نوع رفتار والدین یا افرادی که از کودک محافظت میکنند، در شکلگیری شخصیت کودکان بسیار موثر است. گاهی بسیاری از رفتارها و کلماتی که والدین در برخورد با بچهها به کار میبرند، باعث اضطراب و استرس در بچهها میشود و در مقابل لحن و بیان مثبت والدین در مواجهه با فرزندانشان میتواند آنها را افرادی توانمند و از نظر روانی سالم بار بیاورد. شاید باورتان نشود که بسیاری از جملات روزمرهای که در گفتوگو با فرزندمان به کار میبریم و خیلی برایمان عادی شده و تصور میکنیم درست هم هست، ممکن است کودک را از لحاظ روانی تضعیف کند. در «کودکان» این هفته به 10 جمله منفی اشاره میکنیم که بیان آنها کودک را مضطرب میکند و اعتماد بهنفس او را کاهش میدهد. یادتان باشد که چنین جملهها و مضمونهایی را هرگز در مکالماتی که با فرزنتان دارید، به کار نبرید.
1. «ببین دوستت غذاشو خورده و بزرگ شده، قدش بلد شده ولی تو همین جوری کوچولو موندی... ببین سارا چه بچه خوبیه اصلا گریه نمیکنه ولی تو همیشه گریه میکنی...»
این قبیل جملهها یک پیام مشخص دارند و آن هم مقایسه کردن کودک با بچههای دیگر است. معمولا والدین برای اینکه رفتار فرزندشان را اصلاح کنند او را با همسن و سالهای خودش مقایسه میکنند در حالی که این کار اشتباه است. برای اینکه بخواهید رفتاری را در فرزندتان نهادینه کنید یا رفتارهای خوب را به او آموزش دهید، راه آن، کتاب خواندن، بازی، قصه و نقشبازی کردن با عروسکهای انگشتی است. درحقیقت باید به روش غیرمستقیم رفتارهای درست و نادرست را به کودک آموزش داد.
2. «مواظب باش از پلهها نیفتی... اگه به گاز دست بزنی، دستت میسوزه... برو دستت رو بشور وگرنه مریض میشی...»
اخطاردادنهای مختلف در گفتوگو با بچهها درست نیست و باعث بروز اضطراب و استرس و گاهی وسواس در بچهها میشود. بسیار دیده شده برخی مادران در طول روز مدام در گفتوگو با فرزندشان به او اخطار میدهند و بیشتر جملاتشان با مواظب باش و با اخطارهای مختلف بهداشتی همراه است که اصلا درست نیست. به جای اینکه بگویید: «این چایی داغه و دستت را میسوزونه.» باید این جمله را بگویید: «چایی خیلی داغه» یا جملات مشابه مثل «دستت کثیفه، پلهها بلنده، شعلههای گاز خیلی داغه و...»
3. «دوباره رفتیم مهمونی، اذیت نکنیا... اگه دروغ بگی، هیچ کس بهت اعتماد نمیکنه... اگه دست کثیفت رو تو دهنت کنی، توی دلت جوجو درمیاد...»
به جای این قبیل جملهها بهتر است بگویید: «وقتی دروغ میگی، ممکن است بچهها با تو بازی نکنن... دست کثیف میتونه باعث بیماری بشه...» یادتان باشد که در رفتار با کودکان، بهویژه کودکان زیر 5 سال، پیشبینی و پیشگویی نکنید. به طور کلی، والدین باید بدانند پیشبینی و پیشگویی میتواند بسیاری از رفتارهای بد را در بچهها تقویت کند چون آنها متوجه حساسیت شما میشوند. از سویی، ممکن است از در لجبازی وارد شوند و برای جلبنظر شما مدام آن رفتار را تکرار کنند، بنابراین پیشبینی و پیشگویی کردن نمیتواند به اصلاح رفتار بچهها کمکی کند.
4. «دست به لیوان نزن، الان میفتهها... زود پاشو دستت رو بشور تا عصبانی نشدم...»
به جای این قبیل جملهها میتوانید خیلی راحت بگویید: «لیوان روی میزه... دستت کثیفه...» امر و نهی کردن بچهها از سوی والدین بسیار شایع است، بهگونهای که والدین خواسته خود را مستقیم بیان میکنند، در حالی که بعد از مدتی میبینند بچهها حرف آنها را گوش نمیدهند یا اگر این امر و نهی کردن زیاد باشد، کودک مضطرب یا لجباز میشود. به جای امر و نهی کردن، موقعیتی را که در آن قرار گرفتهاید، توصیف کنید.
5. «اگه حرف زشت بزنی، تو دهنت فلفل میریزم... اگه دروغ بگی، هیچ کسی باهات دوست نمیشه...»
