تا چهل روز بعد از فوت شوهرم، کسی کاری به کارمان نداشت. ولی از بعد
از چهلم کم کم زمزمه هایی درباره اینکه من باید با پسر هفت ساله ام چه طور رفتار
کنم شروع شد. اولیش وقتی بود که پسرم رو به خاطر حرف زشتی که به پسر خاله اش زده
بود، از دیدن یک کارتون محروم کردم. باورتون نمی شه مادر شوهرم چه
قشقرقی راه انداخت که چرا من این کار رو کردم و حق ندارم از این کارها بکنم
و... درسته که پسر من از نعمت پدر محروم شده ولی من دلم نمی خواد که به این دلیل
او را یک آدم لوس و بی ادب تربیت کنم. شوهر مرحومم هم چنین چیزی نمی خواست. نمی
دونم چطور باید این رو به دیگران بفهمونم که این دخالت ها به نفع پسرم نیست.
شش راه برای پیشگیری و مدیریت این قبیل کشمکش های تربیتی:
وقتی شوهرتان را از دست دادید، فقط شما داغدار نشدید بلکه والدین او،
خواهر و برادر او و دیگر اعضای فامیل هم داغی را بر دل متحمل شدند. در این موقعیت
تنها چیزی که می توانست مرهمی بر دل داغدیده شما و بقیه باشد، وجود فرزندتان بود.
شما که حالا خودتان را تنها والد او می دیدید بیشتر از قبل احساس مسؤلیت می کردید
و تصمیم گرفتید همانطور که شوهر مرحومتان هم می خواست او را قوی، مؤدب و موفق
تربیت کنید. به همین دلیل روش هایی را برای تربیت او انتخاب کردید که
هر قدر رابطه شما با او بهتر و عمیق تر باشد، او بیشتر به حرف شما گوش
خواهد کرد و این موجب می شود که کمتر پای دیگران به زندگی تان باز بشود
هم دلسوزانه و مهربانانه باشند و هم دقیق و ثمربخش.
در حین این که شما به این چیزها فکر می کردید، دیگران به خصوص خانواده
همسرتان که نوه شان را یادگار فرزند فقیدشان می دانستند به چیزی متفاوت از شما فکر
می کردند: «چطور می شود کاری کرد که آب در دل نوه مان تکان نخورد؟». البته نه
اینکه آنها نخواهند او آدم موفق و مؤدبی بشود اما روش هایی که برای این هدف مشترک
انتخاب کردند متفاوت از شما بود. درست از همین جا بود که کشمکش ها سر تربیت فرزند
شما شروع شد. برای مدیریت این کشمکش های آزار دهنده ما برای شما چند راهکار سراغ
داریم:
حمایت را از دخالت جدا کنید
همه انسان ها در مواجهه با تغییرات بزرگ در زندگی شان نیاز به حمایت
دارند. شما هم برای اینکه بتوانید با وضعیت جدید سازگار بشوید نیاز به زمان و
مقداری حمایت دارید. به همین دلیل بهتر است همه درهای ارتباطی را به روی خود و
فرزندتان نبندید. شما می توانید هم از دیگران حمایت بگیرید و هم زندگی مستقل تان
را داشته باشید.
برای این اتفاق، لازم است به تفاوتی که بین حمایت و دخالت وجود دارد
توجه کنید (در حمایت، مرزهای شخصی شما حفظ می شوند اما در دخالت این مرزها نقض می
شوند). پس اگر حرف ها و رفتارهای دیگران حمایت گرانه هستند، با روی باز آنها را
بپذیرید. به خصوص اگر این حمایت از سوی یکی از محارم مرد فرزندتان مثل دایی، عمو
و... باشد مثلاً اگر آنها مایل باشند که هر ماه یکی دو بار فرزند شما را به پارک،
سینما و ... ببرند، آن را رد نکنید. یادتان باشد که فرزند شما به حضور مطمئن یک
مرد مهربان، دلسوز و قابل اعتماد در زندگی
اش نیاز دارد.
