روان شناسان امروزه از "كودك توانا" سخن مي گويند، چون آنها توانايي هاي بسياريرا كه كودكان با آن به دنيا مي آيند، تشخيص داده اند. دانشمندان در دوره هاي مختلفجنبه هاي گوناگوني از شخصيت كودك را بررسي كرده اند. در سالهاي اخير،"مهارتهايشناختي كودكان" موضوع تحقيقات زيادي بوده است. در نتيجه اكنون در مورد فهم و ادراكو شما در اين مقاله با ويژگيهاي يک کودک از بدو تولد تا هفت سالگي آشنا خواهيد شد واين موضوع به ارتباط شما با فرزندتان کمک خواهد کرد.
شش هفته اول زندگي
نوزاد تازه متولد شده به تدريج قادر به شناخت دنياي اطراف خود مي شود. شناختمادر اولين مهارتي است که او مي آموزد. در همان هفته هاي اول کودک تازه متولد شده،راه هاي ارتباط با ديگران را مي آموزد. در اين زمان بيشترين تلاش خود را براي کسبمهارت ارتباط با ديگران آغاز مي کند. وظيفه مادر پاسخ دادن به اين درخواست با توجهو محبت است. توجه به حرکات اطرافيان و لذتبردن از رنگ هاي خيلي روشن يا خيلي تيره از ديگر توانايي هايي است که او قادر بهانجام دادن است. نوزادان از ارتباطات حسي لذت مي برند. محبت و توجه به آنها در رشدمهارت برقراري ارتباط در آينده مؤثر است.
برقراري تماس چشمي، گريه کردن و بازي کردن از جمله توانايي هاي ديگر او است. صحبت کردن با نوزاد، آواز خواندن و حتي کتاب خواندن موجب افزايش کسب مهارت فن بياندر آينده مي شود. پاسخ به احساسات کودک و در آغوش گرفتن او در شکل گيري شخصيت اومؤثر است.
از يک و نيم ماهگي تا شش ماهگي
در اين زمان نوزاد قادر به تشخيص مسير صداها و انطباق اصوات با افراد است. اومعني خنديدن را فهميده و به لبخند اطرافيان به ويژه مادر پاسخ مي دهد. نوزاد در اينسن دست هاي خود را کشف کرده و شايد ساعت ها وقت صرف کند تا آنها را پيدا کند. شناختساختار اسباب بازي ها براي او جالب است. لگد زدن به اسباب بازي ها، پرتاب آنها وکنترل ماهيچه ها از ديگر مهارت هايي است که او مي آموزد. او از گوش دادن به موسيقي کودکانه لذت مي برد. تکرار کلمات،مهارت يادگيري زبان را تسريع مي کند. همچنين نوزاد از بازي هايي که با انگشتانانجام مي گيرد، لذت مي برد. نوزادان در اين سن افعال منفي را ازمثبت تشخيص مي دهند، بطور کلي تفاوت معني کلمه «نه» را از «بله» ياد مي گيرند. تقليد از والدين و کنجکاوي از جمله مهارت هايي است که او مي آموزد.
خواندن کتاب و نمايش تصاوير آن به نوزاد به پرورش مهارت هاي يادگيري او در آيندهکمک مي کند. هنگامي که او به اشخاص يا وسائل مختلف اشاره مي کند، نام آنها را براياو بگوييد.
شش ماهگي تا يک سالگي
تقليد و بيان آواهاي مختلف بويژه هنگام بازي کردن، فشردن اسباب بازي ها، حرکتدادن اعضاي مختلف بدن و بازي کردن با انگشتان از جمله مهارت هايي است که او ميآموزد.
کودکان در سهتا پنج سالگي تصور مي کنند، در مرکز جهان قرار دارند و همه چيز متوجه نها است. قوهتخيل او تمام مدت فعال است. معني رقابت را در اين زمان مي موزد و مشتاقانه خواهانپيروز شدن در بازي ها و رقابت هاي دوستانه است
نوزاد در اين زمان مشتاقانه آماده يادگيري و شناخت دنياي پيرامون خود است. معني درد را بخوبي در شش ماهگي مي فهمد، برداشتن اشيا با انگشتان دست، خزيدن، راهرفتن با کمک ديگران از جمله کارهاي مورد علاقه اوست. در اين سن نوزادان بشدتنيازمند محبت و توجه والدين خود هستند.
