یکی از مسایلی که همسران را به یکدیگر، بیشتر نزدیک می کند، حضور فرزندان وصحبت درباره مسایل و مشکلات آن ها می باشد، اما در مقابل هم می تواند باعث بحث، جدل و همچنین تعارضات شدید بین آنها بشود. الزامیست همسران در کنار یکدیگر مهارت های لازم را در رابطه با تربیت فرزند، آموزش ببینند تا بتوانند با تعارضات کمتری، مشکلات فرزندانشان را حل کنند.
"من خیلی تلاش می کنم تا بتوانم فرزندی تربیت کنم که توانمند باشد، لوس نباشد و فردی باشد که توانایی حل مشکلاتش بر داشته باشد، ولی متاسفانه همسرم با دلسوزی های نا به جایی که دارد، مانع از این کار می شود و فرزندم روز به روز بیشتر به سمت لوس بودن و وابسته شدن می رود. " گام اول، خودشناسی در اولین قدم، والدین باید به خودشناسی و شناخت خودشان برسند. در واقع هر پدر و مادری لازم است ابتدا نسبت به خودش، شناخت پیدا کند، نیازها و انتظارات خودش از فرزندش را بشناسد و بعد بتواند آنها را به فرزندش بیان کند. تا زمانی که فرزندان دقیقا ندانند که والدینشان از آنها چه انتظاری دارند، نمی توانند نیازهای آنها را تامین کنند. پس سعی کنید مهارت های خودشناسی را یاد بگیرید و با توجه به آنها، انتظاراتتان را به فرزندانتان بیان کنید. گام دوم، شفاف گویی والدین بعد از خودشناسی، باید شفاف گویی را تمرین کنند. انتظاراتی را که می خواهید به فرزندانتان بیان کنید، باید شفاف و واضح، سلیس و روان باشد. فرزندان حق دارند که انتظارات شما را بدانند. پس شفاف گویی را تمرین کنید و سعی کنید در صحبت هایتان از کل گویی پرهیز نمایید و حتما خواسته هایتان را با جزییات بیان کنید. گام سوم، آموزش اصول اولیه تربیت پدر و مادرها، حتما باید از یک منبع متخصص کمک بگیرند و اطلاعاتشان را درباره نحوه تربیت اصولی و صحیح فرزندان بالا ببرند. این منبع متخصص می تواند کتاب، مقاله، سایت های معتبر اینترنتی و یک مشاور باشد. گام چهارم، تربیت بدون باج با توجه به شرایط زندگی های کنونی و اینکه والدین مجبور هستند ساعات زیادی را در محل کار خود و ترافیک های شهری سپری کنند، هنگام ورودشان به منزل، خواستار یک محیط ساکت و آرام هستند محیطی که با حضور فرزندانی که منبع انرژی هستند، امکان پذیر نمی باشد. همین مساله ممکن است که باب باج دهی به فرزندان در منزل باز شود و والدین برای اینکه بتوانند به آرامش برسند و جیغ و فریاد و گریه فرزندشان را نشنوند، در مقابل به آن ها باج بدهند. باج دهی ها فرزندان را شرطی و پرتوقع می کنند و باعث می شوند که فرزندانی لوس وتحمل ناپذیر، تربیت شوند.
فرزندان از ناهماهنگی های والدین، بیشتر آسیب می بینند، به این دلیل که نمی توانند حق را از ناحق و صحیح را از غلط تشخیص دهند برای اینکه هر والدی ساز خودش را می زند.
گام پنجم، فرمان واحد والدین حتما باید درباره نوع تربیت فرزندشان با یکدیگر گفت و گو کنند و هماهنگ شوند و به تجسم درباره اتفاقاتی که ممکن است بیافتد بپردازند و راهکارهای مناسب را برای حل مشکلات آنها و نوع تربیت صحیح، پیدا کنند. اگر والدین یک تریبت واحد و یکسان را نداشته باشند، ممکن است فرزندان متوجه این مساله بشوند و دراین زمان است که فرزندان سوء استفاده می کنند و بیشتر به سمت والدی می روند که راحت گیر تر است و به آنها باج بیشتری میدهد. فرزندان از ناهماهنگی های والدین، بیشتر آسیب می بینند، به این دلیل که نمی توانند حق را از ناحق و صحیح را از غلط تشخیص دهند برای اینکه هر والدی ساز خودش را می زند. گام ششم، همسرتان را بزرگ کنید هیچ گاه والدین، نباید در حضور فرزندان، با یکدیگر مشاجره کنند. در واقع فرزندان نباید متوجه این مساله بشوند که یکی از والدین قدرت کمتری دارد و یا اینکه همیشه مورد خشم والد دیگر قرار می گیرد. همیشه همسرتان را باید در حضور فرزندتان بزرگ و قدرتمند جلوه دهید. این مساله هم در رابطه با پدر و هم در رابطه با مادر صدق می کند. اگر فرزندی متوجه شود پدر یا مادرش قدرتمند است، ناخواسته به سمت آن والد حرکت می کند و از والد دیگر حرف شنوی ندارد. گام هفتم، خودتان را نیز اصلاح کنید به دلیل اینکه کودکان مشاهده گر و الگوبردارهای خبره و ماهری هستند، پدر و مادرها باید نقاط ضعف رفتاری و گفتاری خودشان را بشناسند و آنها را برطرف کنند تا فرزندان از آنها الگوبرداری غلط نکنند و خشم والد دیگر را نیز، برانگیخته نکنند.