خجالت در واقع نوعي ويژگي شخصيتي در كودكان است، نه يك عيب و نقص كه نيازي به دعوا و شرمندگي والدين داشته باشد.
این صحنه حتما برایتان آشناست؛ كودكی كه در احوالپرسیهای معمول روزانه با دیگران، پشت والدینش پنهان میشود و در جواب احوالپرسی آنها ساكت میایستد؛ این قبیل بچهها را به اصطلاح «خجالتی» میگویند، مشكلی كه اغلب كودكان و حتی نوجوانان و بزرگسالان ممكن است با آن روبهرو باشند.
در اصل این یك ویژگی شخصیتی است كه نباید باعث شرمندگی شود چون نيمي از بزرگسالان فكر ميكنند خجالتي هستند و بيش از نيمي از آنها هم اذعان ميكنند كه در كودكي خجالتي بودهاند؛ اين مشكلي است كه با تشویق و حمایت قابل اصلاح است. خبر خوب اينكه كودكان خجالتي ميتوانند كمروييشان را مديريت كنند. آنها فقط كمی به حمایت نیاز دارند. پس بهتر است راههاي كمك به آنها را پيدا كنيد.
حس خجالت چيست؟
خجالت در واقع نوعي ويژگي شخصيتي در كودكان است، نه يك عيب و نقص كه نيازي به دعوا و شرمندگي والدين داشته باشد. اين ويژگي با تشويق و حمايت والدين قابل اصلاح است جالب است بدانيد دانشمندان ميگويند خجالتي بودن در بعضي فرهنگها مورد پسند و ستايش مردم است و از راه فرهنگ جامعه به كودكان به ارث ميرسد.
از نظر علمي احساس خجالت، يك واكنش طبيعي نسبت به افراد يا محيطهاي جديد است كه در حقيقت تركيبي از حس ترس و كنجكاوي را در خود دارد. شيرخواران با ديدن غريبهها رويشان را برميگردانند. كودكان نوپا به زمين نگاه ميكنند و به پدر يا مادرشان ميچسبند و حتي ممكن است در اين شرايط به مكيدن انگشت شست بپردازند اما بيشتر بچهها قبل از 3 سالگي به راحتي با همه ارتباط برقرار ميكنند و بهنظر بسيار اجتماعي ميآيند اما بعد از اين سن، ترس بيشتر كودكان از غريبهها شروع ميشود و آنها حس خجالت و شرمندگي را ياد ميگيرند. در اين زمان است كه ناگهان كوچولوي اجتماعي و برونگراي شما تبديل به يك موجود خجالتي ميشود.
خجالت از کجا میآید؟
ژنتیك:
برخی از ویژگیهای شخصیتی به افراد ارث میرسد بنابراین این ویژگی نیز میتواند در فرد ژنتیكی باشد. تحقیقات نشان میدهد، میل به كمرویی ممكن است ژنتیكی باشد. با توجه به تحقیقات انجام شده در دانشگاه هاروارد در رابطه با نوزادان، 15تا20 درصد نوزادان تازه به دنیا آمده در محیط جدید ساكت، هوشیار و آرام هستند. با وجود این، حدود 25درصد از این نوزادان، نوجواناني خجالتی نمیشوند در حالیكه بعضی از نوجوانان خجالتی، كودكی پرشورونشاطی داشتند.
ترس از شكست:
هستند والديني كه فكر ميكنند كودكشان نابغه است و بايد هر آنچه لازم است را زود ياد بگيرد. كودكاني كه مدام بيشتر از ظرفيتشان از آنها توقع وجود دارد، زمانيكه نميتوانند آن انتظار را درست برآورده كنند احساس بدي پيدا ميكنند و اين احساس بد تبديل به ترس از شكست در آنها ميشود و بالطبع آنها را به سمت شرمساري سوق ميدهد.
رفتار آموزش داده شده:
كودكان بهدنبال تقلید مدلهای تاثیرگذار هستند و این مدلها میتوانند والدین باشند. والدین خجالتی این حس را به كودكشان نیز میآموزند. مادري را تصور كنيد كه در مهماني كنار كودك خود ساكت نشسته و هيچ گپوگفتي با اطرافيان ندارد. همين، يك الگو براي فرزند اين مادر ميشود.
