کودکان قابل ستایش هستند. چشمان بزرگ کودکانه و لبخندهای آن ها سنگ ترین قلب ها را ذوب می کند. از سوی دیگر آن ها بسیار کارآمد هستند و می توانند به ما چیزهای بسیاری در رابطه با کارایی بیاموزند.
ماهنامه مشهری تندرستی - ترجمه میلاد میرهاشمی: کودکان قابل ستایش هستند. چشمان بزرگ کودکانه و لبخندهای آن ها سنگ ترین قلب ها را ذوب می کند. از سوی دیگر آن ها بسیار کارآمد هستند و می توانند به ما چیزهای بسیاری در رابطه با کارایی بیاموزند. این درس ها را در زندگی خود به کار ببندید و اگر کسی به شما گفت که کارهای شما مانند یک کودک است می توانید باافتخار بگویید «متشکرم». خوب می خوابند کودکان و به خصوص نوزادان تازه به دنیا آمده، به گونه ای می خوابند که گویا برای این کار پول می گیرند. کودکان در طول روز حدود 10 تا 18 ساعت را به صورت منقطع می خوابند و این به رشد آن ها و توسعه سیستم امنیتی بدن آنها کمک می کند. از سوی دیگر این خوابیدن به هوشیار بودن آن ها و خلق و خوی خوب شان کمک می کند و در صورتی که خواب کافی نداشته باشند، ممکن است بدخلق، حساس و عصبانی شده و به سختی بتوان آن ها را آرام کرد. این امری آشنا برای شماست؟
بله دست است؛ ما بزرگ ترها همین گونه هستیم و کمبود خواب باعث بدخلقی، مسعد شدن برای بیماری ها، اثرات منفی بر حافظه و کاهش سطح هوشیاری ما می شود که همه این موارد در مولد بودن ما تاثیرگذار هستند. ما همچون کودکان نیاز به 18ساعت خواب نداریم ولی برای این که در بالاترین سطح بهره وری قرار بگیریم، خوب خوابیدن را باید درست مانند کودکان در اولویت قرار دهیم. اجازه می دهند بدانید خسته هستند همه والدین شاهد این قضیه بوده اند. کودکان وقتی به دلایلی چون بغل نکردن آن ها، خستگی زیاد، حساسیت بالا و مثل این ها آرامش ندارند، نارضایتی شان را به والدین شان نشان می دهند. وقتی آن ها چنین وضعیتی داشته باشند همه چیز تا زمانی که آرام شوند برای آن ها متوقف خواهدشد. چه نتیجه ای می توان از این قضیه گرفت؟ هر کسی محدودیت های کودکان را دارد. افراد مولد این را به خوبی می فهمند و می دانند که در چه زمانی کارها را کنار گذارند؛ وقتی در حالت نامساعدی به سر می برید، یک استراحت کوتاه، چند قدم راه رفتن، قدم زدن، گوش دادن به موسیقی، وارد یک گفتگو شدن و... شاید بتواند ذهن شما را آرام کرده، آرامش شما را بازگرداند و خلاقیت و بهره وری شما را به حالت سابق برگرداند. موهای شما را می گیرند و به شما اجازه نمی دهند که از آن ها دور شوید اگر کودکان موها، گوش و یا عینک شما را ببینند، آن را خواهند کشید. مراحل رشد کودک بسیار جذاب است؛ آیا این گونه نیست؟ چه کسی می دانست که ذهن کودکان تا این حد قوی است؟ زمانی که آن ها موهای شما را می گیرند، نه تنها آن را می کشند، بلکه آن را به دشت تکان خواهند داد. آخ! و جالب ترین قسمت ماجرا این است که گویا هیچ چیزی باعث نمی شود که حواس آن ها از کارشان پرت شود چرا که بسیار روی کارشان متمرکز شده اند.
