یکی از مسائل و مشکلاتی که در سازگاری کودکان اختلال ایجاد میکند انزواگزینی و کناره گیری آنهاست. عده ای معتقدند کودک روی گردان مضطرب است و همین اضطراب نمیگذارد دوستان جدیدی پیدا کند اما از رابطه با دوستان قدیم لذت می برد. مطالعه ((گرین وود)) نشان می دهد که بین 5 تا 28 درصد کودکان پیش دبستانی با میانگین 25 درصد جزء کودکان انزوا طلب به حساب می آیند. همین مطالعه روشن می سازد که بین 1 تا 3 درصد کل جمعیت در طبقه افراد گوشه گیر جای می گیرند. انزوا و دوری از دوستان و همسالان در اوایل زندگی کودک را در معرض خطر مشکلات سازگاری بعدی قرار می دهد. گفته می شود نداشتن رابطه خوب با دوستان و همسالان با میزان بالای خلاف کاری های دوران نوجوانی و ترک تحصیل مربوط است اما این مشکل رفتاری دارای چه علائمی است. نشانه های مرضی واکنش کناره گیری عبارت است از خجالت ، گوشه گیری ، حساسیت ، اضطراب و تواضع بی دلیل. این کودکان از برقراری تماسهای میان فردی یا روابط رضایت بخش با افراد بیگانه پرهیز میکنند ، آثار کمرویی و خجالت در صدای آنها پیداست و ممکن است با نجوا صحبت کرده یا برای فرار از مورد توجه قرار گرفتن خود را پشت دیگران یا مبلمان پنهان کنند. سرخ شدن از خجالت ، دشواری در صحبت کردن و شرمساری از خصوصیات آنهاست. کودکان کمرو بیش از اندازه به شکست خود فکر میکنند . اینان دانش آموزانی هستند که بجای بدرفتاری کردن، کم رفتار میکنند مانند دانش آموزانی که مدام در گوشه ای کز میکنند ، با کسی صحبت نمیکنند و یا ناخنهای دستشان را میجوند. این کودکان به علت محرومیت یا داشتن خانواده ای بی کفایت و وجود گره های احساسی به رویاهای روزانه و خیالبافی پناه می برند. کناره گیری ممکن است محصول یک نقص عضو و یا بیماری باشد. شکستهای مکرر در زندگی ، ناکامی ، غفلت والدین یا الگوهای نادرست والدین ، همه ممکن است به چنین رفتاری منتهی گردد. حمایت والدین از کناره گیری کودک در دوران کودکی میتواند اساس این مشکل باشد. یکی از دلایل گوشه گیری این است که شخص کمرو به دلیل توقع بی جای اطرافیان قادر نیست شکست خود را هضم کند. بطور کلی علل اصلی آن عبارتند از حساسیت زیاد از حد ، احساس حقارت ، عدم اعتماد به نفس ، ترس و واهمه . سوال اصلی این است که چگونه میتوان با این مشکل مقابله کرد و والدین و مربیان در این راستا چه وظایفی دارند. والدین باید توجه داشته باشند که افزایش تماس با همسالان را تقویت نمایند. حتی دیده شده ، نمایش فیلمهای تهیه شده از الگوها برای کودک گوشه گیری که در سطح پیش دبستانی است میتوان در رفتار او تاثیر مثبت بگذارد.
عده ای معتقدند که شکستهای مکرر کودکان به چنین رفتاری ( انزوا گزینی) منتهی می شود. در این مواقع بر استفاده از همسالان (الگو) به عنوان عامل تغییر کودکان گوشه گیر تایید کرده اند. معمولا کودک گوشه گیر دچار احساس حقارت است پس به جای سرزنش باید او را مورد محبت و تشویق قرار داد. باید والدین و اطرافیان سعی کنند اعتماد به نفس از دست رفته کودک را به هر طریق ممکن به وی برگردانند و او را در معرض موفقیت قرار دهند. یکی از راههایی که برای تقویت اعتماد به نفس کودک مطرح میکنند این است که به خاطر کار خوبی که انجام داده موزد تشویق و تایید قرار گیرد. یعنی هرگاه کودک کار مفیدی انجام دهد هر قدر کم ارزش هم باشد باید مورد تشویق قرار گیرد تا از این طریق بتوان فکر کودک را که بیشتر در اطراف شکست دور میزند منحرف ساخت. باید کودک را متوجه کنیم که او نیز فرد ارزشمندی است. همچنین باید به او تلقین نماییم که میتواند هرکاری را انجام دهد. هرگز نباید کودک منزوی خود را با دیگران مقایسه کرد زیرا این امر باعث تزلزل استقلال شخصی او می شود. بدیهی است که هر کودکی هم نکات مثبت دارد و هم جنبه های منفی اما نباید بر نکات منفی او انگشت گذاشت بلکه باید سعی نمود که نکات مثبت کودک گوشه گیر را برجسته ساخت. بدانید که شکستها ، خواریها و سرافکندگی ها به آسانی میتواند حوزه معاشرت کودک را محدود سازد و این شاید نشأت گرفته از انتظارات بیش از حد والدین باشد. نباید انتظار پیروزی صد در صد در همه موقعیت ها را از کودک داشت ، بلکه باید به جای این انتظار کودک را تشویق به سعی و تلاش نمود. والدین نباید در نزد این و آن بگویند کودک ما خجالتی است و یا در موقع غذا خوردن مادر برایش غذا بکشد. این مسأله خود خجالتی بودن را به کودک تلقین کرده و سبب تثبیت این صفت می گردد. یکی دیگر از مسائلی که والدین باید بدان توجه کنند ابراز علاقه و توجه یکسان به فرزندان است زیرا بی مهری و تبعیض باعث ایجاد احساس حقارت می شود که پیامد آن انزوا گزینی میتواند باشد. حتی ممکن است گوشه گیری ناشی از ترس باشد کودکی که توسط والدین و اطرافیان از نظر زیبایی ، مهارتها و تواناییها مورد ارزیابی منفی قرار می گیرد گوشه گیر می شود. وقتی که مادر به دخترش می گوید: (( زهرا از تو خیلی زرنگ تر است.)) ، در چنین حالتی در کودک باورهای منفی نسبت به خود ایجاد می شود. همچنین والدین بایستی خودشان اجتماعی و فعال باشند تا الگوی مناسبی برای فرزندان محسوب شوند و اگر عدم مهارت کودک سبب گوشه گیری او شده است در افزایش توانایی او کوشش نمایند. باید کودک را به سوی تلاش های مختلف هنری و ورزشی سوق داد زیرا شرکت در این فعالیت ها نه تنها کودک را از انزوا بیرون می کشد بلکه در رشد اجتماعی او تاثیر بسزایی دارد.