خجالت در واقع نوعي ويژگي شخصيتي در كودكان است
نگران فرزند خجالتي تان نباشید
وقتي خجالتي بودن بچهها شروع ميشود اصلا لازم نيست نگران باشيد؛ در شرايط طبيعي مانند ورود به يك مهدكودك يا محيط جديد، خجالت كشيدن بچهها كاملا طبيعي است زيرا بچهها در اين محيط ها با بزرگسالاني مواجه ميشوند كه تاكنون آنها را نميشناختهاند و علاوه بر آن، بايد يك سري از وظايف را نيز انجام دهند. اين موضع حتي براي ما بزرگترها هم صدق ميكند؛ وقتي وارد يك جمع غريبه ميشويم، ناخودآگاه يك قدم خود را عقب ميكشيم.
والدين چه كمكي ميتوانند بكنند
* به كودك خود راهبردهاي موثر مقابله با كمرويي را آموزش دهيد
به كودكتان بياموزيد از ديگر كودكان سوال كند و به جوابهايشان گوش دهد. با او صحبت كنيد چطور موقعيتي را كه باعث عصبيشدن او شده بايد مديريت كند. «اگر در مهماني عصبي بودي چه كار بايد بكني تا آرام شوي؟ ميتواني با يكي از بچههايي كه در مدرسه ميشناسي معاشرت كني، ميتواني پيشنهاد كني كه تو هم از مهمانها پذيرايي كني، فكر ميكني با ديگر بچهها درباره چه چیزی میتوانی صحبت كنی؟»
* روي كودكان برچسب «خجالتي» نزنيد
«ببخشيد، اين پسر من خيلي خجالتي است» يا «دخترم خجالت ميكشد، براي همين نميآيد تا با دختر شما بازي كند.» اينها همان جملاتي است كه مادر و پدر يك كودك خجالتي معمولا زمان روبهرو شدن با ديگران به زبان ميآورند غافل از اينكه اين كار اشتباه است! گفتن اينكه فرزندتان خجالت ميكشد يا خجالتي است، به او اين پيام را ميدهد كه چيزي غيرطبيعي در وجودش هست و شما از اين بابت شرمنده يا نگران هستيد.
همين موضوع موجب ميشود تا كودك احساس گناه و تقصير كند. اين احساس گناه به جاي آنكه كودك را در رويارويي با حس خجالت، توانمند كند، بدتر او را گوشهگير و ساكت ميكند. اگر ميخواهيد فرزندتان هنگام روبهرو شدن با فاميلهاي نسبتا دور، كمتر ترسيده و خجالت بكشد، بهترين راه آن است كه به كودك توضيح دهيد بايد انتظار چه چيزي را داشته باشد مثلا بگوييد:«عمه شيرين دوست دارد تو را ببوسد، تو هم عمه را ببوس.» اگر به كودك بگوييد: «خجالت نكش!» او حتما بيشتر خجالت خواهد كشيد!
* با كمرويي فرزند خود همدردي كنيد
اذعان به آنچه او احساس ميكند، بدون داوري منفي، به او كمك ميكند احساس بهتري نسبت به خود داشته باشد. دادن اين تصور كه چيز بدي در رفتار او وجود دارد باعث ميشود او حس بدي پيدا كند و در نتيجه خجالتيتر شود. همدردي با فرزندتان به او كمك ميكند كه مهارتهاي اجتماعي خود را افزايش دهد و با ديگران ارتباط برقرار كند. به كودكتان نشان دهيد، احساس او را درك ميكنيد. وقتي در يك جشن تولد وارد يك اتاق پر از كودك ميشويد به او بگوييد: «ميدانم سخت است وارد جمع بچههايي بشوي كه اين همه سرو صدا ميكنند!» اين جمله به او كمك ميكند حس راحتي بيشتري داشته باشد و بتواند رفتار بهتري از خود نشان دهد.
