تنشهای دنیای کودکان ممکن است به صورت نشانههای فیزیکی مانند بیخوابی، سردرد ناشی از فشار عصبی، خیس کردن رختخواب در شب و ناراحتیهای گوارشی عصبی خودنمایی کند. گاهی حتی ممکن است به صورت تظاهرات احساسی مانند عصبانیت و ترس مشخص شود. این تظاهرات هر کدام میتوانند بهعنوان یک مشکل تربیتی بروز کنند بنابراین هر پدر و مادری باید با اطلاع از روشهای کنترل نقش و آموزش آن به فرزندش، او را برای مقابله با ترس و اضطراب آماده کند. هم ما والدین و هم کودکانمان باید راههای حفظ آرامش را بیاموزیم تا با تمرین و تکرار، بر اضطراب چیره شویم.
• مرحله اول، آموزش نظری: به کودک کمک کنید تا واکنشهای ناشی از تنش را تشخیص دهد. وقتی به این نتیجه رسیدید که که این نشانهها در اثر فشار روانی (استرس) ایجاد شده. میتوانید در مرحله بعد به او کمک کنید تا بر احساساتش برچسب بزند و علت بروز آنها را دریابد. چندی پیش یکی از متخصصان اطفال، دختربچهای را به ما معرفی کرد که در مدرسه دچار دلدرد و استفراغ میشد. او نتوانسته بود برای علامتهای این دختر، علت پزشکی پیدا کند. کودک با کمک والدین خود به این نتیجه رسید که نگران است در کلاس جدید پذیرفته نشود. والدین آموختند به مشکلات او گوش دهند و در مورد ترسهایش با او صحبت کنند. آنها دخترشان را تشویق کردند همکلاسیهای خود را برای بازی به خانه دعوت کند. به علاوه به او آموختند چگونه بدنش را هنگام تنش آرام کند. نشانههای فیزیکی این دختر در پی کاهش تنش به زودی از بین رفت. در آغاز این کوچولوی نگران، بهدلیل اضطراب و ترس اینکه مبادا همکلاسیها او را نپذیرند دچار دلدرد و استفراغ میشد، سپس نگران میشد مبادا بچهها به خاطر این واکنشهای بدنی (استفراغ و...) او را دست بیندازند و با شروع نگرانی جدید یک حلقه معیوب دیگر هم درست میشد. او هیچ آموزشی هم ندیده بود که چطور علائم تنش را در خود بشناسد و تشخیص دهد چطور باید خود را آرام کند. گاهی برای تعیین علت تنش یک کودک، شما بهعنوان والد نیاز دارید مهارت ارتباطیتان را تقویت کنید. شما باید راهی بیابید تا کودک با صحبت درباره مشکل خود کمکم احساس آرامش کند. چند مثال از نگرانیهای خود بزنید؛ از اینکه گاهی پاک کردن ذهن از اضطرابها بسیار سخت است بگویید و خلاصه کاری کنید تا به شکل اعتماد کند. ممکن است بگوید که از امتحان ریاضی روز چهارشنبه میترسد یا از سایهای که هر شب بالای پنجره اتاقش ظاهر میشود. قدم بعد حذف منشاء تنش است. خلاص شدن از علت اضطراب بهترین راه است. شاید کودکتان خسته است، دیر به رختخواب میرود و شاید هم مشکل اصلی او در خانه و حتی شخص شما باشد. گاهی اوقات که از بچهها میپرسیم دلشان میخواهد والدین آنها برای کمک در دست یافتن به آرامش چه کنند، جواب این است که «اینقدر داد نزنند!» شاید بازبینی رفتار خودتان، تمرین روشهای تنشزدایی و خودآرامسازی و جایگزین کردن صحبت در آرامش به جای «فریاد زدن» کلید معمای شما باشد.
• مرحله دوم، آموزش عملی: باید روشهای کسب آرامش را به کودکتان بیاموزید. زیاد سخت نیست. برای شروع میتوانید چند مرحلهای را که در ادامه به آنها اشاره میشود، به ترتیب دنبال کنید.
• مرحله سوم، تمرین سکوت: شما باید به کودک 3 ساله خود بیاموزید 3 دقیقه آرام دراز بکشد (به ازای هر سال سن، 1 دقیقه). «میخوام اینجا روی تخت یا روی زمین دراز بکشی، چشماتو ببند.»، «آفرین! چند دقیقه است که تونستی ساکت بمونی!»، «آفرین خودتان کنار او دراز بکشید.» زمان را با گوش دادن به موسیقی، شمردن ستارههای خیالی و هر روشی که بلدید، طولانی کنید.
