ان السمع و البصر و الفواد اولئک کان عنهمسئولا. همانا گوش و چشم و قلب،همگي مسئول هستند. سوره اسري،آيه (36).
همانطور که بارها ديده و شنيده ايد،رسانه هاي جمعي در دنياي امروز نقشي موثر وتعيين کننده را در ساختارهاي مختلف اجتماعي ايفا مي کنند. اهميت جايگاه وسايلارتباط جمعي به گونه اي است که مي توانند به عنوان ابزاري هدايت کننده و جهت دهندهعمل کنند. اين هدايت وجهت دهي ممکن است در وجه منفي و مثبت صورت گيرد.بدون شکاستفاده از اين ابزارها در جهت مثبت مي تواند در راستاي تعليم و تربيت و جهت بخشيمفيد و شايسته براي افکار عمومي باشد و يا اينکه در جهت ارائه آموزش هاي اخلاقي ورواج بهترين الگوهاي عمل به کار گرفته شود.
اين يک واقعيت غير قابل انکار است که وسايلي همچون راديو،تلويزيون و سينما ازاختراعات مهم بشر هستند و افراد مختارند که از اين وسايل به چه صورت استفاده کنند. به نظر مي رسد مي توان اين ابزار را به چاقويي تشبيه کرد که لبه تيز آن براي بهرهگيري در امور مربوط به آشپزي و برخي از امور ديگر، بسيار مفيد و لازم است و همينچاقوي تيز وقتي در دستان کودک نابالغي قرار گيرد، وسيله اي است که جان انسان را بهخطر مي اندازد. وسيله ارتباط جمعي نيز چنين است. به همان ميزان که مي تواند مفيدباشد مي توان انرا وسيله اي خطرناک ناميد. چنانچه اين ابزار در دست نااهلان بيفتد،به وسيله اي تبديل مي شود که صدها ضرر فرهنگي،ديني و اخلاقي را به دنبال خواهدداشت.
راديو و تلويزيون تقريبا جنبه اي عمومي پيدا کرده و به تمام خانه ها راه يافتهاست و اکثر مردم انها را يک وسيله ي تفريح و سرگرمي مي شمارند و به استماع و تماشايآن،علاقه مند هستند.بالاخص کودکان و نوجوانان بيش از حد به انها اظهار علاقه ميکنند. (اميني.آيين تربيت:328).
به هر حال مشخص است که بررسي اين موضوع سالياني است که زبانزد خاص و عام بوده وهر کس نگرش خاصي نسبت به اين موضوع داشته است.
مهم دانستناين مطلب است که با کدام انگيزه و هدف در مقابل تلويزيون قرار مي گيريم و خود را بهامواج موجود در آن مي سپاريم. از طرفي نکته مهمتر اين است که فرزندان ما مخاطب چهنوع برنامه هايي در تلويزيون هستند
مسلما تلويزيون رسانه اي قدرتمند است که توانايي تاثير بر روح و روان همه ما رادارا مي باشد و مهمتر از همه حيطه اين قدرت اثرگذاري بر اذهان معصوم و پاکفرزندانمان است که قطعا در اين زمينه با سرعت بيشتري عمل مي کند و تاثيرات عميق تريرا بر جاي مي گذارد.
تلويزيون فراهم کننده اوقاتي براي وقت گذراني و لذت است و اين پديده از طريقگوش، به روان انسان نفوذ مي يابد و از طريق چشم بر افکار انسان نقش مي بندد.
در ذيل اين مطلب مي توان تاثيرات منفي ومثبت تلويزيون را اينطور طبقه بندي کرد:
تاثيرات مثبت
**افزايش گنجينه ي لغاتافراد
**تعليم و تربيت افراد
**جلوگيري از گسترش مفاسداجتماعي
تاثيرات منفي
**اعتياد تصويري به برنامه هاي تلويزيون: يعني اينکه تماشا کردن تلويزيون به يک عادت عمومي تبديل شودو اين نوع از عادت،آفت خلاقيت است. رفتاري که تبديل به عادت شود فاقد ارزش است.برايفردي که نسبت به تلويزيون اعتياد بصري پيدا کرده،نبودن اين وسيله،خلاء بزرگي محسوبمي شود.
**دامنه و محدوده ي توجه انسان به تلويزيون در سنينمختلف،متفاوت است: هر چه وفور برنامه ها بيشتر باشد،ضرر بيشتري بهدنبال دارد. روان شناسان معتقدند کهافراد در دوران پيش دبستان،نيم ساعت،دبستان يک ساعت، و راهنمايي و دبيرستان،دو ساعتامادگي دريافت مطالب مفيد را دارند. چنانچه اين دامنه در اختيار تلويزيون قرارگيرد،تاثيرات نامطلوبي بر خلق و خو،اخلاق و عاطفه و فعاليت هاي حرکتيدارد.
** خاصيتديگر تلويزيون زياده طلبي است: اين بدان معناست که فرد وقتي يکبرنامه را مي بيند باز هم دوست دارد برنامه ديگري ببيند و نوعي عطش سيري ناپذير راممکن است در افراد ايجاد کند.