بچهها را تهدید نکنید. گفتن چنین عبارات ناخوشایندی که با اگر شروع میشود، بچهها را مضطرب میکند. بسیار اهمیت دارد که بدانید در برابر حرفهای زشتی که بچهها میزنند، به جای تهدید کردن آنها باید به آنها بیاعتنایی کنید. زمانی که فرزندتان میبیند که شما در برابر کارهای زشت او واکنش تند انجام میدهید برای جلب توجه هم که شده دوباره، آن کار را انجام میدهد، بنابراین بهترین کار بیاعتنایی است و اینکه به جای تهدید کردن موقعیت را برای آنها توصیف کنید. به طور مثال بگویید: «وقتی بچهها را بزنی، ممکن آنها با تو بازی نکنند.»
6. «هیچوقت هیچکاری رو درست انجام نمیدی... خیلی بیادب شدی...»
به بچهها توهین نکنید و به آنها ناسزا نگویید. این کار هم عزتنفس آنها را خدشهدار میکند و هم یاد میگیرند که در برابر هر چیزی که ناراحتشان کرد به اطرافیانشان توهین کنند و ناسزا بگویند. اگر از رفتار فرزندتان ناراحت شدهاید، ناراحتی خود را نشان دهید و بگویید: «من از دستت ناراحت شدم» ولی به آنها توهین نکنید.
7. «چه لباس زشتی تنت کردی، حتما بچهها هم تو مهدکودک بهت میخندند...»
این قبیل جملات به مرور زمان عزتنفس و اعتماد بهنفس را در بچهها کمرنگ میکند و آنها از نظر روانی آسیب خواهند دید. به طورکلی، مسخره کردن جزو رفتارهایی است که شخصیت بچهها را تضعیف میکند و اعتماد بهنفسشان را کاهش میدهد و جرات ابراز وجود را از آنها میگیرد.
8. «پیر شدم از دستت... قلبم درد گرفته... دیوونه شدم از دست کارهای تو... مریض شدم از بس تو بچه بدی هستی...»
این جملههای منفی، احساس گناه به بچهها میدهد و به مرور زمان این تفکر در آنها ایجاد میشود که موجود ارزشمندی نیستند. به طور کلی از عبارتهای مظلومنمایانه در گفتوگو با بچهها پرهیز کنید.
9. «باز هم که خرابکاری کردی... دوباره غذاتو نخوردی که... چرا همیشه کارهای بد میکنی...»
سرزنش و تحقیر کودکان جزو آفتهای تربیتی است؛ به بیان سادهتر گفتن جملاتی که با باز هم که، دوباره که و چرا شروع میشود، باعث ترس و اضطراب در بچهها میشود و اعتماد بهنفسشان تا حد زیادی کم میشود و احساسات منفی در آنها شکل میگیرد.
10. «تو دیگه بزرگ شدی، نباید از این کارها بکنی... بچه خوب باید مودب بشینه و شیطونی نکنه...»
مدام بچهها را نصیحت نکنید! گفتن این قبیل جملهها باعث میشود کودک دچار تناقض شود زیرا بازی و کودکی کردن در بچهها یک نیاز است و اگر مدام آنها را نصیحت کنیم و خواهیم مانند بزرگترها رفتار کنند، نیازشان سرکوب میشود و بین دوراهی گیر میکنند، بنابراین کودک باید بچگی کند و والدین هم باید هنگام بازی گاهی خودشان را همانند کودکشان کنند تا او بیشتر لذت ببرد. در حقیقت، والدین باید اجازه بدهند بچهها بازیگوشی و بازی کنند و تفکر «تو بزرگ شدی» و نصیحتهای مداوم نداشته باشند.
نگویید
این چای خیلی داغه و دستت رو میسوزونه!
اگر دست کثیفت رو توی دهانت بکنی، توی دلت جوجو درمیاد!
دست به لیوان نزن، الان میافته!
همیشه یا چیزی رو جا میذاری یا گم میکنی. هیچ وقت مرتب نیستی.
چون من میگم! باید با ما بیایی.
اگه دروغ بگی یا بچهها را بزنی، هیچ کس باهات دوست نمیشه.
چیزیت نشده که، یه خراش سادهس
دوباره غذاتو نخوردی؛ مثل همیشه... اگر حرف زشت بزنی تو دهنت فلفل میریزم.
بچه بد، خیلی بیادب شدی.
بگویید
این چای خیلی داغه
دست کثیف میتونه همه رو بیمار کنه.
یه لیوان روی میزه.
احساس میکنم گاهی فراموش میکنی وسایلت رو کجا گذاشتی. من چه جوری میتونم کمکت کنم.
میدونم دوست داری با دوستات بری بیرون اما قانون خونه میگه باید همه به دیدن مادربزرگ بریم و ما باید به قانون احترام بذاریم.
وقتی بچهها را بزنی، ممکنه با تو بازی نکند.
میفهمم که زمین خوردن خیلی درد داره، الان کمکت میکنم دردش کم بشه.
دارم میبینم که غذا نخوردی و دلت نمیخواد بعدازظهر بری پارک.
من از حرفهای سیاه خوشم نمیاد. (برای حرفها رنگ مشخص کنید.)
من از دستت به خاطر این کار ناراحت شدم.