منحصر به فرد بودن فرزندتان را باور داشته باشید و این باور را به او
ابراز کنید.
هر فردی ویژگی های منحصر به فرد دارد. در این دنیا هیچ دو نفری کاملا
شبیه یکدیگر نیستند. حتی دوقلوها هم که
دارای ژن های کاملا مشابهی هستند ، با هم تفاوت هایی دارند. انتقال این معنا
به کودک که تو یک
انسان منحصر به فرد هستی و در دنیا هیچ کس شبیه تو نیست ، میتواند به افزایش
اعتماد به نفس او کمک کند.
اثر انگشت فرزند خود را به کمک جوهر روی یک کاغذ ثبت کنید و به او
نشان داده و بگویید در دنیا تنها اثر انگشت تو به این شکل است.
از آنجا که هیچ دو کودکی شبیه هم نیستند ، نمیتوان آنها را با هم
مقایسه کرد. بنابراین فرزندتان را همان طور که هست بپذیرید.
به فرزند خود بگویید هیچ کسی در این دنیا نمیتواند جای تو را برای من
بگیرد.
به فرزند خود بگویید از این که فرزندی چون تو دارم بسیار خوشحالم.
چون کودک شما موجود منحصر به فردی است ، بنابراین او را با دیگران
مقایسه نکنید.
*با فرزندتان محترمانه صحبت کنید.
شیوه صحبت کردن شما با فرزندتان ، بر شیوه تفکر او درباره خودش و بر
اعتماد به نفسش اثر زیادی دارد.
هرگز فرزند خود را تحقیر نکنید و ا کلمات یا جملات توهین آمیز و تهدید
کننده استفاده ننمایید . جملاتی مثل :
با این رفتارت هیچ وقت نمیتوانی در زندگی موفق شوی. مثل این که کتک می
خواهی ؟
سعی کنید جملات خود را به صورت مثبت به کار ببرید. جملات منفی اثر کمی
در تغییر رفتار دارند. اگر کسی به شما بگوید (( به یک نهنگ فکر نکن )) آیا شما
میتوانید به نهنگ فکر نکنید ؟ مسلما نمیتوانید.
شاید تا قبل از این که این جمله به شما گفته شود ، اصلا به نهنگ فکر
نمی کردید . بنابراین جمله منفی اثر معکوس دارد. هدف این جمله این بود که شما به
نهنگ فکر نکنید. اما برعکس به نهنگ فکر کردید. بنابراین اگر به فرزند خود بگویید
مواظب باش ظرف غذا از دستت نیفتند ، احتمال انداختن آن بیشتر است. چون او ناخواسته
به افتادن ظرف فکر می کند.
به جای گفتن جملات منفی ، دلیل انجام ندادن کار را توضیح دهید.
به جای این که بگویید : (( به بخاری دست نزن
))
بگویید (( بخاری داغ است و دستت را می سوزاند ))
به جای این که بگویید : (( در خیابان دست من را رها نکن .))
بگویید : (( اگر دست مرا رها کنی ، ممکن است گم شوی.))
وقتی از او می خواهید که کاری را انجام ندهد ، کار دیگری را به او
پیشنهاد دهید.
از جملاتی به شکل زیر استفاده کنید.
تو نمیتوانی ..... را انجام دهی ، اما میتوانی .... را بکنی.
با تلفن عمو بازی نکن ، بیا با خرست بازی کن.
کودکی که الان می خواهد شیرینی بخورد : (( نه الان نمیتونی شیرینی
بخوری ، اما میتونی بعد از شام بخوری .))
(( مادر آیا میتونم امشب دیرتر بخوابم؟ ))
(( امشب نمیتونی ، چون فردا باید به مدرسه بروی. اما پنجشنبه شب میتونی
بیشتر بیدار بمونی. ))
محدودیت ها را بر اساس نیازهای فرزند خود تنظیم کنید نه نیاز خودتان.
شما نباید انتظار داشته باشید که کودک 4 ساله با شما به سینما بیاید و
آرام روی صندلی خود بنشیند و فیلمی که برای او کسل کننده است را تماشا کند.
در صورت مخالفت با فرزند خود احساساتش را بپذیرید. معمولا اگر با
تقاضای کودک خود مخالفت کنید ، ممکن است احساس بدی پیدا کند. در این شرایط احساس
کودک خود را بپذیرید.
به او بگویید می دانم که دوست داری روی تخت ، بالا و پایین بپری اما
ممکن است تخت خراب شود.