شورهاي دنيا را ميتوان با نگاههاي مختلفي دستهبندي کرد که يکي از غمانگيزترينشان تقسيمبندي براساس نياز کودکان به کمکهاي جهاني است.
نياز بيش از تصور به غذا در شمال و شاخ آفريقا، ناآراميهاي اجتماعي در شمال آفريقا و خاورميانه و قحطي در سودان ، مهمترين اتفاقاتي است که در سالجاري ميلادي براي کودکان افتاده است.حال بچهها در کشورهاي آفريقايي چندان تعريفي ندارد. بيش از نيم ميليون کودک در آستانه خطر مرگ حتمي بر اثر گرسنگي هستند. آنچه در سومالي رخ ميدهد از قيمتهاي بالاي غذا و مشکلات نظامي باعث شده که بيش از 3-2 ميليون کودک در اتيوپي، کنيا و سومالي دچار سوء تغذيه شوند. بهار عربي خواستههاي اجتماعي و اقتصادي زيادي را در کشورهاي فقير که به فساد اقتصادي و بيکاري معروفند ايجاد کرده است.
روند رو به رشد قيمت غذا و سوخت و کميابي آب و خشونت سياسي و ناامني اجتماعي بهشدت بر زندگي کودکان و زنان تأثير گذاشته است. موضوعات زيادي براي نگراني در مورد کودکان و زنان در اين منطقه وجود دارد بهخصوص در ليبي، سوريه و يمن؛ جايي که موضوعات سياسي تأثير بيشتري بر زندگي کودکان گذاشته است. تغييرات آب و هوايي اوضاع را بدتر کرده است. در کشورهاي شرقيتر مانند فيليپين چندين توفان در سال باعث شده کودکان زيادي مجبور به ترک محل زندگيشان شوند. آنها از طريق همان آبي که خانههايشان را ويران کرده بيمار ميشوند. در کرهشمالي برنامهريزيهاي نادرست، تداوم کمبود غذاي منطقهاي به همراه بلاياي طبيعي و کاهش کمکهاي جهاني، سوءتغذيه را براي کودکان و مادرانشان به همراه آورده است، بهطوري که 37درصد از جمعيت اين کشور وابسته به کمکهاي جهاني هستند.در سال گذشته بيشترين کمکهاي انساندوستانه به کشور سودان با 178 ميليون دلار و در مرحله بعد به کنگو، زيمبابوه، پاکستان، هائيتي، اتيوپي و سودان جنوبي شده است. اين کمکها از سوي ژاپن، اتحاديه اروپا، صندوق شرايط اضطراري سازمان ملل و صندوق مشترک کمکهاي انساندوستانه انجام شده است.
اروپاي مرکزي و شرقي و کشورهاي مستقل مشترکالمنافع
در يکي دو سال اخير اين منطقه بحران خاصي را تجربه نکرده است اما زلزلهاي که در ماه مي2011 در ترکيه آمد به صراحت حساسيت و آسيبپذيري منطقه را در برابر بلايايي مانند زلزله، سيل، رانش زمين و شرايط آب و هواييبد يادآوري کرد. کشور قرقيزستان هنوز از شرايط خشونت سياسي سال 2010 خارج نشده و دوره نقاهت را به سر ميبرد. اين نگراني در مورد بخشهاي قرهباغ، آبخازيا، اوستياي جنوبي (بخشي از گرجستان)، ترنسنيستريا (بخشي از روسيه) و کوزوو همچنان وجود دارد. جنگ بيشترين تأثير را بر زندگي غيرنظاميها ميگذارد. بعد از فروپاشي شوروي بسياري از جمهوريهاي استقلالطلب وضعيت کلي سياسي در اين منطقه را پيچيده کردهاند.
آسيا و اقيانوسيه:
از زلزله گرفته تا توفان و بادهاي موسمي؛ 89درصد از مردمي که از فجايع طبيعي در سال 2010 رنج بردهاند در آسيا زندگي ميکنند. پاکستان به تنهايي 20ميليون نفر از آوارگان سيل را بهخود اختصاص داده است. سال گذشته يکپنجم اين کشور زير آب رفت و بسياري از زنان و کودکان را با مشکلات بهداشتي آواره کرد.
خاور ميانه و شمال آفريقا
اوايل سال ميلادي 2010 چشمانداز اجتماعي، اقتصادي و سياسي خاورميانه و شمال آفريقا تغييرات تاريخي بسياري کرد. اگرچه هنوز نميتوان نتايج اين تحولات را پيشبيني کرد اما در حال حاضر نگرانيهاي زيادي در مورد کودکان کشورهاي اين منطقه وجود دارد. اين تغييرات بيشک بر زندگي کودکان و نقض حقوق آنها در دسترسي به آموزش و سلامت تأثير خواهد گذاشت؛ بهطور مثال در يمن درگيريها و ناآراميهاي سياسي و مسلحانه، کودکان و ساکنان شهرها را مجبور به ترک غيرضروري کرده است. کمکهاي بينالمللي شامل مدرسههاي تابستاني، حمايتهاي رواني و همچنين نظارت بر اجراي قرارداد 1612 شوراي امنيت در مورد حمايت از کودکان درگير مناقشات مسلحانه است. در برخي از کشورهاي آفريقايي حدود 90درصد از کودکان زير خط فقر زندگي ميکنند.اگرچه برخي از کشورها در خاورميانه و شمال آفريقا پيشرفتهايي در بخش سلامت به دست آوردهاند اما اين پيشرفت در همه جا يکنواخت نيست. تحقيقي که در دفتر خاورميانه و شمال آفريقاي يونيسف در بين دو دهک بالا و دو دهک پايين 10کشور از اين منطقه درباره مرگ و مير کودکان زير 5سال، واکسيناسيون سرخک در کودکان زير يک سال، نسبت زايمان توسط متخصص، پوشش مراقبتهاي قبل از تولد و استفاده از وسايل پيشگيري از بارداري صورت گرفته نشان ميدهد تفاوت اصلي در دسترسي به خدمات بهداشتي با توجه به ثروت افراد است. بهطوري که کودکاني که متعلق به خانوادههاي ثروتمند هستند احتمال بيشتري براي زنده ماندن و دريافت واکسن نسبت به کودکان فقير دارند و به همين نسبت دسترسي به ساير خدمات. عميقترين شکافها در اين زمينه در يمن و سودان ديده ميشود.