ما نیز باید یاد بگیریم که مانند کودکان رفتار کنیم و تمام تمرکزمان را روی کارمان معطوف کنیم. میلیون ها اتفاق در اطراف آن ها در حال رخ دادن است ولی آن ها فقط به یکی از این موارد علاقه مند هستند و تنها آن را پیگیری می کنند. اگر ما نیز دائما این گونه عمل می کردیم بسیار مولدتر از این بودیم و درواقع کارهای خارج از اولویت خود را کنار می گذاشتیم و کارهای بااولویت خود را انجام می دادیم. پس از ماه ها تمرین راه رفتن را یاد می گیرند دستیابی به چنین نقطه عطف بزرگی برای یک کودک در یک شب اتفاق نمی افتد بلکه با ماه ها تمرین و پشتکار به دست می آید. این روند با بالا بردن سرآغاز می شود و با تکان دادن شانه ها و آرنج و دست ها ادامه می یابد. روند حرکت کودکان شامل قوس دادن کمر، تقلا کردن برا یجدا شدن از زمین، لگد زدن و حرکات شنا است. همه این حرکات باعث می شود که بعد از ماه ها عضلات کودک شکل بگیرد و برای اولین بار راه برود. زمانی که به صورت مکرر تمرینی را انجام می دهیم، صرف نظر از این که چه تمرینی را انجام میدهیم، ماهیچه های ما رشد می کندو این کار باعث قوی تر شدن عضلات به صورت ناخودآگاه می شود. مهارت های جدید حاصل از تمرینات مکرر به صورت خودکار در وجود ما نهادینه خواهد شد و در ظاهر بدون فکر و تلاش چندانی در ما به وجود خواهند آمد. ما به ندرت به این روند توجه می کنیم ولی در صورتی که برای مدتی مدید تمرین را کنار بگذاریم، در صورتی که بخواهیم مجددا آن را انجام دهیم، به خوبی متوجه این روند خواهیم شد. افرادی که بهره وری بالایی دارند نقش تکرار و تمرین در به سرانجام رساندن اهداف را به خوبی می دانند. کودکان بعد از ماه ها تمرین، در نهایت راه می روند و در این مدت هیچ گله و شکایتی انجام نمی دهند. بهره وری کلی ما نیز می تواند با تقلید این رفتار آن ها بهبود یابد. زمانی که در یک روند روزمره و مرتب قرار می گیرند استعدادهایشان شکوفا می شود والدین عجول نمی توانند تا زمانی که کودک شان سر موقع خاصی بخوابد، غذا بخورد و طبق برنامه خاص بازی کند، صبر کنند. این افراد اشتیاق زیادی برای منظم شدن برنامه روزانه کودک شان دارند. روند رشد کودکان می تواند درس هایی را برای شما به همراه داشته باشد و یکی از آن درس ها این است که بفهمیم چگونه کارهای متداول و روزمره می توانند در زندگی شما موثر باشند.
یک برنامه منظم می تواند برای کودکان بسیار خوب باشد و مانع از خستگی، گرسنگی و ضعف بیش از حد آن ها شود. همین مورد در رابطه با ما نیز صادق است. تبدیل انجام یک کار ساده به یک کار روتین و روزمره یکی از راه های بهره وری ست که بدون شک نتیجه خوبی دربر خواهد داشت. بی قید و شرط لبخند می زنند و می خندند اگر تاکنون لبخند و یا خنده های شیرین یک نوزاد را دیده باشید، می دانید که شبیه بیرون آمدن خورشید از پشت ابرهاست. این خنده ها روح و دل انسان را شاد می کند و نشان از شاد بودن کودک است و شما می خواهید که بارها و بارها این خنده های کودکانه را بشنوید و به همین دلیل است که ما ساعت ها کارهای احمقانه انجام می دهیم و شکلک در می آوریم تا نوزادمان را بخندانیم. معلوم است که لبخند زدن و خندیدن برای همه سنین بسیار عالی است و به ما در کنترل استرس، تقویت سستم ایمنی بدن، دوست داشتنی تر و قابل اعتمادتر به نظر رسیدن در چشم دیگران می کند. در اصل، عمل لبخند زدن و خندیدن هر دو رفتارهای مثبتی هستند که می توانند به صورت یکسان بر سطح بهره وری فرد تاثیر مثبت داشته باشند. پس تا می توانید بخندید.
خراب کاری می کنند و از آن می گذرند باید رفت، باید رفت، درست است؟ کودکان فقط همین کار را انجام می دهند. بی هیچ درنگی، بدون هیچ ترس و خجالتی و نگرانی در این باره که آیا زمان مناسبی است و چه در اطراف آن ها می کذرد، حواس شان به خودشان است. بدون هیچ ملاحظه ای خرابکاری می کنند و ما پوشک آن ها را عوض می کنیم. همه این موارد امری طبیعی است. مواقع بسیاری در زندگی ما وجود دارد که ما در آن ها خسته شده ایم. ما اشتباهاتی را انجام می دهیم، استراتژی هایی اشتباه انتخاب می کنیم و یا به طور کلی هدف مان را گم می کنیم. این که چگونه با این چالش ها رو به رو شویم تعیین خواهند کرد که تا چه زمانی با آن ها رو به رو خواهیم شد.
