از سه سالگی تا سن کودکستان تخیلات آنها به سرعت شکوفا میشود. به طوری که گفته های آنان منعکس کننده ی شیوه ای است که دوست دارند همه چیز طبق آن باشد. اینجاست که والدین باید به کودکشان کمک کنند تا فرق بین خیالبافی و را تشخیص دهد. وقتی میبینید کودکتان به منظور صدمه زدن به دیگران یا فرار خودش از ناراحتی ، دروغ میگوید و شما هم از قبل می دانید حقیقت چیست، از سوال پرسیدن های مکرر خودداری کنید. این کار او را به دروغگویی بیشتر وسوسه میکند. به جای آن بگویید (( خب ، میبینم که این بشقاب را شکسته ای و یا...)) بدین ترتیب کودک می فهمد که شما از واقعیت خبر دارید و او نمیتواند سر شما شیره بمالد. این نوع برخورد آزادی بیشتری به کودک داده و موجب می شود او راحت تر مسئولیت کاری را که انجام داده قبول کند. ضمنا خشم و عصبانیت خود را بروز ندهید و بر اعصابتان مسلط شوید و حوصله کنید. زیرا این کار مانع ایجاد یک رابطه ی صمیمی با فرزندتان می شود و او به مرور از شما یا پدرش می ترسد. ارزش راستگویی را به کودکتان یاد بدهید و فقط با کلمات بازی نکنید بلکه از الگوها و مثالها نیز استفاده کنید. کلمات و عبارات ناخوشایند : شاید هیچ عمل و رفتاری به اندازه شنیدن جمله (( از تو بدم می آید.)) روح و قلب والدین را جریحه دار نکند. متاسفانه بعضی از بچه ها به هنگام رویارویی یا مخالفت و سرسختی والدین این جمله را بر زبان می آورند.
((جولی راس)) که خود معلم و نویسنده ی کتاب روشهای تربیتی کودکان است، وقتی این جمله را از زبان دخترش که هشت سال داشت شنید (( شوکه شد.)) در همان لحظه احساس کرد خویشتن داری در این موقعیت نیازمند کمی سعی و تلاش و بردباری است. به نظر او آرام و خونسرد بودن به تمرین نیاز دارد و اگر در این کار موفق شوید کلمات و عبارات ناخوشایند فرزندتان دیگر نمیتواند شما را عصبانی یا حیرت زده کند. اگر هم نمیتوانید لاقل خود را به نشنیدن بزنید. کودکان معمولا نمیتوانند احساساتشان را با کلمات به خوبی بیان کنند. بنابراین وقتی میگویند : (( از تو بدم می آید)) و یا کلماتی مشابه این عبارت بر زبان جاری می سازند منظورشان این است که من از شما ناراحت و عصبانی هستم یا اینکه شما استقلال و آزادی مرا خدشه دار کرده اید. گویی به زبان دیگری صحبت میکنند و شما باید با صبر و حوصله آن را برای خودتان ترجمه کنید و مفهوم اصلی آن را بفهمید. از معنا کردن به مفهوم روزمره با کودکتان برخورد نکنید. کودکان از مفاهیم و معانی عباراتی که از شما یا اطرافیان شنیده اند به خوبی آگاهی ندارند. احتراممتقابل را از همان اوایل به کودک یاد دهید و مطمئن باشید او آن را می فهمد. اگر قبلا درباره ی نتایج نامطلوب زبان درازی و بی ادبانه صحبت کردن با کودکتان حرف زده اید و او را نصیحت کرده اید از آنجایی که به زمان نیاز دارد این کار را ادامه دهید. پس از مشاجره و تندخویی وقتی هر دو آرام شدید سعی کنید مشکلات را یک به یک حل کنید. کودکتان را نزدتان بنشانید و درباره ی نگرانی هایش با او صحبت کنید و موارد را یادداشت کرده و سپس با دقت برای هر کدام پاسخ مناسب در نظر بگیرید. تندخویی و پرخاشگری بچه ها امری اجتناب ناپذیر است و جزو ذات آنان است اما نگذارید عادت ثانویه و عامل امتیازخواهی و رشوه گیری شود. بهترین راه جلوگیری از این پدیده در کودکان گسترش ارتباطات عاطفی است . همچنین خود والدین نباید در برابر چشمان او با یکدیگر نزاع داشته باشند. در این صورت رطب خورده را منع رطب کی کند؟ متولد شدن کودک جدید یکی از موجبات پرخاشگری کودکان میتواند باشد. برابر آماری 93% کودکان اول بعد از رسیدن کودک نو رسیده بدخلقی را افزایش می دهند. آنها نسبت به کودک جدید پرخاشگری ندارند بلکه نسبت به مادرشان مخالفت می ورزند. بعضی کودکان با اقداماتی از قبیل واپس گرایی یا عصبانیت ، قهر و گریه و عوامل دیگر عکس العمل خویش را از تولد کودک جدید نشان می دهند . در چنین مواقعی از مادر چندان کاری ساخته نیست. مادر ناچار است به کودک متولد شده توجه خاص مبذول دارد و حق هم همین است اما نقش پدر و پدر بزرگ یا مادر بزرگ در چنین مواقعی بیشتر و حساس تر است. در این خصوص ایفای نقش پدر با درایت مادر میتواند جلوی این مشکل را بگیرد . زیرا پدر با مهر و محبت بیشتر به کودک و نوازش و فشردن او در سینه میتواند کمبود مادر را جبران نماید. البته به شرط آنکه مرتبا از مادر تعریف کند نه اینکه موقعیت را برای ناراحتیهای زناشویی مناسب بداند و کودک را وجه مصالحه قرار دهد. در این صورت پدر گناهی نابخشودنی مرتکب خواهد شد. مادر نیز با سرگرم کردن کودک بزرگ تر و خرید لوازمی که کودک بزرگ تر دوست دارد میتواند به او بفهماند که آن را کودک تازه متولد برایش خریده است و او را نسبت به کودک و مادر همراه سازد. منبع : کتاب این گونه فرزندتان را تربیت کنید