بین کودک کار و خیابان با کودکان مرفه فرق زیادی نیست، ولنگاری
محصولات فرهنگی در حوزه کودکان آنقدر جدی است که سیاهنمایی نکردهایم اگر بگوییم
کودکان ایرانی از سوءتغذیه فرهنگی رنج میبرند.
این حقیقتی است که کارشناسان نیز در گفتوگو با جامجم تائیدش میکنند و از این میگویند که برخلاف دغدغههای مقام معظم
رهبری در این حوزه بهقدرکافی کتاب، فیلم، بازی، موسیقی و محتوایی مناسب در حوزه
فرهنگ برای کودکان در کشورمان تولید نمیشود به همین خاطر مجال برای مصرفگرایی و
جولان کشورهای بیگانه فراهم است، اما این ولنگاری برای کشورمان گران تمام میشود،
زیرا بیم آن میرود که تا مدتی دیگر بدون جنگ و خونریزی نسل آیندهساز کشور آن
طور تربیت شوند که بیگانگان میخواهند.
کودکان سرمایهای بالقوه برای تولیدات فرهنگی هستند، ظرفیتی که در
بازار سردرگم آثار فرهنگی ایران نادیده گرفته میشود. در حالی سیاستگذاری در حوزه
تولیدات فرهنگی برای کودکان و نوجوانان را فراموش کردهایم که کارشناسان و متخصصان
در جهان بشدت برای خوراک فرهنگی این قشر سرمایهگذاری میکنند.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند آشفته بازار این حوزه از ولنگاری
گذشته و به مرز هشدار رسیده است، آنها معتقدند ما همچنان برای کودکانمان تعقل و
تفکر قائل نیستیم و همین نگاه سنتی خودش را در تولید آثار فرهنگی نشان میدهد.
برخی دیگر از راه ندادن جوانان در این عرصه میگویند و بیتوجهی مدیران به فکرهای
خلاق و تازه.
قاچاق فرهنگ بیگانه
خوراک فرهنگی مناسب برای کودکان به باور احمد سالک، نایب رئیس کمیسیون
فرهنگی مجلس یکی از معضلات اساسی کشور است.
او معتقد است مهمترین مشکل ما در این حوزه این است که کودکان ایران
صرفا مصرفکنندهاند. همین نشان از چالش تازهای دارد به نام کالای قاچاق.
سالک به جامجم میگوید:
یکی از مهمترین مشکلات ما واردات و قاچاق کالاها با فرهنگ مارکسیستی و سکولار از
کشورهای ترکیه و چین به داخل کشور است.
این کالاها آرام آرام فرهنگ کودکان این سرزمین را تغییر و آنها را با
سبک زندگی به دور از فرهنگ ایرانی و دینی پرورش میدهند.
سالک از دغدغههای مقام معظم رهبری هم در این میان حرف میزند. او میگوید:
مقام معظم رهبری در ارتباط با این موضوع توضیحاتی را هم به شورای عالی انقلاب
فرهنگی به صورت مکتوب دادهاند. بعد از دغدغههای رهبری در این رابطه برخی دستگاهها
همچون کانون پرورش فکری کودکان فعالیتهایی انجام دادهاند که هر چند ابتدایی است،
اما آغاز خوبی برای یک حرکت مناسب فرهنگی است.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس میگوید، باید راه را برای بخش خصوصی باز
کرد، چرا که بخش دولتی به تنهایی نمیتواند عهدهدار مشکلات این بخش باشد، هر چند
در این میان باید حمایت،هدایت و نظارت درستی بر فعالیت بخش خصوصی صورت بگیرد تا
این فعالیتها با یک هدفگذاری مشخص پیش برود.
سالک در حالی از هدفگذاری در این میانه سخن میگوید که به نظر میرسد
شاهد یک ولنگاری و سردرگمی در حوزه تولید آثار فرهنگی کودکانیم. او مشکل این
سردرگمی را مدیران اجرایی میداند.
این نماینده مجلس میگوید: شورای انقلاب فرهنگی باید روی این موضوع بر
اساس سند مهندسی فرهنگی دقت کافی داشته باشد. آنها صرفا یکسری اسناد بالادستی را
اجرا میکنند و بعد از آن این اسناد رها میشود و به بایگانی میرود و در سطح اجرا
نمیآید در حالی که دستگاهها بویژه وزارت ارشاد باید در این حوزه متولی باشد.
