مادر یک نوجوان سیزده ساله می گفت که او و فرزندش آنقدر با هم بگو و مگو می کنند که برای زندگی با او دیگر تاب و توانی برایش نمانده است. بسیاری از والدین گاهی چنین احساسی را تجربه کرده اند. از والدین با تجربه بخواهید بگویند سخت ترین دورۀ رشد فرزندشان کدام دوره بوده، دوران اولیۀ نوجوانی در مرتبۀ اول و نوپایی در مرتبۀ دوم قرار می گیرد. جای تعجب نیست، بچه ها در طول این دو دوره بیشتر از هر زمان دیگر اهل جر و بحث هستند. اغلب اوقات این مباحثات حول محور استقلال دور می زند. در نوپایی کشمکش بر سر این است که کودک چه می پوشد، چه می خورد و با چه بازی می کند. در سال های اولیۀ نوجوانی، تضادها بر سر مسائل عادی مثل نظافت اتاق خواب، دیر به خانه آمدن و اوقاتی که برای کارهای مدرسه اختصاص می دهد دور می زند. اگرچه ویژگی های بحث ها در این دو دوره فرق داشته باشند، در هر حال موضوع اصلی معمولاً یکی است: فرزند شما بحث می کند و جسورانه پاسخ می دهد زیرا بیش از آنچه شما می خواهید، آزادی عمل می خواهد. ستیزه جویی و جر و بحث کردن آزاردهنده است، ولی اینها در دوران نوپایی و نوجوانی نتیجۀ طبیعی تلاش متعارف فرزند شما برای استقلال بیشتر است که با رشد توانایی برای بیان صریح خواسته ها همراه می شود. حالا که فرزند نوپای شما قادر است کلمات را برای ارتباط با شما به کار ببرد، می تواند مخالفتش را با محدودیت هایی که بر او هموار می کنید اعلام کند. حالا که فرزند نوجوان شما می تواند منطق بزرگسالان را به کار ببرد، می تواند شما را به جر و بحث بکشاند. به عبارت دیگر بخش بزرگی از تلاش های فرزندتان برای مخالفت با پیشنهادهای شما که بیشتر نوعی مشکل آفرینی به نظر می رسد، در واقع چنین هدفی ندارد بلکه واقعیت این است که فرزند سه ساله شما مهارت های گفتاری لازم برای مخالفت کردن با شما را کسب کرده و حال می خواهد آنها را به کار ببرد (یا در واقع تمرین کند). در فرزند سیزده سالۀ شما نیز ناگهان قدرت استدلال رشد یافته؛ توانمندی های تفکر انتزاعی و هوش انتزاعی در او تکوین یافته است. بنابراین با هوشیاری و تسلط تازه ای از خودش دفاع کرده و نقاط ضعف منطق شما را کشف می کند. این امر کاملاً عادی است که بخواهد استعدادهای تازه اش را نشان بدهد. بنابراین موضوع فقط این نیست که او با ورود به دورۀ سنی جدید، بیشتر اهل بحث و جدل شده باشد، بلکه همچنین به این جهت است که قوۀ استدلال او بهتر شده است. برای والدین سخت است که ستیزه جویی و مجادله گری فرزندشان را خصایل مطلوبی به شمار آورند. ولی اگر بیشتر بیندیشند، احتمالاً متوجه می شوند که واقعیت دارد. راستش اینکه به جای اینکه برای نوپایی نگران شویم که هرگز ستیزه جویی و لجبازی نمی کند برای آن نوجوانی باید دلواپس شویم که هر چه که والدینش بگویند بدون چون و چرا می پذیرد.