به کودکان کمک کنید تا انتخاب کنند
بیایید با یکدیگر صادق باشیم! چه قدر به کودکانتان فرصت تصمیم گیری می دهید؟ آیا از آن دسته مادر و پدرهایی هستید که نظرات خود را مانند بخشنامه به بچه هایشان دیکته می کنند؟ آیا گمان می کنید هر آنچه به ذهن البته با تجربه شما می رسد به صلاح فرزندانتان است؟ یا از زاویه ای دیگر هر آنچه کودک شما می گوید الزاماً نادرست و غیر قابل پذیرش است؟ آیا اگر به زعم شما خطایی از کودکتان سر بزند مانند یک بازجو با او رفتار خواهید کرد؟ و ...
سوالاتی از این قبیل را در ذهنتان مرور کنید و به یاد داشته باشید که برخوردهایی از این دست کودک شما را فردی متزلزل با قدرت تصمیم گیری بسیار پایین بار خواهد آورد که در آینده ای نه چندان دور متاثر از بسیاری باورهای درست و غلط اطرافیان خواهد بود. اگر برایتان قدرت تصمیم گیری فرزندتان اهمیت دارد و اگر به تاثیر تصمیم گیری های درست در بزنگاه های زندگی واقفید از همین امروز با کمک به بلوغ فکری فرزندتان و با احترام به تصمیم های ولو به ظاهر نادرست او کودک را یاری کنید تا قدرت تصمیم گیری خود را بارور ساخته و از ابراز تصمیمش ابایی نداشته باشد. تصمیم گیری بخشی از فرآیند رشد است. کودک شما باید یاد بگیرد که در مورد کارهایی که باید انجام دهد فکر کند نه اینکه صرفا کارهایی را که به او می گویید انجام دهد یا در برخی موارد از انجام دادن آنها طفره برود! اما با این حال شما در این دوران نمی توانید دست کودک خود را برای انتخاب کاملا باز بگذارید؛ زیرا او ممکن است تصمیمهایی بگیرد که یا برای سلامتی او مضر باشند (مثلا تصمیم بگیرد که فقط یک بار در هفته دندانهایش را مسواک کند) یا برای شما قابل تحمل نباشند (مثلا بخواهد لباس مهمانی اش را در مدرسه بپوشد). بهترین راه برای اینکه امکان تمرین برای تصمیم گیری را در محدوده انتخابهای مطمئن و ایمن برای کودک خود فراهم کنید این است که به نحوی زندگی خود را برنامه ریزی کنید که کودک برای انتخاب کاملا آزاد باشد اما گزینه های در دسترس او به دقت انتخاب و محدود شده باشند. او می تواند انتخاب کند که دندانهایش را قبل از داستان شب یا پس از آن بشوید یا اینکه یکی از دو بشقابی را که برای شام به او پیشنهاد می دهید انتخاب کند. تردیدی در میان نیست که هر تصمیمی دو سویه درست و غلط دارد؛ چه بزرگسال باشیم و چه کودک. پس با دقت نظر به تصمیم کودک گوش فرا دهید ، روی انتخاب هایش تامل داشته باشید و بگذارید او نیز حس کند که نظرات و تصمیماتش برای شما حائز اهمیت است. به این ترتیب شما قدرت تصمیم گیری کودک را در اعتماد به نفس او می تنید و نهالی از توانایی اتخاذ تصمیم درست در وجود او می نشانید که در بزرگسالی درختی تناور خواهد شد و از آن میوه های تصیمات هوشمندانه و دقیق به بار خواهد آمد. سعی کنید در عوض امر و نهی و آموزش چگونگی انجام یک کار از راه های غیر مستقیم وارد عمل شوید. یکی از ساده ترین راه ها برای کمک به پرورش قدرت تصمیم گیری در کودکانِ خردسال( 4-7سال) این است شما برای امور مختلف همواره چند گزینه که از نظرتان درست است به کودک پیشنهاد دهید و بگذارید خودش هر چه را صلاح می داند بگزیند. این روش باعث می شود هم نظر شما تامین شده باشد و هم کودک بداند می تواند تصمیم گیر و از آن مهم تر تصمیم ساز باشد. به کودک خود کمک کنید تا تصمیم بگیرد حتی احساسات خود کودک هم ممکن است برای خودش رازآلود و مبهم باشند. مطمئن نبودن در مورد احساسات فعلی اش به همراه اینکه نمی تواند احساسات قبلی اش را به یاد بیاورد و همچنین نمی تواند احساسات آینده اش را پیش بینی کند، تصمیم گیری را در برخی موارد برای او مشکل می کند. به نظر می رسد که این سوال که «دوست داری پیش من بمانی یا با پدرت به فروشگاه بروی؟» یک تصمیم ساده و نه چندان مهم باشد؛ اما برای کودک این تصمیم نه صریح و روشن و ساده است و نه بی اهمیت. او از کدام مورد بیشتر لذت خواهد برد؟ دفعه قبل از کدام یک از اینها بیشتر لذت برد؟ اکنون دوست دارد که کدام مورد را انتخاب کند؟ او نه پاسخ این سوالها را می داند و نه می تواند پاسخ آنها را بداند. او دودل است و هر کدام از موارد نیز که برای او انتخاب شود نهایتا او با مشکل و ناراحتی مواجه خواهد شد. البته او در آینده مجبور خواهد بود که یاد بگیرد که خودش تصمیم بگیرد؛ این هم بخشی از فرآیند رشد است. اما او در صورتی که بتواند در مواردی که ضرری برای او ندارند تصمیم گیری را تمرین کند، سریعتر و شادمانه تر یاد خواهد گرفت که چگونه تصمیم بگیرد. اگر دو جور شیرینی یا شکلات داشته باشد این سوال که: «کدام یک را می خواهی اول بخوری؟» می تواند یک سوال مناسب باشد که او بدون استرس در مورد آن فکر کند. او هر دو شکلات را دارد. کسی هم نمی خواهد شکلات دیگر را از او بگیرد. او می تواند در صورتی که دوست داشته باشد نظرش را شش بار عوض کند! انتخاب لباس معمولا والدین از احساسات شدید کودکان خردسال خود (حتی کودکان 3 یا 4 ساله) پیرامون لباسهایی که می پوشند شگفت زده می شوند. این مساله صرفا به رشد درک و احساسات کودک نسبت به لباسها مربوط نمی شود، بلکه به رشد درک و احساسات او در مورد خودش نیز ارتباط دارد. لباسها بخشی از تصور انسان نسبت به خودش را تشکیل می دهند و همچنین بخشی از تصویری هستند که انسان از خودش به دنیا نمایش می دهد. کودک شما دوست دارد چه کسی باشد یا دوست دارد که امروز دیگران در مورد او چه فکری بکنند؟ و اگر گروهی از کودکان وجود دارند که در زندگی او مهم هستند، او می خواهد چگونه و با چه قیافه ای بین آنها ظاهر شود؟ کودک شما هنوز آنقدر رشد نکرده است که بتواند برای خریدن یا پوشیدن لباس انتخاب کند؛ اما مسلما آنقدر بزرگ شده است که حق داشته باشد در این باره حرف بزند. چرا باید لباس و ظاهر او مطابق سلیقه فرد دیگری انتخاب شده باشد؟ در هر زمان سعی کنید دو یا سه دست لباس که برای آن موقعیت مناسب بوده و برای شما نیز قابل قبول باشند به او پیشنهاد بدهید و به او اجازه بدهید که با آزادی کامل از بین آنها انتخاب کند. سعی کنید او را واقعا آزاد بگذارید؛ اگر هر دو دست لباس واقعا مناسب هستند نباید انتخاب او (مثلا پیراهن مخملی قرمزرنگ با شلوار نارنجی) را رد کنید. جنگ و دعوا سر لباس می تواند اولین مشکل شما در آغاز روز باشد. شاید بهتر باشد که شب قبل و پیش از خواب مجموعه ای از لباسها را برای انتخاب در اختیار کودک خود قرار دهید. اگر کودک شما دوست ندارد که انتخابهایش برای لباس بسیار محدود باشند می توانید همه لباسهای فصلی یا لباسهایی را که تنها برای مراسم خاصی مناسب هستند از دسترس او دور کنید تا او بتواند با آزادی کامل از بین لباسهای باقیمانده انتخاب کند. شاید در برخی مواقع به لباسهای مختلف و متعدد نیازی نباشد و تنها چند لباس هم برای کودک شما کفایت کنند: او ممکن است از یک یونیفورم شخصی برای روزهای هفته استفاده کند و دو دامن و جوراب شلواری یا پیراهن را نیز به طور متناوب انتخاب کند. هرچند شما لباسهای مختلف و انتخاب آنها را مدیریت می کنید اما اطمینان حاصل کنید که استفاده از این لباسها نیز تا حد امکان برای کودک شما آسان باشد. به جای استفاده از زیپهای داخلی که استفاده از آنها بسیار مشکل است دکمه ها و قلابهایی را انتخاب کنید که او بتواند به تنهایی آنها را باز و بسته کند. حتی الامکان به جای شورتها، دامنها و شلوارهای زیپ دار، از لباسهایی که کمر آنها کشی است استفاده کنید (مگر اینکه کودک شما با اصرار بخواهد که دامن، شلوارک یا شلوار زیپ دار به او بدهید)؛ و همچنین کفشهای چسبی (به جای کفشهای بنددار) بخرید. موارد اضافی و خسته کننده از قبیل دستکش یا کلاه را تا حد امکان کاهش دهید و در صورت ضرورت این موارد را به لباس او بدوزید که گُم نشوند.