در مورد فوبیا در کودکان چیزی شنیدهاید؟ کودکان از همان سالهای
ابتدایی زندگی، ترسهای متفاوتی را تجربه میکنند. شاید تجربه این را داشته باشید
که در جشن تولد کودکتان، او ناگهان با دیدن بادکنکها و تزیینات مختلف، شروع به
جیغ و داد و گریه کرده باشد. شاید وقتی کودک این اشیا را در بیرون از محیط خانه یا
در مراسم تولد سایرین میببیند، باز هم شروع به داد و فریاد کند.
مشاهده این رفتارهای نامتعارف از سوی کودکان، ممکن است باعث تعجب
والدین شود و آنها از خودشان بپرسند چه چیزی تا این حد باعث وحشت و گریه کودک شده
است. در ادامه بیشتر با فوبیا در کودکان آشنا میشویم.
داگ سیمونز روانشناس بالینی در این زمینه میگوید:
همه ما ترسهایی داریم، زمانی که این ترسها در روند عادی زندگی ما
اختلال ایجاد میکنند، ما آنها را با عنوان فوبیا مورد شناسایی قرار میدهیم.
یک کودک از سی نفر، مبتلا به نوعی از فوبیای جدی است که با معیارهای
تشخیصی رسمی همخوانی دارد. فوبیا معمولا تا چندین ماه طول میکشد و به یک یا چند
روز محدود نمیشوند. فوبیا ممکن است انجام فعالیتهایی مانند خرید، رفتن به پارک و
بازی کردن را مختل کند.
این اختلال ممکن است در هر سنی رشد پیدا کند و مدت زیادی هم طول بکشد.
مثلا کودکی که در بچگی از عنکبوت میترسد ممکن است این ترس را تا ۳۰ سال بعد هم با خودش حمل کند. بسیاری از ترسها ریشهای تکاملی دارند.
تحقیقات نشان داده است در واقع انسانهای پیش از تاریخ که در دوران کودکی خود از
آبهای عمیق، حیوانات غولآسا و مار وحشت کردهاند، بیشتر از همسالان محتاط خود
زنده ماندهاند.
بیشتر ترسها ناشی از همین تجربههای مستقیم هستند. اگر کودک در دوران
طفولیت صرفا شاهد تجربه ترس اطرافیانش هم باشد، این مسئله، عاملی برای برانگیختهشدن
فوبیا در او خواهد شد. فوبیا همچنین ریشه خانوادگی هم دارد. کودکان مبتلا به فوبیا
معمولا یکی از والدین یا پدربزرگ و مادربزرگشان ترسهای نامعقولی داشتهاند که این
امر نشاندهندهی یک پیوند ژنتیکی است. میتوانید به کمک راههایی ترس کودکان را
کنترل کنید.
کودکان پیشدبستانی ( ۴ تا ۵ سالگی )
در کودکان ۴ تا ۵ سال نشانههای فوبیا دیده نمیشود. اما ممکن است به عنوان مادر ترسهای
مخربی را در کودک مشاهده کنید. اگر این ترسها ثابت شود، در دوران پیشدبستانی به
فوبیا تبدیل خواهد شد. برخی از واکنشهای کودک مبتلا به فوبیا عبارتند از گریه و
جیغ زدن و با وحشت فرار کردن که معمولا رفتارهای متعارفی برای کودک در آن سن در
نظر گرفته میشود.
والدین نباید با دور کردن کودک از محیطی که از آن وحشت کرده یا توجه
بیش از حد به گریه او، ناخواسته باعث تقویت ترس در او شوند. هیچکدام از این کارها
باعث کاهش ترس کودک نمیشود. اگر متوجه ترس کودک شدهاید، باید به او احساس امنیت
و آسایش دهید؛ اما نباید بیش از حد به او توجه کنید. کاری که باید انجام دهید، این
است که منبع و موضوع ترس را کم کم و بدون اعمال فشار، به کودک معرفی کنید. مثلا در
صورتی که کودک از گربهها یا سگها میترسد، عکس آنها در کتاب به کودک نشان دهید
یا کودکان را به فروشگاه فروش حیوانات خانگی ببرید تا به تدریج در معرض عامل ترس
قرار بگیرند و با آن سازگار شوند.
کودکان مدرسهای ( ۶ تا ۱۰ ساله)
کودکان در سنین دبستان نشانههای فوبیا را به جای چسبیدن به بازوی پدر
با گریه کردن نشان میدهند. نشانههای هراس در کودکان دبستانی ممکن است مورد قضاوت
همسالان آنها قرار بگیرد. در این سن، هرگز به کودک نگویید که موردی برای نگرانی و
ترسیدن وجود ندارد، زیرا این حرف، ترس او را تقویت میکند. به جای آن فقط بگویید
که تو دلیلش را میدانی. مثلا در صورتی که کودکتان از گیر افتادن در آسانسور میترسد،
برای او توضیح دهید که این مشکل، خیلی کم اتفاق میافتد و سیستمهای ایمنی لازم
برای حفاظت از ما وجود دارد.
همچنین میتوانید درباره کوسهها و مارها برای کودکان توضیح دهید.
فیلمهای مستند یا کتابهای تصویری روش مناسبی برای آشنا کردن کودک با مارهای سمی
است. برای آنها توضیح دهید که مارها از سم خود برای شکار استفاده میکنند.
فوبیا در نوجوانان
معولا ترسهای دوران کودکی به مرور و با افزایش سن و ورود به مرحله
نوجوانی از بین میرود، اما برخی از ترسها تا دوران بزرگسالی ادامه پیدا میکنند.
والدین باید به طور مداوم نشانههای فوبیا را در فرزندان نوجوان خود پیگیری کنند.
نوجوانان معمولا ترس خود را پنهان میکنند. مثلا ممکن است او تظاهر کند که به شنا
کردن علاقهمند نیست، در حالی که از آن فعالیت میترسد.
ترسهای عادی و سادهای مثل ترس از ارتفاع در این سن عادی است. اما به
ترسهایی مانند ترس از امتحان یا ترس از اجتماع که ممکن است در زندگی و ارتباط
اجتماعی او اختلال ایجاد کند. سعی کنید با کودک راجع به ترسهایش صحبت کنید و از
او بخواهید که احساسش را در این مورد برایتان شرح دهد.
مشورت با متخصص
ترسهای به ظاهر ساده و کوچک کودکت را جدی
بگیر، زیرا ممکن است با تبدیل شدن آنها به فوبیا در کار، تحصیل و زندگی آنها
اختلال ایجاد کند. یکی از بهترین راههای کمک به فرزندتان استفاده از راهنمایی
پزشک است. در صورت لزوم پزشک، بررسیهای تخصصی را به شما پیشنهاد میکند. روشهای
معمول شامل مشاوره و آموزش تکنیکهای بهبود رفتار است.