ديروز با خبر شدم يه رباط بزرگ غول پيکر کهساخته شيطان بود به نزديکي شهر ما رسيده و اگر وارد شهر بشه ،همه چيز رو نابود ميکنه .امروز توي شهر ديدم که همه ي مردم درباره من حرف مي زدند .اونا مي گفتند فقطمرد عنکبوتي مي تونه به حساب رباط شيطان برسه .مردم خيلي ترسيده بودند .بايد به جنگرباط شيطان مي رفتم.
شب فرا رسيد و تاريکي همه جا رو فرا گرفت .بالاي يک کوه بزرگ رفتم و منتظر شدمتا ببينم رباط شيطان از کجا و چطوري مي خواد حمله کنه.من تا حالا اونو نديدم وليشنيدم صورت بسيار وحشتناکي داره و بلند نعره مي کشه.
مثل اينکه يه چيزي داره به شهر نزديک مي شه . صداي پاش شنيده مي شه.راستش يه کمترسناکه! سايه ش داره نزديکتر و نزديکتر مي شه .حالا يه صدا از پشت سرم شنيدهشد.صدايي شبيه لولاي در بود به سرعت برگشتم عقب .تو کي هستي اگر فکر بدي داشته باشينمي توني از دست من فرار کني!
هوا به يکباره روشن شد و بازم بابا که دستش روي کليد برق بود گفت من که نمي فهممچرا برق اتاقتو خاموش مي کني چرا تو تاريکي بازي مي کني .بازي ديگه بسه شام شام شام .
اصلا من شام نمي خوام، نمي خوام ،نمي خوام !
خيلي خوب پس بازي هم ممنوع ، يالله بيرون.
*************
والدين توجه داشته باشند اين طرز رفتار کردن با مرد عنکبوتيدرست نيست .مرد عنکبوتي آدم مهم ،محبوب و شجاعيه. کسي نبايد احترامشو ناديده بگيره. وقتي فرزند شما ساعتها خودش رو در نقش مرد عنکبوتي در نظر مي گيره داره اعلام ميکنه که به خصوصيات و امتيازات او احتياج روحي داره .دوست داره تا از نظر اطرافيانشمهم ،محبوب و شجاع حساب بشه .ناديده گرفتن نياز کودکان به احترام و بزرگي ،آنها راروزبه روز بيشتر در دنياي تخيلات غرق مي کند.
مخصوصا در خانواده هاي شلوغ يا در خانواده اي که والدين وقتي براي کودکان خودندارند ،پناه بردن بيش از حد کودکان به دنياي تخيلات امري طبيعي است .وارد دنيايتخيلات کودکان خود شويد .ببينيد در دنياي تخيلاتشان چه شخصيتي دارند .آيا سلطانهستند و همه از آنها تبعيت مي کنند. در اين صورت شايد بتوان گفت به دليل ضعف درمقابل زورگويي هاي بزرگترها چنين رويا و آرزويي برايشان ايجاد شده است. بچه هايي کهاز سوي خواهر و برادر بزرگتر خود اذيت مي شوند ممکن است چنين تخيلاتي داشتهباشند.
کودکي که مايلنيست از تخيلات خود خارج شود و به دليل خيالبافي از جمع کناره مي گيرد،دچار مشکلاتعصبي خواهد شد
آيا در تخيل دختر شما ملکه ي زيبايي بودن بيش از اندازه مورد توجه قرارگرفته است. در اين صورت شايد به اندازه کافي زيبايي او را تحسين نکرده ايد. شايد اواز چهره خود ناراضي است و خود را زشت مي پندارد. در رسيدن به قضاوتي بهتر از ظاهرشبه او کمک کنيد.
به هر حالتخيلات کودکان را جديبگيريد.البته خيالبافي کودکان چيز بدي نيست. بسياري از بچه هايباهوش، خيالبافند.گاهي چنان غرق در تخيلات مي شوند که نه صدايي از اطراف خود ميشنوند و نه متوجه وجود چيزي جديد در اطراف خود مي شوند .اگر از آنها بپرسيد آياپوستري که روي در اتاقت زدم قشنگ بود؟ مي گن کدوم پوستر من نديدم.
اين چيزها اصلا نگران کننده نيستند بلکهمي توانند نشانه تمرکز عميق و فکر دقيقفرد باشند اما محتواي خيالبافي مهم است وخيالبافي بيش از حد نيز خوب نيست و ميتواند نشانه ي يک مشکل روحي باشد. کودکي که مايل نيست از تخيلات خود خارج شود و بهدليل خيالبافي از جمع کناره مي گيرد،دچار مشکلات عصبي خواهد شد .او را با مشغول کردن در فعاليتهاي اجتماعي در رفعاسترسهايش ياري کنيد .اگر مي توانيد ارتباطي صميمانه و به دور از اضطراب با اوبرقرار کنيد ،سعي کنيد بفهميد چه خيالاتي داشته و چه شخصيتي بازي مي کردهاست.
از خيالبافيهاي کودکان بيش از اينها مي توانيد استفاده کنيد .چنانچه شب مي ترسندبخوابند روياهاي زيبايي را مطابق با سليقه و احيانا جنسيتشان به تخيلشان تزريق کنيد .
ترس کودکان به خاطر افکار و خيالبافي هاي وحشتناکشان است. شما خيالشان را باروياهاي شيرين زيبا کنيد.مثلا بگوييد وقتي بزرگ شدي خانم معلم مي شي مي ري سر کلاس .مي خواي به دانش آموزات ديکته بگي .راستي اگه يکي از بچه ها درسشو نخونده باشهچکار مي کني؟
به همين ترتيب ذهن او را درگير اين گونه مطالب کنيد و وقتي استارت يک تخيل زيبارا زديد او را تنها بگذاريد.
اگر دوست داريد اسباب بازيهايشان را جمع کنند يک نقش به آنها بدهيد.مثلا بگوييدتو خلبان هستي و همه اينها دوستان تواند که در معرض خطرند. بايد آنها را جمع کني وبه جاي امني (مثل کمد)ببري و آنجا بگذاري.