موفقیت تحصیلی کودکان چرا برخی کودکان در تحصیل موفق و برخی مشکل دارند ؟ پاسخ آن تا بخشی به نگرش یادگیری در خانه و مدرسه مربوط است. یادگیری از خانه آغاز میشود ؛ و پدر و مادر نخستین آموزگارهای کودکان هستند. در زیر خلاصه ای از آنچه پدر و مادر و دیگر مربیان میتوانند برای کمک به موفقیت تحصیلی کودکان انجام دهند ، آمده است : 1 . ایجاد عشق به یادگیری ؛ ایجاد عشق به یادگیری در موفقیت تحصیلی کودکان بسیار تاثیر گذار است. یادگیری در کنجکاوی ریشه دارد .کودکان از همان آغاز کنجکاوند ؛ و پدر و مادر و دیگر مربیان کنجکاوی آنان را هدایت می کنند ؛ و در کشف چیزهای گیرا به آنان یاری می رسانند. برای این کار به وسایل آموزشی زیادی نیاز نیست ؛ برای نمونه ، وقتی نوزادان در کالسکه اند ، در کنار پدر و مادر و هنگام شنیدن گفتگوهایشان ، جهان را از نزدیک می بینند. ابزارهای یادگیری برای نوپایان نیز میتواند به سادگی قفسه ی کابینت آشپزخانه پر از قابلمه ماهی تابه ، دستمال و دستگیره و ظروف پلاستیکی باشد ، که برای کودک خطری ندارند. توپ و لگو از بهترین اسباب بازی ها برای تحریک و ارضای کنجکاوی اوست. 2 . آزادانه بازی کردن ؛ زمان هایی اجازه دهید ، تا کودک آزادانه در میان اسباب بازی هایش بگردد ؛ و محیط را کشف کند. کودک پیش دبستانی نیاز ندارد هر دقیقه ی روزش با یک برنامه یا فعالیت پر شده باشد ، بلکه پدر و مادر به او اجازه می دهند جاهایی که برایش آنچنان خطرناک نیست ، کمی آزادتر بازی کند ؛ و بگردد. آنان وسایل خانه را ایمن می سازند ؛ و می گذارند کودک آزادانه هرچه می خواهد لمس کند. از این رو ، این گونه کودکان همواره با هشدارها یا نکن های پدر و مادر رو به رو نمیشوند ؛ زیرا به هر حال ، برای یادگیری نیاز است کمی خود را به مخاطره بیندازید. 3 . اهمیت نگرش کودک ؛ وقتی در کودکان عشق به یادگیری پدید می آید ، پس از آموختن از خودشان خشنود می شوند . کودکانی که از موفقیت تحصیلی بالایی برخوردارند ، مدرسه را مزیتی میدانند ؛ و مشتاقانه برای درخشیدن در امتحانات در پی فرصت هستند. آنان میان تلاش فراوان و نمره های خوب ارتباط خوبی برقرار می کنند ؛ و خود را انسان موفقی می دانند. 4 . تاثیر خانواده ؛ ارزش گذاری خانواده به یادگیری به شدت بر عشق به یادگیری کودک تاثیر می گذارد . پژوهش ها نشان داده اند ، که فضای خانواده هایی که به یادگیری ارزش می دهند ، آرام تر است ؛ زیرا سر و صدا در یادگیری اختلال پدید می آورد. کودکانی که در خانواده های شلوغ بزرگ میشوند ، رشد زبان و مهارت های شناختی در آنها کندتر پیش میرود . از سوی دیگر ، دانش آموزانی در مدرسه موفق ترند ، که زندگی خانوادگی هماهنگ تری داشته باشند. شاید به نظر شما نوع ازدواج بر موفقیت تحصیلی کودکان تاثیری نداشته باشد ؛ اما بررسی ها نشان داده اند ، کودکانی که هماهنگی و تعهد را میان پدر و مادرشان درک می کنند ، فشار روانی کمتر و برای تحصیل در مدرسه ، زمینه ی بهتری دارند. همچنین دانش آموزانی که اغلب با خانواده غذا می خورند ، از موفقیت تحصیلی بیشتری برخوردارند.
5 . رهنمودهای پدر و مادر ؛ پژوهش روی 26000 دانش آموز نشان داد ، که مداخله ی پدر و مادر در میان عوامل کارساز بر موفقیت تحصیلی ، بالاترین رتبه را دارد. در این بررسی ها روشن شد ، موفقیت تحصیلی با میان دفعاتی که پدر و مادر به کمک مشورت با آموزگاران میزان پیشرفت کودک را بررسی می کنند ، ارتباط دارد. همچنین هماهنگی انتظارات پدر و مادر و آموزگاران ، نگرش پدر و مادر نسبت به یادگیری ، مداخله ی بیشتر پدر و مادر بر تکلیف های مدرسه ی کودک بر موفقیت تحصیلی تاثیر می گذارد . برای پرورش عشق به یادگیری ، پدر و مادر باید کودکان را به تلاش بیشتر در مدرسه تشویق کنند ؛ نه این که آنان را زیر فشار بگذارند. 6 . تفاوت کودکان موفق در تحصیل با کودکان بسیار درس خوان ؛ برخلاف گمان همگان ، کودکان موفق در تحصیل ، انسان های گوشه گیری نیستند ، که به دور از اجتماع ، پی در پی در حال درس خواندن اند. چون از یادگیری و موفقیت تحصیلی خودشان خشنودند ، دوست دارند در دیگر زمینه ها نیز موفق باشند. بررسی ها نشان داده ، که کودکان دوست داشتنی و برخوردار از سلامت هیجانی ، در مدرسه بهتر رفتار می کنند ؛ اما کودکانی که دلچسب نیستند ، مهارت های اجتماعی ضعیفی دارند ، و بیشتر ممکن است تحصیل را رها کنند. وقتی کودک یک بار طعم موفقیت را در حوزه ای می چشد ، آن را به دیگر حوزه ها نیز انتقال می دهد ؛ بنابراین ترکیب مهارت های اجتماعی و تحصیلی ، نخستین تعیین کننده ی موفقیت شغلی آینده است. چون موفقیت تحصیلی به تقویت اعتماد به نفس کلی کودک می انجامد ، فشار هم سالان کمتر بر آنان تاثیر می گذارد. خلاصه اینکه ، کودکان باهوش – که یادگیری را ارزشمند می دانند – برای جنبه های دیگر زندگی نیز ارزش قائل اند. 7 . ارزش دادن به آموزگاران ؛ پدر و مادر کودکان موفق در تحصیل ، نه تنها بر عملکرد کودکان در مدرسه به شدت نظارت دارند ، بلکه برای هماهنگی کودکان با آموزگاران نیز می کوشند . باید پدر و مادر برای آموزگاران ارزش بیشتری قائل باشند ؛ و مسئولیت بیشتری در برابر تحصیل کودک بر عهده بگیرند ؛ نه این که تنها بر آموزگارانی تکیه کنند ، که شاید چندان برای هدایت کودکان با استعداد یا مشکل دار شایستگی نداشته باشند.