میریام، مادر جونا (5 ساله) و نوا (8 ساله)، به من گفت که بچه هایش هر روز این سؤال را می پرسند. "این سؤال دیوانه ام می کند چون بعضی وقت ها آنقدر می پرسند که شک می کنم سؤال شان واقعاً از سر نگرانی باشد؛ شاید عادت کرده اند هی بپرسند". برخی دیگر از والدین می گویند هرگاه صدایمان را بالا می بریم، خواه خطاب به او باشد خواه نباشد، آنها این سؤال را می پرسند. این والدین فکر می کنند که بچه هایشان سر در گم اند و چون نمی دانند پدر یا مادرشان دارد سر چه کسی داد می زند آن را به خودشان می گیرند و هی این سؤال را می پرسند. • کشف معنای سؤال این سؤال نشانگر این فکر کودک است که نکند والدینش به علت رفتار ناپسند او از دستش عصبانی اند. همچنین بیانگر احساس گناه است، چیزی که به تازگی وارد زندگی عاطفی کودک شده است. اگر کودک تان کاری که نبایست انجام داده باشد، احساس گناه می کند. همچنین او بعضی اوقات بدون اینکه هیچ کار خطایی کرده باشد، اشتباهاً احساس گناه می کند. به علاوه، این سؤال بیانگر شروع فهم کودک از این نکته است که رفتار او می تواند مستقیماً روی خلق و خوی والدینش اثر بگذارد. اما این سؤال می تواند به عنوان شاخص برای یک چیز دیگر عمل کند: رفتار خود شما. آماده شوید که می خواهیم یک عبارت روانشناختی دیگر به شما یاد دهیم: انتقال وقتی کودکی مرتباً این سؤال را می پرسد، شاید به این دلیل باشد که والدینش غالباً عصبانی، بدخلق یا ملتهب هستند و بدون اینکه خود بدانند این احساسات بد را به سوی کودک نشانه می روند. مثلاً اگر روز کاری خوبی نداشته اید و برای مسائل ناچیز سر کودک تان داد می زنید، احتمال دارد فکر کند واقعاً کار بدی انجام داده و شما از دست او عصبانی هستید و اگر مرتباً عصبانیت تان را به کودک انتقال دهید، او شروع به نهادینه کردن این احساس می کند که شما قبولش ندارید، دوستش ندارید و این که عامل عصبانیت شما، او است. لذا اگر کودک در این سن تا نوجوانی، همیشه این سؤال را از شما بپرسد، قویاً توصیه می کنیم سؤال های زیر را از خودتان بپرسید: - آیا روزی بیش از یک بار داد می زنم؟ - آیا اکثر روزها عصبانی هستم؟ آیا بیشتر ساعات روز عصبانی هستم؟ - آیا امکان دارد عصبانیت، ناراحتی و سرخوردگی خودم را به بچه ام انتقال داده باشم؟ اگر به هر کدام از این سؤال ها جواب مثبت داده اید، اولاً باید به خاطر صداقتی که با خودتان داشته اید به شما تبریک بگوییم. دوماً زمان آن رسیده که تلاش کنید عصبانیت تان را به روش هایی سالم تخلیه کنید. کمی قدم بزنید، چیزی بنویسید، با دوستتان حرف بزنید، برای کاهش استرس به دنبال شگردهایی باشید، یا اینکه از متخصصین امر کمک بگیرید تا بتوانید برای شادتر بودن خود را تغییر دهید. باید هر تلاشی لازم است انجام دهید تا عصبانیت تان سر کودک تان خالی نشود. اگر کودک تان واقعاً کار بدی انجام داده است، این سؤال فقط عکس العملی به ابراز نارضایتی شما از رفتار منفی او است. حتماً باید حواستان باشد که تنبیه هایتان با خطای کودک متناسب بوده و خیلی سختگیرانه نباشد. اگر دلیل همین باشد، کودک این سؤال را می پرسد تا سر صحبت را با شما باز کند و دوباره دلتان را به دست آورد. نگذارید عصبانیت و ابراز نارضایتی تان مانع مکالمه دوستانه میان شما و او راجع به این رفتارش باشد. هر قدر هم عصبانی باشید، نباید بگذارید این حالت تان زیاد طول بکشد. • بهترین روش جواب دادن با گفتن اینکه عصبانی نیستید به کودک تان دروغ نگویید. این کارتان او را گیج می کند چرا که عصبانیت را در چهره تان می بیند. اگر رفتار او باعث عصبانیت شما شده است، حتماً باید جواب دهید "بله عصبانی هستم". اما فقط گفتن همین کافی نیست. خیلی دقیق به او توضیح دهید که چرا عصبانی هستید: "با اینکه بهت گفته بودم نباید بری روی میز، رفتی؟ زدی میز رو شکستی، ممکن بود آسیب ببینی. این کارت خیلی عصبانیم کرد". نکته آخر اینکه همیشه او را خاطر جمع کنید با وجودی که الآن عصبانی هستید، عصبانیت تان نهایتاً فروکش می کند و حتی در این حال نیز او را دوست دارید: "الآن عصبانی ام، ولی حتی وقتی عصبانی ام هم دوستت دارم. چند دقیقه که بگذره دیگه عصبانی نیستم ولی یادت باشه اگه دوباره بپری روی میز و بشکنیش تنبیهت سرجاش باقیه". اگر از دست او عصبانی نیستید، ازش بپرسید چرا فکر می کند عصبانی هستید. اگر گفت از چهره تان یا رفتارتان مشخص است، به حرفش توجه کنید. شاید بدون اینکه خودتان بدانید، دارید با عصبانیت رفتار می کنید. شاید وقت آن رسیده که رفتارتان را تغییر دهید. این را به کودک تان یادآوری کرده و بگویید که روی خودتان کار خواهید کرد. او با شنیدن چنین چیزی خیالش راحت می شود.