آیا ما از حرکت بازخواهیم ایستاد و تسلیم مشکلات خواهیم شد و یا اینکه به راه خود ادامه خواهیم داد؟ آیا ما کار کردن برای رسیدن به هدفمان را، به این دلیل که وقت و تلاش بسیاری صرف آن کرده ایم، ادامه خواهیم داد و یا اینکه با یک شکست موقت این راه را رها خواهیم کرد و راه دیگری را انتخاب خواهیم کرد؟ آیا ما با به وجود آمدن مشکلی از درون، دچار ضعف خواهیم شد و تلاش های آینده را خراب خواهیم کرد و یا این که آن را تنها به عنوان تجربه ای خواهیم دانست که ما را به موفقیت نزدیک تر می کند؟ واقعیت این است که خراب کاری برای هر کسی اتفاق می افتد. زمانی که این اتفاق رخ می دهد افراد مولد این خرابکاری را پاک می کنند و به راه خود ادامه می دهند. بلافاصله به شما اطلاع می دهند چه چیزی می خواهند پوشک شان را خراب کرده اند؟ برای این گریه می کنند. گرسنه اند؟ برای این هم گریه می کنند. دل درد دارند؟ خسته شده اند؟ به آروغ زدن نیاز دارند؟ برای همه این مسائل گریه می کنند تا شما نیازشان را متوجه شوید. زمانی که نوزادان به چیزی نیاز دارند و یا چیزی می خواهند شما را مطلع می کنند. هر چند گریه نوزاد برای دیگران فقط یک گریه معمولی است ولی پدر مادر با ظرافت بسیار معنای آن را می فهمند و متناسب با آن واکنش نشان می دهند. در این جا نکته ای وجود دارد. نوزادان بدون درنگ شما را از نیازهای خود مطلع می کنند و مانند ما بزرگ سالان صبر نمی کنند تا زمانی مناسب برای گفتن آن ایجاد شود و بدون هیچ ملاحظه ای این کار را انجام می دهند. حال، کسی به ما پیشنهاد نمی کند که رفتار بی ادبانه ای را در پیش بگیریم و تنها به خود فکر کنیم اما در اینجا درسی برای بهره وری برای ما وجود دارد و آن این است بگذارید دیگران آن چه می خواهید را بدانند. افراد مولد ابتکار عمل را به دست می گیرند و حتی زمانی که این کار هولناک به نظر می رسد، کار خودشان را انجام می دهند چرا که این را به خوبی می دانند که تنها راه دستیابی به نتیجه دلخواه ریسک کردن و حرکت رو به جلو است. هر کاری را در موقع مناسب آن و بدون عجله انجام می دهند زمانی که وقت انجام کاری برسد، نوزادان آن را انجام می دهند. زمانی که وقت نشستن شان است، می نشینند و زمانی که وقت خزیدن و چهار دست و پا راه رفتن است، این کار را انجام می دهند. نوزادان یک دفعه رشد نمی کنند و برحسب تصادف دست آوردی در زندگی شان به دست نمی آورند.
مطمئنا آن ها ممکن است زمانی که سطح پویایی بدن شان اهداف آن ها را دور از دسترس شان قرار دهد، ناامید شوند. از آن جایی که هنوز کسی نفهمیده است که چگونه به شکلی فراطبیعی و جادویی می توان با جهش مراحلی از زندگی را پشت سر گذاشت، کودکان از یک مرحله به مرحله بعدی می روند و به دنبال جهش و یا میان برهایی برای پشت سر گذاشتن سریع این مراحل نیستند. افرادی که دارای بهره وری بالایی هستند چنین ویژگی مشابهی با نوزادان دارند. این افراد وقت شان را برای تلاش در راستای یافتن میان برها و یا ترفندهای رسیدن به اهداف مورد نظر، تلف نمی کنند. برای رسیدن به هدف نهایی، آن ها این هدف نهایی را با اهداف کوتاه تر خرد می کنند و در این راستا اقدامات لازم را صورت می دهند.