش در
خانواده، به اين معناست که قبول کنيد بايد براي خودتان نيز وقت بگذاريد. لحظات
استراحت که ممکن است به تنهايي يا دو نفره (همراه با همسرتان) سپري شوند، به شما
اين امکان را ميدهد تا باتريهاي خود را شارژ کرده و به قول معروف تجديدقوا کنيد
تا درنهايت، رفتاري آرام و دلنشين با فرزند خود در پيش گيريد.
فراموش نکنيد که وقتي شما به رفاه و
آسايش خويش احترام ميگذاريد، تلويحاً به کودکتان نشان ميدهيد که براي او نيز
احترام قائل هستيد و همانطور که براي او ارزش قائليد، براي خودتان نيز کم نميگذاريد!
تربيت کودک يعني نشان دادن مسير زندگي به وي
در هر مرحله از رشد کودک، کودکان از رفتار
و اعمال والدين خويش الگو ميگيرند. بنابراين، لازم است تا با اجتناب از داد و
فرياد و تنبيه، آسايش و سعادت آنها را تامين نماييد چون در غيراينصورت آنها
شرطي ميشوند و تربيت نخواهند شد مگر با توسل به زور و کتک! اما تربيت فرزند،
همچنين به معناي احترام به سليقه او، بدون تحميل سليقه والدين است. بنابراين شما
در مقام والدين، لازم است اين نکته را بپذيريد که هيچ کودکي کامل و بينقص نيست و
همه اين حق را دارند که در زندگي مرتکب اشتباه شوند.