** عدمرشد عاطفي از ديگر معايب تلويزيون است: چون يکي از عوامل موثر دررشد شخصيت ايجاد ارتباط کلامي است، تلويزيون مي تواند موجب ايجاد تزلزل در رشدعاطفي و اجتماعي کودکان شود. چرا که ارتباط کودک با تلويزيون ارتباطي يک سويه است وپويايي در ان وجود ندارد.
** سکون ذهني يعني ايجادپريشاني در حواس و اثر گذاري بر سلولهاي مغزي.
بايد بکوشيمتا غناي عاطفي خانواده را افزايش دهيم. با طيب خاطر و ارامش به فرزندانمان بنگريم وبا انها حرف بزنيم. به گونه اي عمل کنيم که در تمامي شرايط حضور و وجود پدر و مادربراي فرزندان محبوب تر از تلويزيون باشد.انقدر جذابيت داشته باشيم که رغبت فرزندمانرا به تلويزيون کاهش دهيم
**تخريب شخصيت از ديگر عوامل منفي تلويزيوناست:اثرگذاري به عواملي همچون محيط تربيتي،خانوادگي و اجتماعيکودکان و حالات رواني و گرايشات انها دارد.مثلا ممکن است کودکي احساس خوشبختينداشته باشد چون در تلويزيون خانواده اي خوشبخت را مي بيند و دچار احساس خلاء ميشود.
**آسيب هاي رفتاري و بدآموزي هاي رفتاري که از طريق برنامههاي تلويزيوني به کودکان منتقل مي شود: کودکان مثل لوحي سفيدهستند که در معرض هرچه قرار گيرند همانرا بر نقش وجودي خود مي پذيرند.
**بدآموزي گفتاريهم چيزي است که از طريقتلويزيون به سرعت منتقل و بر مخاطبان کودک اثر مي گذارد.
**بداموزي فرهنگيکه شامل رفتارهاي بد و منفياست که از طريق تلويزيون به نمايش در مي آيد.
**رواج فرهنگ مصرفي و سرگرمي برايلذت بيشتر و خوشگذراني صرف
**تاثيراتي برجسم و جانانسان و خصوصا کودکان که ممکن است آنها را دچار ناهنجاري خواب کند.
**ترويج الگوهاي نامناسب: الگوهايي مثلفوتباليست ها و هنرپيشه هايي که با شکل و شمايلي خاص در اجتماع ظاهر مي شوند و باادبيات خاصي سخن مي گويند که ممکن است سرشار از نقاط منفي براي کودکان و نوجوانانباشد.
به هر حال انچه مشخص است اينکه تلويزيونمانعي در جهت انجام برخي از فعاليت ها در کودکان مي شوند.فعاليت هايي همچون جستجوکردن،تجزيه و تحليل،تمرين مهارتهاي مختلف،بهره گيري از دو حس در يک زمان براي گسترشو درک محيط پيرامون.
پرسيدن و سوال کردن و ايجاد روحيه پرسش گري و سپس دريافت پاسخ هاي مفيد آموزش. استفاده از ابتکار عمل و وجود انگيزه قوي وجدي.
داشتن اطلاعاتکافي از احساسات دروني کودک،اين فرصت را به والدين مي دهد تا به راه حل هاي مناسبيبراي دورنگه داشتن کودک از برنامه هاي نا مناسب تلويزيون، فکر کنند تا بتوانندجايگزيني براي ان بيابند
در اين مرحله به اين نقطه مي رسيم که براي حل اين معضل چه بايد کرد؟
اولين و مهمترين گامي که در اين راستا مي توان برداشت اين است کهبه دنبالبرقراري ارتباطي قوي از لحاظ عاطفي،با فرزندانمان باشيم. بايد بکوشيم تا غناي عاطفيخانواده را افزايش دهيم. با طيب خاطر و ارامش به فرزندانمان بنگريم و با انها حرفبزنيم. به گونه اي عمل کنيم که در تمامي شرايط حضور و وجود پدر و مادر براي فرزندانمحبوب تر از تلويزيون باشد.انقدر جذابيت داشته باشيم که رغبت فرزندمان را بهتلويزيون کاهش دهيم.ديدن برنامه هاي تلويزيونيرا براي فرزندمان قانونمند کنيم و با نظارت قبلي، انها را به تماشاي تلويزيون مشغولسازيم.راه هاي مختلف براي کشف جهان بيروني را به کودک بشناسانيمکه تصور نکند تنها راه ارتباطي با دنياي بيرون از طريق تلويزيون است. از طرفيفرزندمان را به تماشاي برنامه هاي مثبت و سازنده تلويزيون سوق دهيم.
داشتن اطلاعات کافي از احساسات دروني کودک،اين فرصت را به والدين مي دهد تا بهراه حل هاي مناسبي براي دورنگه داشتن کودک از برنامه هاي نا مناسب تلويزيون، فکرکنند تا بتوانند جايگزيني براي ان بيابند.