از هشت تا نه سالگي به بعد بدون ترديد حداقل تکليف مدرسه يک ساعت و حداکثر دو ساعت باشد. اما وقتي که موضوع تکليف مدرسه مطرح است به نظر مي رسد که براي بيشتر بچه ها بهتر آن است که وقتي به خانه مي آيند يکي از پدر يا مادر بچه و چه بهتر که هر دو در خانه باشند. - بايد به او فرصت آزادي و آرامش داد. - اگر مايل است غذايي را به او داد و شرايط و موقعيتي را براي او به وجود آوريم که ايام خوب و خوش را با ما يا خواهر يا برادرش و يا با وسايل اسباب بازي يا آنچه که در خانه دارد را بگذراند. - بعد از نيم يا يک ساعت اگر خواست دربارۀ آنچه که در مدرسه اتفاق افتاده اخباري را به ما بدهد مشروط بر اينکه ما در گذشته اين فضا را براي او مهيا کرده باشيم و توصيه اي در اين زمينه بکنيم. از او بپرسيم که تکليف امروز يا امشب تو چيست؟ و در چه زمينه اي است و حدس ميزني چه مقدار باشد؟ اين ارزيابي و گفت و شنود نوعي دانستن اين موضوع است که فرزند ما چه بايد انجام دهد. مخصوصاً وقتي که از او درست سؤال کنيم و فرصت مناسبي به او بدهيم و يا از او بخواهيم که به دفتر و کتابش مراجعه کند که ببيند چه کاري بايد انجام دهد و چه مقداري طول خواهد کشيد. توانايي پيش بيني و مدت زمان انجام تکاليف قبل از انجام آن موجب تصحيح نظر و عقيده اش مي شود. - اگر فرض کنيم قرار است تکاليف دو يا سه درس را بنويسد و مجموعاً حدود يک يا يک ساعت و نيم طول بکشد، پرسش بعدي اين خواهد بود که مايل هستي چه زماني قبل از خوابيدن اين کار را انجام بدهي؟ احتمالاً پاسخ او مي تواند اين باشد که ساعت 4 تا 4.30 مقداري از تکليفم را انجام مي دهم ولي 4.30 تا 5.30 برنامۀ جالبي در تلويزيون پخش مي شود که مايل هستم آن را ببينم و اميد اين است که شما هم با او برنامه را تماشا کنيد و يا شايد بگويد مايل هستم کاري را اجام بدهم و با دوستم تلفني صحبت کنم و او فرصتي از ساعت 4.30 تا 5 يا 6 خواهد داشت. بنابراين با او به برنامه ريزي مي پردازيد و آنچه که بسيار مهم است يعني اداره کردن وقت و زمان را به او خواهيد آموخت. از او خواهيد خواست که مشخص کند هر کدام از اين تکاليفش يا اگر فقط يک تکليف است در چه زماني دقيقاً مي خواهد انجام دهد و از او بخواهيد که به شما اين اجازه را بدهد که يادآور قراري باشد که او با خودش گذاشته و آن را به شما اعلام کرده است. بنابراين وقتي که ساعت 5.30 شد شما به او خواهيد گفت که وقت اين است که شما تکاليفت را انجام بدهي و تلويزيون را خاموش کني و شما نيز بهتر است که کنار او به کاري بپردازيد و چه بهتر که خود شما کتابي را مطالعه کنيد. - بهتر است که پدر و مادر کنار بچه و اطراف او باشند و با او کاري نداشته باشند و به هيچ وجه او را در جهت اينکه چگونه کارش را انجام مي دهد تا زماني که تکاليفش به آخر نرسيده است و نظر ما را نخواسته و يا احتمالاً هم توصيه اي نکرده که مطلب را با پدر و مادر در ميان بگذارد، با او کاري نداشته باشند. به بيان ديگر مزاحمت و يا نوعي پرس و جو که غالب اوقات با کمي ناراحتي و يا خشم و عصبانيت از جانب فرزندمان و يا از طرف ما همراه خواهد بود به هيچ وجه مفيد و مناسب نخواهد بود. اگر قرارش را به هم مي زند با او صحبتي داشته باشيم و قرار تازه اي بگذاريم و اگر کارش را به مدتي که گفته و يا در زماني که بايد انجام بدهد، انجام نمي دهد مي توانيم دربارۀ حالش و چگونگي تغيير و يا ناتوانيش با او سخن بگوييم و با او حرف بزنيم. به بيان ديگر بايد او را کمک کنيم و يار و ياور او باشيم و نه به عنوان بازرس و يا پليس به دنبال اين باشيم که اگر تخلفي صورت گرفته، مجازاتي بايد صورت بگيرد يا نه؟