* عشقتان را ابراز كنيد
كودك خجالتي شما بايد اطمينان داشته باشد كه شما او را همانطور كه هست، دوست داريد. او راه و روش خودش را براي روبهرويي با موقعيتهاي جديد دارد و دوست دارد اول مشاهده كند و بعد وارد بازي شود. شما بايد به اين ويژگيها احترام بگذاريد. همين كه فرزندتان را در آغوش بگيريد، نشان ميدهد او با همان ويژگيهايش شايسته دوست داشتن شماست. محبت شما به فرزندتان به او اعتماد به نفس ميدهد.
كودك خجالتي بايد اطمينان داشته باشد كه شما او را همانطور كه هست، دوست داريد
چقدر بايد صبر كنيد؟
اولين قدم براي كمك به كوچولوي خجالتيتان اين است كه او را به زور مجبور به كاري نكنيد و براي آشنا شدن او با محيط و افراد زمان كافي را اختصاص دهيد. برخلاف ما بزرگسالان، آشنا شدن بچهها با محيط جديد و كنار آمدن با وظايف جديد، ممكن است خيلي طول بكشد مثلا اگر كودكتان را در يك مهد كودك يا پيشدبستاني ثبتنام كردهايد، كاملا طبيعي است كه يك ماه طول بكشد تا او با بچههاي ديگر و مربي خودش آشنا شود.
فرزند شما حتي ممكن است فقط با نشستن روي يك صندلي در يك نقطه خاص كلاس آرامش يابد! اگر شما كودك را به زور مجبور كنيد تا خجالتش را كنار بگذارد، ممكن است نتيجه عكس بگيريد و او بيشتر به درون خودش پناه ببرد همچنين اگر او را مجبور كنيد تا فورا و همان روزهاي اول با بچههاي ديگر گروه آشنا شود، اوضاع از اين هم بدتر خواهد شد و ممكن است كودك در كسب مهارتهاي اجتماعي دچار مشكل شود. مشكل خجالت كودكان تنها با يك روند آرام و طولاني حل ميشود و هيچ راه حل يك شبهاي براي آن وجود ندارد.
چگونه شروع كنيم؟
مربيهاي كودك جمله مشهوري دارند كه ميگويد: «هر چه كودك كوچكتر، گروه دوستي هم كوچكتر!» اين يك قانون ساده است كه به شما هم در حل مشكل خجالت فرزندتان كمك ميكند. اگر ميخواهيد عادتهاي اجتماعي فرزندتان را تقويت كنيد، اين كار را بايد از اجتماعات كوچك شروع كنيد. براي شروع، معرفي يك دوست جديد همسن و سال بهعنوان همبازي به فرزندتان كفايت ميكند. بهتر است دوست كودكتان را به خانهتان دعوت كنيد به اين ترتيب تعداد چيزهاي جديدي كه فرزندتان يكباره با آنها روبهرو ميشود، كم خواهد شد و او آسانتر با شرايط كنار خواهد آمد. بعد از چند هفته ميتوانيد اجازه دهيد تا فرزندتان به خانه دوستش برود. وقتي كودك چند ماهي را با همبازي جديد گذراند و به او عادت كرد، ميتوانيد عضو جديدي را وارد گروه كنيد و از والدين اين كودك هم بخواهيد تا اجازه دهند بچهها به نوبت در منزل هر كدام از اعضاي گروه با هم بازي كنند به اين ترتيب گروه دوستان كمكم بزرگتر ميشود و در عين حال شما قادر به كنترل اوضاع هستيد.
خجالت آنقدرها هم بد نيست!
در پايان به ياد داشته باشيد كه خجالتي بودن هميشه هم ويژگي بد و نامطلوبي نيست؛ اين ويژگي به همراه خود صفات ديگري را هم ميآورد كه مثبت و مطلوب هستند مثلا احتياط بيشتر، مشاهده دقيقتر و گوش دادن بهتر به گفتههاي اطرافيان. حتي گفته ميشود كودكاني كه خجالتي هستند، در آينده گوش شنواي بهتر و دوستان وفادارتري خواهند شد.