دستتان را در جیب خودتان بکنید
وابستگی اقتصادی همه جنبه
های زندگی شما را تحت تأثیر قرار می دهد، به خصوص تصمیمات شخصی شما را. اگر شما
برای امرار معاش نیازمند کمک دیگران هستید، به دنبال آن باید منتظر بایدها و
نبایدهای آنها برای زندگی تان به طور کلی و به خصوص تربیت فرزندتان هم باشید. خانم
های زیادی با شرایط شما توانسته اند کسب و کار موفقی برای خودشان راه بیندازند و
از لحاظ اقتصادی مستقل بشوند.
روابط تان را با دیگران تنظیم کنید
سعی کنید با فامیل و دوستان رفت و آمد داشته باشید و از افراط و
تفریط در این زمینه جداً پرهیز کنید. برای رفت و آمد به خانه پدر و مادر خودتان و
پدر و مادر شوهرتان و بقیه اعضای فامیل برنامه هفتگی یا ماهانه داشته باشید. به
طور کلی با کسانی که رفتاری حمایتگرانه دارند بیشتر تعامل داشته باشید و با کسانی
که رفتاری مداخله جویانه دارند کمتر. اما تا جایی که ممکن است رابطه تان را با کسی
قطع نکنید.
مذاکره را امتحان کنید
گاهی اوقات دیگران به خاطر شرایطی که خودشان از لحاظ روانی و عاطفی
دارند رفتارهایی می کنند که به گمان خودشان درست است ولی اگر نادرست بودن رفتارشان
به آنها یادآوری بشود اشتباهشان را می پذیرند و رفتارشان را اصلاح می کنند.
شما می توانید هم از دیگران حمایت بگیرید و هم زندگی مستقل تان را
داشته باشید. برای این اتفاق، لازم است به تفاوتی که بین حمایت و دخالت وجود دارد
توجه کنید
ممکن است اگر شما هم با کسانی که در تربیت فرزندتان مداخله می کنند
صحبت کنید، تغییراتی در رفتارشان ایجاد کنند. البته برای مذاکره باید اصولی مانند
احترام، همدلی، قدرشناسی و محبت را رعایت کنید.
با فرزندتان رابطه خوبی داشته باشید
فوت پدر، به خصوص برای بچه های کوچک که مرگ را درک نمی کنند یک ضایعه
بزرگ است. به همین دلیل ممکن است تغییراتی در رفتارهای آنها ببینید مثلاً این که بهانه
گیر بشوند، بدخلقی کنند و... مراقب باشید که این رفتارهای او شما را عصبانی نکند.
هر قدر رابطه شما با او بهتر و عمیق تر باشد، او بیشتر به حرف شما گوش خواهد کرد و
این موجب می شود که کمتر پای دیگران به زندگی تان باز بشود.
با مدرسه او در ارتباط باشید
هر قدر شما بتوانید فرزندتان را آرامتر نگه دارید، دیگران کمتر می
توانند به خودشان اجازه بدهند که در شیوه های تربیتی تان دخالت کنند. یکی از
ابزارهای نظارت بر آرامش او، توجه به رفتارهای او در مدرسه و در میان همسالان است.
شما با نظارت بر درس خواندن و روابط و برخوردهای فرزندتان در مدرسه می
توانید به زوایای بیشتری از افکار و احساسات او پی ببرید و اگر مسئله ای دیدید هر
چه زودتر برای رفع آن اقدام کنید. ضمن اینکه توجه به پیشرفت تحصیلی او به پیشگیری
از بدرفتاری های احتمالی بعدی فرزندتان هم کمک می کند. وقتی دیگران ببینند که
فرزند شما شاد، آرام و موفق است دیگر بعید است بهانه ای برای دخالت در شیوه های
تربیتی شما داشته باشند.