يک تا دوسالگي
کسب مهارت سخن گفتن و راه رفتن مهم ترينبخش زندگي او را تشکيل مي دهد.پرتاب اسباب بازي، استفاده از قاشق،نقاشي کردن روي ديوار و جدا کردن اسباب بازي ها از جمله مهارت هايي است که کودک دراين سن مي آموزد. او در اين سن، انرژي زيادي براي يادگيري و راه رفتن صرف مي کند. لگد زدن به توپ و کشف و بررسي اعضاي بدن از ديگر کارهايي است که او ياد مي گيرد. تشخيص رنگ ها و شناسايي تفاوت آنها و تمايز قائل شدن ميان امنيت و ترس نشانه رشدشناختي کودک در اين سن است. خواندن کتاب هاي شعر و سؤال هايي مانند گربه کجاست يابچه اردک را به من نشان بده! مي تواند استعدادهاي يادگيري و شناختي کودک را پرورشدهد.
دو تا سه سالگي
کودکان در اين سن بيشترين انرژي را دارند. ممکن است بسيار خودخواه به نظر برسند. از نظر روان شناسي اين موضوع کاملاً طبيعي است. کودکان در اين سن بر اين باورند کهاز تمام مسائل آگاهي دارند. صبر والدين در اين دوران ضروري است. صحبت کردن با بيانجملات کوتاه، اشتياق بازگويي اتفاقات براي ديگران، درک داستان هاي ساده و کوتاه،داشتن دوستان خيالي و صحبت کردن درباره آنها و لذت بردن از انجام بازي هاي فکريساده از جمله فعاليت هاي کودکان در اين سن است.
عدم تشخيصزمان مانند فردا و ديروز طبيعي است. شمارش تا عدد سه و درک معاني اعداد، توجه بهديگر کودکان و بازي با آنها از ديگر مهارت هايي است که او ميآموزد
کلمه مال من در اين دوره زياد به کار مي رود. اکثر کودکان در اين سن مي خواهندبرنامه روزانه منظم داشته باشند و بي برنامگي آنها را کلافه مي کند. در سن دوسالگيکودکان تفاوت ميان دختران و پسران را متوجه مي شوند. بازي با کفش هاي قديمي، پاشنهدار و کلاه و تعويض لباس در اين سن طبيعي است.
سه تا پنج سالگي
در اين سن کودکان تصور مي کنند، در مرکز جهان قرار دارند و همه چيز متوجه آنهااست. قوه تخيل او تمام مدت فعال است. معني رقابت را در اين زمان مي آموزد ومشتاقانه خواهان پيروز شدن در بازي ها و رقابت هاي دوستانه است. آموزش مهارتبرقراري روابط اجتماعي به آنها ضروري است. باز کردن و بستن دکمه هاي لباس، بستن بندکفش، گرفتن و پرتاب کردن توپ هاي بزرگ، لي لي، بالا رفتن از تپه، طناب زدن از جملهفعاليت هايي است که کودکان علاقه مند به انجام آن هستند. بيان کلمه چرا در ميانکودکان در اين سن متداول است. پاسخ به حروف پرسشي مانند «چرا، چگونه» مهارتي است کهآنها مي آموزند. بازگويي داستان ها و حفظ اشعار از ديگر توانمند ي هاي آنها است.
تشخيص ميان اشکال هندسي، رنگ ها، تعريف کردن داستان، احساس ترس از اصوات و افرادناشناس، رعايت کردن نوبت، يادگيري قوانين ساده بازي، تماشاي تلويزيون و درک مفهومقدرداني مهارت هاي ديگري است. گفتني است کودکان در اين سن قادر به تشخيص واقعيت ازتوهم نيستند.
پنج تا هفت سالگي
اتکا به نفس، همکاري و احترام به ديگران مفاهيم تازه اي است که کودک کاربرد آنهارا مي آموزد. مسواک زدن، لباس پوشيدن، يادگيري آدرس، تلفن و اسامي افراد، درکمفهومات زماني مانند ديروز، فردا، پارسال، امسال، درک مفهوم اندوه و تأسف خوردن وترس از مرگ توانمندي هاي ديگر کودکان در اين سن است.
پاسخ به پرسش هاي امري ديگران و تمايل به گسترش دوستيابي مهارتي است که او يادمي گيرد. کودکان در اين سن خود را به عنوان عضوي از افراد جهان مي پذيرند.
کودکان خود را با ديگر افراد مقايسه کرده و تفاوت ها را بخوبي تشخيص مي دهند. آموزش مهارت هاي مختلف از جمله يادگيري زبان در اين سن بيشتر از سنين ديگر تأثيرگذار است.