برای نخبگان ورود ممنوع است
اغلب کارشناسان معتقدند، حوزه فرهنگی کودکان به واسطه نبود درک درست
مدیران، ضربههای بسیاری خورده است. در این بین برخی نیز از میدان ندادن به مدیران
جوان گله میکنند.
میثم طهماسبی، دبیر پیشین انجمن بازیهای الکترونیک وزارت ورزش و
جوانان به جامجم میگوید: تولید محتوای تاثیرگذار برای کودکان فعالیتی دیربازده است،
به همین دلیل کمتر مسئولی خطر میکند تا در این حوزه سرمایهگذاری کند در صورتی که
در دیگر قسمتها این سرمایهگذاری خیلی سریعتر جواب میدهد، اما تاثیر این محتوا
روی کودکان در آینده بروز میکند.
سرمایهگذاری روی کودکان به واسطه تهیه خوراک فرهنگی برای آنها؛ این
اتفاقی است که قرار بوده روی آن هدفگذاری شود، اما به نظر میرسد مغفول مانده است.
چرا که به گفته این تولیدکننده بازیهای رایانهای برای بسیاری از سیاستگذاران این
حوزه چندان به صرفه نیست. هر چند در این حوزه تلاشهایی شده است و آثاری هم
تولید، اما طهماسبی میگوید اغلب مسئولان بیشتر ترجیح میدهند با همین آثار فقط
عکس یادگاری بیندازند.
او معتقد است، فعالیتهای فرهنگی در حوزه کودکان و نوجوانان بیشتر
مقطعی و مناسبتی است و برای این افراد فقط جنبه تبلیغی دارد. همین است که اجازه
ورود افکار خلاقه را به جوانان نخبه نمیدهند.
تولید محصولات فرهنگی برای کودکان اتفاقا خلأ بزرگی به نام «خلاقیت»
دارد و به نظر میرسد مدیران سنتی راه را برای فکرهای تازه بستهاند، راه ندادن به
جوانان و ایدههای تازه در این حوزه ضربههایش را به کودکان میزند و نتایجش سالها
بعد در جامعه نمود پیدا میکند.
استقبال از آسیبهای اجتماعی
بیتوجهی به تولید محصولات فرهنگی برای کودکان زمانی بیشتر به چشم میآید
که تاثیرگذاری فضای مجازی نیز در نظر گرفته شود، چون این روزها بیش از کتاب و
مجله در دستان کودکان و نوجوانان، موبایل و تبلت میبینیم.
ترجیع بند گفتههای مدیرکل پیشین فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در این
رابطه هم «بیتوجهی به فضای مجازی» است. هر چند مهدی علیاکبر زاده، دیگر حوزهها
همچون کتاب، سینما و تئاتر را هم مهم میداند.
او به جامجم میگوید:
یکی از آفتها در این حوزه استفاده تبلیغی و تجاری از این محصولات است. آفتی که به
باور کارشناسان میتواند تاثیرات بسیار سوئی داشته باشد.
او به جامجم میگوید:
در بسیاری مواقع آثار فرهنگی تولید شده در حوزه کودکان و نوجوانان جنبه تجاری پیدا
کرده و لازم است موضوع معطوف به کودکان وارد این دیدگاه نشود، زیرا باعث رقابتی
سودجویانه میشود که در این رقابت فقط کودکان ضرر میکنند.
او معتقد است تولید نشدن محتوای مناسب فرهنگی در فضای مجازی پیامدهایش
را خیلی زود در قالب افزایش آسیبهای اجتماعی نشان میدهد؛ اتفاقی که این روزها هم
شاهد آن هستیم و خیلی از آسیبهای اجتماعی از نبود پیوستهای فرهنگی است.
آنچه مشخص است کودکان ایران در میانه این سردرگمی محصولات فرهنگی،
بسیار پیشروتر از تولیدکنندگان هستند. به مدد جادوی فضای مجازی باشد یا سیل
کالاهای متنوع قاچاق، آنها خوراک تفریحی مورد علاقهشان را پیدا میکنند؛ تفریحهایی
که فرهنگ ملی و دینی در آن هیچ نقشی ندارد و این را میتوان در رفتار جوانان آینده
دید. بنابراین اگر برنامه جامعی در خصوص ساماندهی این حوزه اجرایی نشود،سکان هدایت
کشور را مدیرانی در دست میگیرند که برای ارزشهای بومی کشور ارزشی قائل نیستند.