پس از تولد نوزاد باید در انتظار جلسات نصیحت کنندگان باشید که طریقه مراقبت از نوزاد را به شما می آموزند. سیل توصیه ها و نصیحت های ناخواسته زمانی بر سر پدر و مادر فرود می آید که دوره ای سخت و ضربه پذیر را می گذرانند. در اولین ماه تجربه اعتماد به نفس هر مادری متزلزل می شود. برای شنیدن اخطارهایی از قبیل ((شما او را لوس می کنید)) ، (( شما او را خیلی بغل می کنید)) ، (( بگذار هر چه میخواهد گریه کند)) و از این قبیل خود را آماده سازید. این نوزاد متعلق به شماست نه دیگران! : برای ایجاد هماهنگی کامل با کودک باید روش زندگی خود را با نیازها و خلق و خوی تازه وارد کاملا تطبیق دهیم. قطعا روش زندگی شما با نصیحت کنندگان متفاوت است. شخصیت شما مطمئنا با شخصیت نصیحت گو تفاوت زیادی دارد و کودک شما هم طبیعتا با کودک شخص نصیحت کننده فرق دارد. کتاب ها و نصیحت کنندگان باید به کلیات بپردازند. شما و فرزندتان دونفر هستید توجه کنید آنها به جای شما نیستند و کلمه (( باید)) در واقع نوعی (( قضاوت )) در مورد کارهای شما است.برای اینکه بتوانید خرده گیریهای نصیحت کنندگان را تحمل کنید کافی است فکر کنید که آنها والدین نسل پیشین هستند : مادر شما ، مادر شوهرتان یا اقوام دیگر. روش نگه داری کودک در 30 الی 40 سال پیش با حالا کاملا تغییر کرده است. در آن زمان تنها نگرانی پدر و مادر در امر تعلیم و تربیت کودکان ترس از لوس و وابسته شدن آنان بود. به پدر و مادران توصیه میشد که زیاد از کودک مراقبت نکنند زیاد به او غذا ندهند و زیاد او را بغل نکنند و خوابیدن در کنار کودک اکیدا ممنوع بود. معنای وابستگی و عواطف مادرانه در آن دوران این بود. مادران عنان احساسات و درک خود را به نصیحت گویان و بزرگتر های فامیل می سپردند و بیشتر کتابها نیز عدم وابستگی را تبلیغ می کردند. در آن دوران ( در جوامع غربی) نوزادان به محض تولد از سینه مادر و خوابیدن کنار مادر محروم می شدند.
آیا برای تربیت فرزند خود آموزش دیدهاید؟ در سالهای بین 1980 و 1990 روش پرورش کودکان کاملا برعکس بود به طوری که میتوان آن سالها را (( دوران وابستگی )) نامید. در حال حاضر مادران بیشتر به خود متکی هستند. بررسی ها نشان داده است که از نظر اخلاقی عدم وابستگی به نفع مادر و فرزند نیست. امروزه پدر و مادرها بیشتر مطالعه می کنند و آمادگی بیشتری دارند و در انتخاب پرستار کودک و مشاور دقیق تر هستند. نصیحت کنندگان شما الزاما بدخواه شما نیستند بلکه مشکل این است که روش زندگی و آموزش آنها در مورد پرورش کودک با شما مغایرت دارد. کودکان برای ساکت شدن ظرفیتهای مختلفی دارند. بیشتر نوزادان در طول دوران عدم وابستگی به ظاهر آرام می شوند. با روش مراقبتی که انتخاب کرده اید با اطمینان و رضایت برخورد کنید : هیچ چیز جز موفقیت مادر نمیتواند نظر نصیحت گویان جدی و مصر را تغییر دهد. آنها وقتی مشاهده کنند که روش های شما کارآیی بیشتری دارد عقب نشینی خواهند کرد. در حقیقت یکی از راههای مأیوس کردن انتقاد کنندگان این است که به آنها بگویید : (( این روش در مورد فرزند من موثر بوده است.)) فکر نکنید که باید در مقابل همه از خود دفاع کنید . مادربزرگ خود باید ساکت بماند چون بچه متعلق به شماست. در حقیقت یکی از بهترین راه ها برای بدست آوردن اعتماد و اطمینان این است که نظر خود را در مورد بچه داری برای کسانی که مخالف نظر شما هستند به صراحت بیان نمایید. با والدینی که با شما هم فکر هستند معاشرت کنید : هیچ چیزی به اندازه اختلاف عقیده در نحوه مراقبت از کودکان دوستان را از هم جدا نمی سازد. انتخاب دوستانی که با روش های شما در مورد نحوه مراقبت از کودکان دوستان را از هم جدا نمی سازد. انتخاب دوستانی که با روشهای شما در مورد نحوه مراقبت از کودکان هم عقیده هستند اعتماد به نفس شما را افزایش نمی دهد و شما را مطمئن نمی سازد روشی را که انتخاب کرده اید برای خود و فرزندتان بهترین روش است. مطالعات نشان داده است مادرانی که تازه بچه دار شده اند از انتقادات همسر ، مادر ، مادرشوهر و کسانی که خود فرزندی ندارند بیشتر ناراحت میشوند. بهترین راه پاسخگویی به ایرادهای همسرتان این است که نتیجه مثبت روش خود را به او نشان دهید. گاه گاهی با بیان عباراتی از قبیل (( فکر می کنم کار درستی است )) که حاکی از اعتماد به نفس شماست موفقیت روش خود را به شوهر ایرادگیرتان که هنوز هم سعی میکند بفهمد ((درک و شعور مادری )) چیست نشان دهید. او هرگز معنی آن را نخواهد فهمید ولی قلبا نسبت به آن احساس احترام خواهد کرد. برای برخورد با مادر و مادرشوهرتان شیوه های مناسبی انتخاب کنید. اگر احساس می کنید که آنها با روش مادری شما موافق نیستند حتی به آن اشاره ای هم نکنید. اگر می دانید که چنانچه کنار فرزندتان بخوابید آنها را مبهوت می سازید به آنها چیزی نگویید. اگر بحثی در گرفت با گفتن سخنانی از قبیل (( دکتر به من توصیه کرده )) و یا (( مگر مقاله ای که نوشته بود اجازه ندهید کودکان گریه کنند را نخوانده اید؟)) از ادامه بحث خودداری کنید. با این عمل منتقد خود را خلع سلاح خواهید نمود چون دوست ندارد ناآگاهتر از شما جلوه کند و شما هم نشان داده اید که بیشتر از او برای پیشرفت روشهای مراقبتی خود تلاش کرده اید و در جستجوی اطلاعات بیشتری هستید. به خاطر داشته باشید ممکن است مادر و مادرشوهر شما از جمله افراد تخصص گرا باشند. آنها فقط هر چه را که دکترشان بگوید درک میکنند. امروزه متخصصان کودک روشهای دیگری را توصیه میکنند. آنها ابزار را در دست پدر و مادر می گذراند تا خود تخصص پیدا کنند.