دنياي کودکي دنياي عجيبي است. دنياي آرزوها وروياها. دنياي رنگي اسباب بازيها. دنيايي که در آن شاهزاده خانوم کارتوني مي شوي ياقهرمان داستان، شواليه اي شجاع که به جنگ دشمنان مي رود.
شبيه سازي در دنياي کودکان امري طبيعي است. بارها ديده شده که دختران کوچک، دوستدارند لباسي شبيه عروسکشان داشته باشند و يا پسران با اسرار از مادر مي خواهند لباسپليسي شبيه عروسکي که داخل ماشين پليس اسباب بازيشان است؛ تهيه کند. کارتونها وبرنامه هايي که براي سرگرمي کودکان تهيه مي شود، مي تواند تاثير زيادي بر ذهن وروحيات کوکان داشته باشد چرا که دنياي کودک با آن انس مي گيرد و کودک خواهان همانندشدن با فضا مي شود و پر بيراه نيست که بگوييم زندگي کودک در دوران بلوغ وابسته بههمين تفکرات دوران کودکي است و بنابراين نقش اسباب بازيها، کارتونها و سرگرميهايدوران کودکي در زندگي افراد بسيار پررنگ مي شود.
بررسيها نشان داده است که شخصيت کودک بااسباب بازيها و سرگرميهاي دوران کودکي شکل مي گيرد.دختر خردساليرا فرض کنيد که هر روز را با انواع عروسکهاي باربي با لباسهاي زيبا و پر زرق و برقمي گذراند و حتي شبها با به آغوش گرفتن باربي مورد علاقه اش به خواب مي رود. انميشني به همين نام نيز ساخته شده است که خانواده براي علاقه بيش از حد کودک براياو تهيه مي کند و در واقع باربي و زندگي کارتوني او در زهن کودک نهادينه مي شود وبعدها از خودش مي پرسد چرا نبايد مثل عروسکش لباس بپوشد و در جامعه ظاهر شود؟ وهمين ذهنيت تا دوران بلوغ ادامه مي يابد و تضاد فرهنگي در اينجا نمود مي کند. اينتاثير پذيري تنها مختص دختران نيست.
اسباب بازيهاي خشن و پر سر و صدا براي پسران ,کودک را با رفتارهاي ناپسنداجتماعي مانند قتل، آدم ربايي، دزدي و جنايت آشنا مي کند و بر سازگاري و روابطاجتماعي او به شدت تأثير مي گذارد.
اسباب بازي جنگي به کودک چنين وانمود مي کند که جنگ، تفريح و سرگرمي و بازي استو اين تاثير بسيار منفي بر روحيه و شخصيت پسران مي گذارد و باعث مي شود در آيندهانسانهايي بسيار عصبي و تند خو باشند. و بنابراين والدين بايد دقت کنند که تنهاسالم و بي خطر بودن و مرغوب بودن يک اسباب بازي معيار مناسبي براي سنجش نيست وبايدبه تاثيرات رواني اسباب بازيها و انيميشنها نيز دقت کرد.
زندگي کودک دردوران بلوغ وابسته به همين تفکرات دوران کودکي است و بنابراين نقش اسباب بازيها،کارتونها و سرگرميهاي دوران کودکي در زندگي افراد بسيار پررنگ مي شود
بزرگترين دغدغه والدين اين است که اسباب بازيهايي رابراي کودکانشان تهيهکنندکه سالم و بي خطر باشد و کودک را جذب کند. در واقع به شکل ظاهري اسباب بازيبيشتر توجه مي شود تا به نقش آن در آموزش و رشد شخصيت کودک.
بسيار از والدين تصور مي کنند اسباب بازي هر چقدر رنگارنک تر يا گرانقيمت ترباشد ,کودکشان را بيشتر جذب مي کند ,در حاليکه اينطور نيست. بارها ديده شده که کودکبا داشتن اسباب بازيهاي رنگارنگ و گران قيمت ,به سراغ يک در پوش پلاستيکي مي رود وساعتها با آن سرگرم است.