من و شما بايد بدانيم که فرزندمان را با مهرباني، صبر و حوصله به کاري که برخي از اوقات براي او سخت و مشکل است و در آغاز اصولاً سيستم ذهني او آمادگي تعقيب آن را ندارد عادت بدهيم. - بايد بدانيم که تکليف مدرسه از اول تا آخر فقط و فقط، وظيفۀ فرزند من و شماست و به هيچ وجه نه به عنوان معلم، تکاليف او را تصحيح نکنيم و نه مانندمعلم از او نپرسيم که چرا چنين و چرا چنان کردي و او را مورد بازخواست قرار ندهيم و حتي به عنوان همشاگردي نيز به دنبال کمک کردن به او، به صورت تقلب و يا انجام تکاليفش به او کمکي نکنيم (نوشتن تکاليفش). کودک بايد به اين نتيجه برسد که در حقيقت آنچه را که او بايد انجام بدهد به خود او مرتبط است و از اين بابت بايد احساس مسئوليت لازم را بکند. اگر ما دربارۀ مقدار تکليف خانه و يا احتمالاً چرايي و چگونگي آن مطلبي داريم بهتر آن است که فقط به معلم آن هم به طريقي دوستانه و به گونه اي که فقط چنين به نظر مي رسد و خواستم عقيده شما را بدانم با هم در ميان بگذاريم، به هيچ وجه با فرزندمان در خصوص مقدار و خوب يا بدش گفتگويي نداشته باشيم که او احساس کند بين ما و معلمش اختلاف نظري است. مهم اين است که او وقتي تکليفش را انجام مي دهد از نتيجه و کاري که کرده احساس شادماني کند نه از رنجي که به آخر رسيده و مشقتي که پايان يافته است. - در اين زمينه برخي از اوقات با دادن پاداش و يا تشويق و حتماً اگر کارش را انجام داده به نوعي او را بايد خوشحال و شاد کنيم تا صرف نظر از اين که احساس انجام دادن کارش به او لذت و رضايت بسيار مي دهد خشنودي ما نيز بيفزايد. به هر حال موقعي که کارش را به آخر رساند مهم اين است که طي شب دو يا سه بار اين مطلب را به او يادآوري کنيم که چه خوب است که تو کارت را انجام بدهي و تو مي تواني کاري را که دوست داري و يا بازي اي که علاقه داري را انجام بدهي و چون کارت و وظيفه تکليفت را به درستي انجام داده اي مي تواني از بازي و زندگي لذت ببري. برخي از اوقات به دليل اينکه زماني که فرزندان کوچکتري داريم که ممکن است تکليف او را پاره يا خراب کنند و يا احتمالاً فردا خودش يادش برود که با خودش به مدرسه ببرد مي تواند مسئله آفرين باشد. بنابراين من و شما با ياري و همکاري در اين زمينه از دور ناظر و مواظب باشيم فقط نقش تماشاچي و تشويق کننده داشته باشيم که آن زماني که ضرورت دارد او را به خاطر کاري که انجام داده مورد محبت قرار دهيم. شروطي براي درس اضافي يا کلاس هاي متفرقه داشتن مي دانيم که علاوه بر تکليف مدرسه برخي اوقات ما و شما براي بچه ها وظايف ديگري قائل مي شويم. خيلي از اوقات ممکن است از آنها بخواهيم که به کلاس بروند و يا درس اضافه اي داشته باشند. بايد مطمئن باشيم که در اينجا دو شرط اساسي و اصلي حتماً رعايت شود. 1- فرزند ما و شما به چنين کاري رغبت دارد و يا اين ميل را مي توانيم به زودي در وجود او بکاريم و از درون و از طرف خود او انجام چنين کاري پذيرفته شود. 2- نه تنها وقت براي انجام آن را داشته باشد بلکه حتي وقت اضافه اي را نيز داشته باشد. به بيان ديگر هيچ بچه اي نبايد فکر کند که تمام وقت او گرفته شده و يا اِشغال شده است. اصولاً زندگي زماني که در آن وقت آزاد بسيار است و فرصت انتخابي است عيب و ايرادي در آن وجود دارد، اين گونه افراد مي توانند در آينده تبديل به افراد کاري شوند، که بيشتر به حَمال شبيه هستند و اين تصور را خواهند داشت که انسان فقط بايد کار بکند و اگر کار نکند عيب و ايرادي در او هست و حتماً بايد برنامۀ مشخص و معيني باشد تا اين احساس راحتي و ازادي توسط فرزند من و شما حس شود. اميد اين است که در وقت تعطيلات (پنج شنبه و جمعه) حتي المقدور معلمين از دادن مشق و تکليف خودداري کنند و اجازه بدهند که اين فرصت راحتي و استراحت واقعاً براي بچه ها وقت تفريح باشد. اين روزهاي خوب و خوش تعطيلي فرصتي است در جهت بقيه فعاليت ها و نزديکي به اعضاي خانواده و خويشاوندان که نبايد آن را با دلهره و يا حجم کاري زيادي که به عنوان تکليف مدرسه است خراب کنيم.