هیچ پدر و مادری به کتک زدن و دعوا کردن فرزند خود، علاقه ندارد. در سال های اول تولد بویژه والدین دلشان نمی آید که به کودک خود گوش چشمی نشان دهند. کودکان نیز از همان سنین که متوجه می شوند، پدر و مادرشان در برخورد با آنها تردید دارند، خرابکاری های خود را بدون هیچ ترس و دلهره ای ادامه می دهند. این امر می تواند در شکل گیری رفتارهای گستاخانه در کودک اثر گذار باشد. رفتار گستاخانه از جانب هر کودک، بنا به دلایلی طبیعی انجام میپذیرد. کودک در جستوجوی راهی برای اعتباریابیست و از طریق رفتار قدرتجویانه و جلب توجّه می کوشد جایی در خانه برای خود بیابد. دلیل دیگر گستاخی آن است که گاهی اوقات والدین به واسطه ی بی ادبانه صحبت کردن با همسر، خانواده یا دوستان و یا با ادای تذکّرات تند و سخنان نیشدار، به منظور کنترل رفتار فرزندانشان، خود الگویی برای رفتار گستاخانهی آنها می شوند. از عناصر دیگر، رسانه های جمعی، تلویزیون، سینما، بازی های ویدیویی و موسیقی محبوب را می توان نام برد که، نه فقط گستاخی را تشویق می کنند، بلکه به واسطه ی تأیید شخصیت های دیگر برنامه و ستاره شدن هنرپیشه ی اصلی، به آن پاداش نیز می دهند. هر چند ممکن است شخصیت های بزرگسال نیز به این شیوه تمسّک جویند، امّا پیام این صحنهها این است که رفتار گستاخانه موجبات جلب توجّه کودک را فراهم میآورد، بزرگسالان را تحت کنترل او در آورده و تقریباً هیچگاه کودک به خاطر آن تنبیه نمی شود. در صورت شروع رفتار گستاخانه از جانب فرزندتان، شما می توانید و باید بلافاصله این چهار قدم را عملا پیاده کنید. قدم اوّل، شناخت رفتار گستاخانه است. بهترین راه آزمودن این است. اگر حرکتی یا سخنی شما را آزار می دهد، پریشان خاطر می سازد، می رنجاند یا احساس ناتوانی در شما ایجاد می کند، آن حرکت همان رفتار گستاخانه است. قدم دوم، انتخاب پیامد مناسب در مقابل این رفتار است و این کار را به موقع باید انجام داد. مثلاً اجازه ندادن به او برای رفتن به منزل دوستش یا شرکت در کلاس موسیقی یا رفتن به تمرین فوتبال. قدم سوم، اعمال پیامد است. باید به او گفت که نمی تواند به خانهی دوستش برود. با صدایی آرام بگویید که رفتار او گستاخانه محسوب می شود و این رفتار قابل قبول نیست. قدم چهارم، کنار کشیدن خود از درگیر شدن در یک مجادله با شخص گستاخ می باشد. مادر باید رفتار بد را در ابتدا نادیده بگیرد و اگر رفتار ادامه پیدا کرد او را تنها بگذارد. پیاده کردن این برنامه به ظاهر آسان به نظر می رسد و برای برخی والدین چنین نیز هست، امّا برای والدین افراط کار، همراه با چالش خواهد بود و نیازمند عزمی راسخ، تمرین و خویشتنداری می باشد. مشکل این است که والدین امروزی می خواهند برای فرزندان خود دوستان خوبی باشند تا راهنما و هدایتگر، آنان با ناراحتی متوجّه می شوند که گاهی فرزندشان مانند دوست خوب عمل نمی کند، بلکه سمبل فرد جوانی می شود که سعی دارد رفتارهای غیرمعقول را بیازماید. والدین با دوری گزیدن از مجادله، بی علاقگی خود را نسبت به رفتار تهاجمی نشان می دهند. در نتیجه، کودک می فهمد که این رفتار راهگشای او برای انتقامگیری و دستیابی به توجّه و قدرتی که حسّ تعلّق داشتن و مهم بودن را برای او به ارمغان می آورد، نخواهد بود. حسّی که کودک درک درستی از آن ندارد. اگر فرزندتان جیغ و داد به راه انداخت قاطعانه برخورد کنید به دلیل جیغ و داد بچه و اینکه الان خانه را روی سرش می گذارد، به نفع او کنار نرود. در رفتارتان با بچهها جدّی باشید و بگویید چه کارهایی تحمّل پذیر و چه کارهایی تحمّل ناپذیرند. در ضمن بچهها باید بدانند داد و فریاد آنها را نمی توانید نادیده بگیرید، زیرا این کار برایشان عادت می شود و در آینده هم آن را تکرار می کنند. اگر بچه ها بخواهند با کجُخلقی و بد اخلاقی کارهای خود را پیش ببرند، باید با ملایمت به آنها بفهمانید که رفتارشان قابل تحمّل نیست، اما اگر این روش موثر نبود، با عمل به آنها بفهمانید که هر قدر هم که نق نق و اخم کنند، فایده یی ندارد. جملات ساده ایی با این مضمون تأثیرگذار خواهد بود: «من بیش از آن برای خودم ارزش قایل هستم که اجازه دهم تو با رفتارت مرا عصبانی کنی. تو به دلیل آنکه نمی توانی بر خودت تسلّط داشته باشی، اجازه نداری با من یا هر کس دیگری بد رفتاری کنی. اگر هم به بد اخلاقی ادامه دهی باید به اتاق خودت بروی و هر وقت آرام گرفتی، بیرن بیایی. در ضمن، مجبورم در مورد تماشا کردن تلویزیون هم تجدیدنظر کنم و اگر ادامه دهی، تا دو روز هم اجازه نداری از خانه بیرون بروی!» کافیست در گفتارتان جدّی باشید و به آنچه می گویید عمل کنید و به هیچ وجه کوتاه نیایید. بعد از این جریان، زمانی که کودک حالت عادی داشت، با او صحبت کنید. بکوشید این گفت وگوها تا آن جا که امکان دارد، دور از تهدید و پیشداوری باشد. می توانید فرزندتان را به پارک یا رستورانی ببرید که دو به دو تنها باشید. خیلی صادقانه درباره ی احساسی که با جیغ و داد او به شما دست می دهد، صحبت کنید. به او بگویید می دانید که او دلش نمیخواهد اوقات تلخی کنید، اما باید این حقیقت را هم بداند که بداخلاقی انتخاب اوست، نه خصوصیتی که مادرزادی باشد. به او بگویید اگر تصمیم دارد رفتارش را عوض کند، شما صمیمانه حاضرید به او کمک کنید. حتّا بعد از جیغ و فریادی که راه انداخته، به او عشق بورزید و از او حمایت کنید.