دکتر محمد سالم، روان شناس و رفتار شناسدر اين باره مي گويد: "بهترين اسباب بازي براي هر کودک آن است کهکودک رامجذوب خود مي کند واو دوباره و دوباره به سراغ آن مي رود و اين بستگي بهروحيات خود کودک دارد. برخلاف آنچه والدين انتظار دارند، هرقدر اسباب بازي شکلغيراختصاصي تر و بنيادي تري داشته باشد، جاي بيشتري براي قوه تخيل کودک باقي ميگذارد و جالب تر اينجاست که بررسيها نشان داده که اکثر کودکان نيز مجذوب اين چنيناسباب بازيهايي مي شوند و بارها و ساعتها خود را با آنها سرگرم ميکنند البته منکرعلاقه کودکان به عروسکهاي رنگارنگ، ماشينها و تفنگهاي گوناگون نيستم اما کودک بهاين نوع اسباب بازيها عادت مي کند در صورتي که اسباب بازيهاي خلاقانه کودک را سرگرممي کند و عادت نمي شود. "
وي در باره استاندارد بودن اسباب بازيهامي گويد:"اين که اسباب بازيها به دليل تماس مستقيم کودکان، سالمباشند و از اجناس مرغوب تهيه شده باشند بسيار خوب و منطقي است اما نکته اي که حايزاهميت است اين است که کنترل کيفي به تنهايي نمي تواند معيار مناسبي براي استانداردبودن اسباب بازي باشد بلکه از نظر من دسته بندي اسباب بازيها در گروهاي سني مختلف واين که آيا اصلا اين اسباب بازي براي فرهنگ ما مفيد است يا خير و مي تواند در تربيتکودک موثر باشد يا خير بسيار مهم تر از کيفيت اسباب بازيهاست. "
دکتر سالم ادامه مي دهد: "از نظر من معيارهايي که براي خريد يک اسباب بازي خوب لازم است را با چند سوال ميشود مطرح کرد:
1- آيا اين وسيله به کودک اجازه مي دهد که به تنهايي با آن بازي کند يا بايد باديگران با آن بازي کند؟
2- آيا خلاقيت کودک را تحريک مي کند؟
3- آيا اسباب بازي موجب تحرک کودک مي شود؟
4- آيا اسباب بازي تعاملات اجتماعي کودک را گسترش مي دهد؟
5- آيا اسباب بازي با فرهنگ خانواده کودک در تعامل است يا با آن تضاد دارد؟
اعمال نظر کودکان در انتخاب اسباب بازي حس اعتماد به نفس را درآنهاايجاد مي کند و باعث مي شود در همان دورانکودکي احساس اتکا به نفس در آنها شکلگيرد هر چند که والدين بايد در انتخاب اسباب بازيها کودکان را راهنمايي کنند واشکالات را گوشزد کنند اما اين امر بهتر است که نامحسوس باشد
توجه به اين نکات براي تهيه اسباب بازي براي کودکان موثر خواهد بود ودراستاندارد سازي اسباب بازيها هم بايد به اين نکات به خصوص به بخش فرهنگي توجه شودچرا که عروسکهاي بد پوشش و يا قهرمانهاي داستهاي غربي مثل مرد عنکبوتي يا بت منمختص فرهنگ غربي است و بعدها کودک را دچار تضاد و ضديت با فرهنگ خودي مي کند
وي همچنين معتقد است:" موفق ترين والدين کساني هستند که ضمن دوست داشتنفرزندانشان، از آنها توقع و انتظار هم دارند. آنان بدون هيچ قيد و شرطي نسبت بهفرزندانشان توجه نشان مي دهند و ساعتي را در کنار آنها مي گذرانند و از آن لذت ميبرند. پدر و مادر خوب، والديني هستند که به علايق و خواسته ها و مشکلات فرزندانشانتوجه مي کنند و حد و مرزي نيز براي آنها قائلند.
در انتخاب اسباب بازي ها هم همينطور است اعمال نظر کودکان در انتخاب اسباب بازيحس اعتماد به نفس را درآنها ايجاد مي کند و باعث مي شود در همان دوران کودکي احساساتکا به نفس در آنها شکل گيرد هر چند که والدين بايد در انتخاب اسباب بازيها کودکانرا راهنمايي کنند و اشکالات را گوشزد کنند اما اين امر بهتر است که نامحسوس باشد."
در هر حال آنچه مسلم است با وجود آن که بازي و اسباب بازي در پرورش رواني وتقويت روحيه اجتماعي کودک نقش مهمي دارد، در صورتي که با ارزش هاي فرهنگي و اصولروان شناسي سازگار نباشد، نتيجه مطلوب از آن به دست نمي آيد. در جامعه ما که زيرساخت هاي فرهنگي آن را باورهاي مذهبي تشکيل مي دهد و انتظار مي رود دختر و پسر (زنان و مردان آينده) با حفظ عفاف و ايمني وارد جامعه شوند، که با وجود اسباببازيهايي که مروج فرهنگهاي بيگانه هستند، فرهنگهايي که شايد براي جوامع خود بسيارهم مناسب باشند امانه براي جامعه ايراني- اسلامي ما,کار سخت مي شود و اين چنين استکه گسست نسلها آغاز مي شود و بعدها جامعه با نسل هاي جوان تر دچار مشکل مي شود،چيزي که شايد امروز درباره مساله حجاب و نوع پوشش دختران و پسران جوان به خوبياحساس مي شود.