آنچه بيش از هر چيز براي يک پدر و مادر مهماست،فراهم سازي شرايطي است که کودکشان به بهترين شکل ممکن،رشديابد.
شرايط لازم براي رشد مناسب کودک شامل تمامي ابعادي است که زندگي يک کودک را دربرمي گيرند. يعني شرايط روحي و رواني و شرايط جسمي يک کودک در طول دوران رشد اوخصوصا در سالهاي اول تولد،بسيار مهم است. اما در کنار اين موارد يک بعد ويژه وجوددارد که توجه به ان موجب مي شود تا شما يک فرزند باهوش و شايد در حد يک نابغه داشتهباشيد.پس با دقت به اين نوشتار توجه کنيد.
مسلما تربيت و رشد کودکان امروز با گذشته تفاوتهاي بسياري دارد.در گذشته توجهيکه امروز نسبت به چگونگي به ابعاد هوش و تفکر کودک، وجود دارد،وجود نداشت. در گذشته هوش را به عنوان يک عامل ژنتيکي درنظر داشتند اما امروز علاوه بر اين معيار،عامل محيط و فضايي که براي کودک وجوددارد،نيز تاثير بالايي در رشد نبوغ و هوش کودکان دارد. اين يکنظريه علمي است که توسط روانشناسان و محققين زيادي تائيد شده است. اين يعني والديناين توانايي را دارند که در شکوفايي رشد ذهن و هوش کودکشان،نقشي موثر داشتهباشند.
يک راه ساده و قابل دسترسي براي اغلب والدين اين است که با تحريک ذهني کودک باوسايل و ابزار مختلف، مي توانند نقش زيادي در تقويت هوش او داشته باشند. اين بدانمعناست که علاوه بر عوامل ژنتيکي مواردي همچون فضاي رشد و تربيت کودک،نوع تغذيه وسلامت او نيز از اهميت بسياري برخوردار است. اين موارد در روزها و ماههاي اول تولدشايد مهمتر از ساير اوقات باشد.اين تاثيرگذاري آنچنان مهم و حساس است که حتي باپذيرش عوامل وراثتي و نقش تعيين کننده آن در ميزان هوش کودک،هرگز نمي توانيم منکرنقش و تاثير آموزش و نحوه ارتباط پدر و مادر بر ذهن کودک شويم. در واقع اين بهمعناي اهميت نقش والدين در راستاي عامل ژنتيک در ارتقاي هوش کودکان است. مثلاآموزشهايي که توسط والدين در قالب بازيهاي متنوع و سرگرم کننده به کودکان داده ميشود،تاثير بسزايي در بالابردن مهارتهاي هوش و نبوغ انها دارد.
در اولين سالهاي زندگي کودک که مغز او مراحل مختلف رشد و تکامل را طي ميکند،وجود يک برنامه ريزي دقيق براي اموزش مدون کودک لازم به نظر مي رسد.از طرفيتوجه والدين به حرکات و اعمال مختلف کودک،در بالابردن هوش او موثر است.
يک راه ساده وقابل دسترسي براي اغلب والدين اين است که با تحريک ذهني کودک با وسايل و ابزارمختلف، مي توانند نقش زيادي در تقويت هوش او داشته باشند
لازم نيست فعاليت خاص و پيچيده اي از جانب والدين صورت گيرد.انچه مهم استانجام بازيهاي بسيار ساده ولي هدفمند با کودک است.انجام بازيهاي هوشي موجب ايجادمداربندي هاي مغزي پيچيده و ضروري در مغز کودک مي شود که اين مساله موجب تقويت ورشد هوش کودک مي شود. در حقيقت والدين از دوران جنيني يک کودک تا وقتي که کودک 6سال و 11 ماه و 29 روز سن دارد،فرصت دارند تا همه تلاششان را در جهت تقويت هوش کودکصرف کنند. بعد از گذشت اين مرحله، ذهن کودک مثل نرم افزاري عمل مي کند که طي اينمدت پردازش شده و اکنون آماده بهره برداري و استفاده است.
