آیا تاکنون با کودکانی مواجه شدهاید که برای بهدست آوردن کوچکترین چیز آنقدر داد و فریاد به راه مياندازند و پرخاش ميكنند که والدینشان کلافه ميشوند و عاقبت درخواست آنها را ميپذيرند؟
روزنامه قانون - علي روستايي: آیا تاکنون با کودکانی مواجه شدهاید که برای بهدست آوردن کوچکترین چیز آنقدر داد و فریاد به راه مياندازند و پرخاش ميكنند که والدینشان کلافه ميشوند و عاقبت درخواست آنها را ميپذيرند؟ والدین زیادی هستند كه به دلایل مختلف از جمله عدم اطلاع از مهارت فرزندپروری، نداشتن احساس مسئولیت در مورد آینده فرزندان، نداشتن صبر و حوصله، برخوردهای هیجانی و احساسی و... بهراحتی به درخواستهای غیرمنطقی آنها عمل میکنند.
تعاريف پرخاشگري روانشناساني که اعتقادات نظري متفاوتي دارند در مورد چگونگي تعريف پرخاشگري اساساً با هم توافق ندارند. موضوع اصلي اين است که آيا بايد پرخاشگري را براساس پيامدهاي قابل ديدن آن تعريف کنيم يا براساس مقاصد شخصي که آن را نشان ميدهد؟ گروهي پرخاشگري را رفتاري ميدانند که به ديگران آسيب ميرساند يا بالقوه ميتواند آسيب برساند. پرخاشگري ممکن است بدني باشد مثل: زدن، لگد زدن و يا گازگرفتن. يا لفظي مانند فرياد زدن، رنجاندن، يا به صورت تجاوز به حقوق ديگران مثل گرفتن چيزي توسط زور از ديگران. اما در نگاه كلي پرخاشگري وسيلهاي رفتاري است در جهت رسيدن به هدفي. اغلب پرخاشگريهاي بين کودکان کوچک از نوع «وسيلهاي» است. اين نوع پرخاشگري به خاطر متعلقات است. کودکان از يکديگر اسباببازي ميقاپند، يکديگر را هل ميدهند تا به اسباببازياي که ميخواهند با آن بازي کنند دست يابند. به ندرت اتفاق ميافتد که کودکان بخواهند به کسي آسيب برسانند يا از روي عصبانيت دست به پرخاشگري بزنند. در مواجهه با كودكان پرخاشگر باید چگونه رفتاركرد؟ در مورد کودک پرخاشگری که الگوپذیری عامل این گونه رفتار او بوده، باید روی الگوی کودک کار کرد و راههای دیگری جز پرخاشگری را به آن الگو آموخت. اگر پرخاشگری در اثر ناکامی به وجود آمده باشد، باید کودک ناکام را در رسیدن به اهداف مطلوب و دوست داشتنی کمک کنیم.
در مواردی که علت پرخاشگری اضطراب است، باید از نگرانی درونی و اضطراب کودک مطلع شده و در از بين بردن عامل تلاش كنيم. ورزش کردن برای این کودکان بسیار مؤثر است و باعث تخلیه هیجانی آنان میشود. در کشمکشهای درونی باید کودک را از حالت دوگانگی خارج كرد. کمک به کودکان در تصمیم گیری، باعث می شود که بیاموزند به حالتهای دوگانه درونی خود پایان بخشند. در پارهای از موارد كه افسردگي عامل پرخاشگری است، لازم است به این نکته پی ببریم که او چه چیز دوست داشتنی را از دست داده و چگونه می شود مورد از دست رفته را برای او جبران کنیم. هنگامی که کودک قربانی خشونت در مدرسه شده است، باید با مسئولان مدرسه صحبت کنیم و لازم است که ایشان طبق قانون و مقررات خاص با کودکان خشونتگرا برخورد کنند؛ و نیز کودکانی را که قربانی خشونت شدهاند براساس رفتارهای خوبشان مورد تشویق و تأیید قرار دهند. چنانچه نوع پرخاشگری کودک خصمانه است، باید کودک را از آزار و اذیت کردن دور کنیم تا مجبور نباشد برای تلافی و انتقام، افراد دیگر را اذیت کند؛ و اگر پرخاشگری از نوع وسیلهای است، باید راههای دیگری را جهت مطرح کردن کودک برگزینیم تا او ناچار نباشد از روش خشونت برای جلب توجه استفاده کند. هيچگاه رفتار كودك را با اخطار دادن و تحریم و تهدید کردن به نفع خود نکنيد چراكه مطمئنا نتیجه عکس خواهيد گرفت و حتی باعث تشدید عصبانیت و خشم کودک میشويد. بهتر است ابتدا اورا به اتاق خودش بفرستيد و بعد از گذشت مدتی پس از آرام شدن كودك و خود، در این باره با وی به گفتوگو بپردازيد و اجازه دهيد کودک نيز مانند شما در رابطه با موضوع صحبت کند.