• مرحله چهارم، تمرین تنفس: آموزش تنفس آرام مهمترین نکته در کسب آرامش است. قصه بگویید اینطوری؛ «روزگاران قدیم، انسانها توی غار زندگی میکردند و بزرگترین دشمن آنها ببر بود. خیلی از مردم تا حالا ببر ندیده بودند اما از تعریفهایی که شنیده بودند، نادیده از آن میترسیدند. تا اینکه، اولینباری که انسان غارنشین یک ببر دید، قلبش از بس تندتند زد، داشت از جا کنده میشد، دندانهایش را به هم فشار داد. دست و پاهایش را سفت کرد تا یا فرار کند یا با ببر بجنگد اما از ترس زانوهایش میلرزید و ضعف همه بدنش را سست کرد. حالا بیا مثل مرد غارنشین تندتند نفس بکشیم. از ببر ترسیدیم. تندتند نفس بکش.» بعد از 10 تنفس تند از کودک بپرسید: «چه حسی داری؟ انگار همه بدنت ضعف داره؟ ترس یا نگرانی میتونه همین حالت یا حتی بدتر رو بهت نشون بده. حالا دراز بکش. یک دستت رو سینه و دست دیگر روی شکمت باشد. آرام نفس بکش. حرکت آرام دستت را حس کن. بیا بشمریم. من تا 4 میشمرم تو نفس بکش، 2 شماره صبر و تا 4 شماره نفس را بیرون بدهیم.» با تمرین و تکرار کمکم به صورت بازی، روش تنفس درست را به او میآموزید؛ «حالا که یاد گرفتی رو زمین آرام نفس بکشی، بیا روی صندلی تمرین کنیم. حالا به جای شمردن تا 4، موقعی که نفست را بیرون میدهی، پیش خودت بگو آروم باش و 4 بار تکرارش کن.» وقتی کودکتان چند بار در حالات مختلف با شما این تمرین را تکرار کند به راحتی میتواند زمانی که احساس اضطراب و ترس سراغش آمد، این بازی یا تمرین را به کار گیرد. هنگام تمرین از تشویق و حتی برچسبهای جالب بهعنوان جایزه برای پیگیری تمرین استفاده کنید.
• مرحله پنجم، تمرین شل کردن دستوپا: حالا میتوانید تنفس درست را همراه شل کردن عمیق ماهیچهها تجربه کنید. ابتدا مقابل آینه بایستید و از کودک بخواهید کارهای شما را تقلید کند. ماهیچههای صورتتان را حرکت دهید. دستها را سفت مشت کرده و بعد با چند شماره رها کنید. پاها را در حالی که به پشت خوابیدهاید طوری قرار دهید که شست پا به سمت سر خم شود و ماهیچه جلوی ساق سفت شود سپس به کودک کمک کنید یکی- دو سانتیمتر پاهایش در همین حالت از زمین فاصله بگیرد. به او بگویید: «حالا این میله فولادی سفت با نفس عمیق مییاد پایین و هر لحظه آرام و رها میشه، پاهات هنوز محکماند، مثل رها.»
• مرحله ششم، تمرین شل کردن شکم: بعد از رهایی دست و پا و شل بودن آنها وقت تمرین شل کردن شکم است. به کودک بگویید: «حالا میخوام پشتت رو از روی زمین بلند کنی و سرت را به زمین فشار بدی، خوبه! حالا یک نفس عمیق بکش و تا 5 شماره بشمار. حالا پشتت را روی زمین بگذار.» کمکم سراغ ماهیچههای چهره و رهایی تنش از روی دندانها بروید. سپس لبها غنچه و منقبض و بعد رها شوند.
• مرحله هفتم، تمرین مهار افکار: حتی باید مهار افکار را به کودک بیاموزید. به او بگویید: «برعکس از 100 بشمار یا از 10 (برحسب سن بچه) و با هر عدد، نفس بگیر و بیرون بده و بگو آروم! فقط به اون عدد فکر کن، نه هیچ چیز دیگه.» با بهکارگیری این روشها و تمرین آن فرزندتان میآموزد در مواقع لازم به سرعت بر خود مسلط شود و تنش و اضطراب خود را بشناسد و مهار کند. حتما یادتان باشد با لبخند زدن، چشمک، تهیه رمز و اشارههایی که فقط خودتان میدانید در لحظات ساختگی اضطرابآور از روش خودآرامسازی کمک بگیرید و بر خود مسلط شوید تا الگوی خوبی برای لحظات پرتنش واقعی کودک باشید.