معمولا 10 تا 18 ماهگي زمان شکل گيري اينارتباطات مغزي در کودکان است. بنابراين تشويق شما با تاثيري که درکودک مي گذارد به ازاد شدن موادي در مغز و تقويت اين چرخه منجر مي شود.درست در طرفمقابل اين برخورد هر بي تفاوتي شما باعث تقويت نشدن ارتباطات مغزي کودک مي شود و اورا نسبت به انجام کارهاي جديد،دلسرد مي کند. (به نقل از حميد رضا حبيباللهي.مجله شهرزداد)
آنچه مهم است اينکه والدين بدانند و باور داشته باشند که براي تقويت رشد هيجانيکودک لازم است اقداماتي صورت گيرد که چندان پيچيده و سخت نيست. اولين و شايد سادهترين عمل ممکن اين است که پدر ومادر نسبت به کوچکترين و جزئي ترين اعمال و رفتارهايکودکشان،واکنش نشان دهند.مثلا وقتي کودکي براي اولين بار کلمه اي را بيان مي کندممکن است مادر او از شدت هيجان به طور غيرارادي فريادي از روي خوشحالي بکشد. اين يکحرکت پيش بيني نشده و غيرارادي است اما باعث ايجاد خوشحالي و ذوق زدگي در کودک ميشود و علاوه بر اين موجب تقويت ارتباطات قشر جلويي و بخش دروني مغز او که جايگاهاحساسات است،مي شود. با توجه به همين موارد است که به نظر مي رسد براي هر پدر ومادري ضروري است که بدانند داده هاي آنها به کوکانشان چقدر مهم و سرنوشت ساز است. داده هايي که ممکن است به سادگي و در قالب يک بازي همچون کلاغ پر،به بچه ها منتقلشوند. بنابراينفراموش نکنيم که 6 سال اولزندگي کودک چقدر مهم و اثرگذار است.در اين محدوده زماني خصوصا تا 2سالگي در مغزکودک بالغ بر 300تريليون ارتباط وجود دارد که اگر اين ارتباطها از طريق سلولهايمغزي برقرار نشوند و مورد استفاده قرار نگيرند،با گذشت زمان غير قابل استفادهخواهند شد.پس همانطور که مي بينيم براي تقويت و اماده سازي بسترهايلازم براي رشد بهتر و مناسبتر هوش کودکان، نيازي نيست که به انجام روش هاي سخت وپيچيده دست زنيم. فراهم کردن زمينه هاي لازم براي رشد هوش کودکان،کار سختي نيست ونيازي به فراگيري مهارتهاي پيچيده و ويژه اي ندارد.بلکه با ارائه يکسري آموزش هايروزمره و عادي مثل نگاه کردن به چشمان کودک با محبت و توجه،حرف زدن با کودک،درککردن کودک و توجه کردن به تغييرات جزئي در رفتارهاي جديد کودک،مي تواند به عنوانعواملي مهم در جهت تقويت هوش کودکانعمل کند.
آنچه مهم استاينکه والدين بدانند و باور داشته باشند که براي تقويت رشد هيجاني کودک لازم استاقداماتي صورت گيرد که چندان پيچيده و سخت نيست. اولين و شايد ساده ترين عمل ممکناين است که پدر ومادر نسبت به کوچکترين و جزئي ترين اعمال و رفتارهاي کودکشان،واکنشنشان دهند
همانطور که گفته شد حرف زدن با کودکعملي بسيار مهم است.پس از حرف زدن با کودک خود غافل نباشيد چرا که فرمان هاي اوليهزباني براي يک کودک بسيار مهم است. زبان عاملي است که در جهت موفقيت عملکرد ذهني کودکان، نقش مهمي دارد.اين بدان معناست که هر درک و استنباطي از زبان،به ايجاد توانايي کلامي و بيان درست کلمات توسط کودکان،کمک مي کند. اين مي تواند فرصتي براي انجام يک تمرين ساده باشد.فرصتي براي تقويت هوش کودک.در واقع شما مي توانيد با صحبت کردن باکودکتان از همان دوران نوزادي،به تقويت هوش کلامي او کمک کنيد. بيان تمامي اين مطالب براي دريافت اين مطلب است که بدانيم همه ما مي توانيم با به کارگيري روش هاي ساده و قابل دسترسي،به تقويت هوش و نبوغ کودکانمان کمک کنيم.کافيست در اين رابطه قدري تامل و حوصله به خرج دهيم.البته پيش از اين کسب اطلاعات و آگاهي نسبي در رابطه با وضعيت رشد و تکامل کودک نيز مي تواند مفيد و موثر باشد.