یک مشکل لمسی نادر اما بسیار جدی، این است که کودک فقط بهمحرکهای بسیار شدید واکنش نشان میدهد. بهاین مشکل واکنش تفریطی میگوییم. کودکانی که بهلمس واکنش تفریطی نشان میدهند، حساسیت کمتری بروز میدهند و تا زمانی که محرک شدید نباشد، واکنشی از خود نشان نمیدهند. حتی شاید زمانی که والدین برای تنبیه این کودکان بهکفل آنها محکم ضربه میزنند، آنها بخندند و از این کار لذت ببرند. اینگونه بهنظر میرسد که آستانۀ توجه و واکنش بهمحرک لمسی در این کودکان خیلی بالاست و این تصور بهوجود میآید که آنان درد را تجربه نمیکنند. ممکناست که آنها خیلی منفعل باشند و در محیط اطرافشان بهجستجو نپردازند. بهدلیل آنکه کودک بهدنبال تجربیات حسی معمول نمیرود، سیستم عصبی و بدنی این کودکان از تحریک حسی که لازمۀ یادگیری و رشد میباشد، محروم میگردد. برای مثال، کوین هفت ساله از این لذت میبرد که خودش را روی دیگران یا اشیاء پرت کند. او عاشق ورزشهایی بود که شاما تماسهای بدنی سنگین بود، اما اغلب در زمانهای نامناسب این نوع تماسها را جستجو میکرد. گاهی این کودکان در تلاش برای احساس کردن بدنشان، با خودشان بدرفتاری میکنند؛ برای مثال خودشان را گاز میگیرند یا سرشان را بهدیوار میکوبند. بعضی از این کودکان ممکناست خودشان را بهشدت گاز بگیرند طوری که پوست آنها زخمی شود، اما هیچ واکنشی نشان ندهند. دستهای دیگر از کودکان که بهاین شکل دچارند، ممکناست درگیر رفتارهایی شوند که بهآنها آسیب میزند، مثلاً ناخنهایشان را تا ته بجوند، خودشان را عمداً با قیچی زخمی کنند یا موهای خودشان را بکشند. سیستم لمسی بهآسانی تحت تاثیر رویدادهای آسیبزایی که فرد تجربه میکند، قرار میگیرد. برای مثال نوزادی که در بیمارستان بستری میگردد و باید تحت درمانهای تهاجمی قرار گیرد (مثل لولهگذاری دهانی) ممکناست در آن قسمتی از بدن که مورد تهاجم واقع شده، حساسیت زیادی نشان دهد. وقتی این کودکان بزرگتر میشوند اکثراً این حساسیتها از بین میروند اما تعداد کمی، در سراسر عمر خود بهاین حساسیت دچار هستند. کودکانی که در محیطهایی بدون مراقبی دلسوز که آنها را ببغل و نوازش کند، زندگی میکنند نیز ممکناست دچار محرومیت حسی شوند. این تاثیر بهویژه در کودکانی که سالهای اولیه زندگی خود را در پرورشگاه گذراندهاند، مشهود است. زیرا کسی کودکان را ترغیب نمیکند که با حواس گوناگون خود در محیط کنجکاوی کنند و ممکناست مجبور باشند مدتی طولانی در انتظار بنشینند و اجازه نداشته باشند بهچیزی دست بزنند. نکته: اگر کودک شما بهدلیل شرایط درمانی، جراحت یا بیماری، یک تجربۀ جسمی آسیبزا داشته است، فعالیتهای لذت بخشی پیدا کنید که میتواند ناحیۀ آسیب دیده را تحریک کند. برای مثال، اگر کودک شما دچار بیماری بازگشت غذا بهمری است، برای او اسباب بازیهای بادی لذت بخشی مانند شیپور فراهم کنید تا تمام منطقۀ دهانی او تحریک شود. برخی اوقات مراقب کودک دچار بیماری روانی مانند افسردگی پس از زایمان است و درنتیجه نمیتواند با کودک ارتباط مؤثری داشته باشد. وقتی که کودک در سالهای اولیۀ زندگی خود بغل نمیشود و تماس کافی دریافت نمیکند، حتی اگر با سیستم عصبی سالم هم متولد شده باشد، ممکناست دچار حساسیت لمسی شود. اگر اقدامات مداخلهای بهموقع انجام شود، تاثیر منفی فقدان تماسهای محبتآمیز، میتواند جبران شود. برای اینکه والدین بتوانند از ایجاد مشکلات جلوگیری کنند، خیلی مهم است که بدانند افسرده هستند و نمیتوانند مراقبت کافی و مناسب برای فرزندانشان فراهم کنند و بهجستجوی کمک برآیند. رابطهای که فاقد تماس عاطفی و صمیمیت است هم برای والد و هم برای کودک مخرب میباشد.