کشورهاي عربي حوزه خليجفارس
بخش عربي منطقه خليجفارسHIV / AIDS پايين است اما دانش مردم در مورد نحوه شيوع اچآي وي بهطور کلي اندک است. به 5 کشور بحرين، کويت، قطر، عربستان سعودي و امارات متحدهعربي تقسيم ميشود. 42درصد از جمعيت اين کشورها زير 18سال هستند. با اينکه سرانه درآمد ناخالص ملي بالاست اما کودکان مشکلات زيادي دارند که در نتيجه تقابل نگرشهاي سنتي و اقتصاد مدرن جهاني بهوجود آمده است. کشورهاي منطقه خليجفارس براي دستيابي به بسياري از اهداف توسعه هزاره از دهه 90 تلاش ميکنند، هرچند اين روند کند است. از ثروتي که از طريق فروش نفت به دست ميآيد چندان در شرايط مردمان اين کشورها تأثير ندارد بهطوري که آمارهاي بيکاري بسيار بالاست. بهطور متوسط نسبت ثبت نام خالص در مدارس ابتدايي در منطقه در حدود 84درصد (با تغييرات کمي در بين دو جنس) است با اين حال تعداد کساني که ثبت نام ميکنند از 10درصد تجاوز نميکند. سوءاستفاده از زنان و کودکان، کاهش سن ازدواج و پايين بودن کيفيت برنامه درسي، از مسائل مورد نگراني است. به دست آوردن آمارهايي از اين مشکلات از اولويتهاي اين منطقه است. اين کشورها براي ايجاد زيرساختهاي لازم براي افزايش نرخ بقاي کودکان تلاشهاي بسياري کردهاند، هرچند حدود 10درصد از کودکان زير 5سال از کمبود وزن در سراسر منطقه رنج ميبرند. در اين منطقه تصادفات رانندگي هنوز از علل اصلي مرگ و مير کودکان است. اگر چه هنوز نرخ گسترش
کشورهاي پيشرفته و صنعتي
شرايط در اين کشورها کاملا با آنچه در کشورهاي در حال توسعه و جهان سومي اتفاق ميافتد فرق ميکند. اين کشورها معمولا جزو کشورهايي هستند که به ساير کشورها کمکهاي بشردوستانه ارائه ميدهند و دغدغهها و مشکلاتشان با سايرين فرق ميکند؛ مثلا ميخواهند بدانند که کودکان تک والد چند نفر هستند؟ چه تعدادي از شير مادر تغذيه ميکنند؟ چند درصد از بوميان فلان منطقه در کلاسهاي آموزشي قبل از مدرسه شرکت ميکنند؟ و چه تعداد از دندانهاي بچههاي شش ساله پوسيدگي دارد؟ آمارهاي اين کشورها از کاهش ميزان مرگ و مير مواليد، افزايش اميد به زندگي در بدو تولد، درصد بالاي ثبت نام و حضور در مدرسه و.... را نشان ميدهد.
آمريکاي لاتين و کشورهاي حوزه کارائيب
اين منطقه نيز با بلاياي طبيعي ناشي از تغييرات آب و هوايي و توفانهاي سيلآسا شناخته ميشود؛ بهطوري که مثلا در کلمبيا نياز به يک اورژانس دائمي وجود دارد. در گواتمالا و هندوراس همزماني خشکسالي و افزايش قيمت غذا سوءتغذيه ايجاد کرده است. در بوليوي و پاراگوئه هزاران مورد تب دانگ گزارش شده است. در آرژانتين و شيلي آتشفشان کودکان را آواره ميکند و در مکزيک سيل و توفان و هائيتي هنوز درگير عواقب زلزلهاي است که چندي پيش آمد.
غرب و مرکز آفريقا
زندگي در غرب و مرکز آفريقا براي کودکان شامل فقر مزمن و گرسنگي شديد است. خشکساليهاي دورهاي فعاليتهاي کشاورزي را فلج کرده است؛ بهطوري که 10ميليون نفر از مردم و 860هزار کودک زير 5سال کشورهاي اين منطقه با سوءتغذيه دست و پنجه نرم ميکنند. در برخي از کشورها با وجود فقر زياد ساکنان، مهاجران گرسنهتر نيز به مرزها وارد ميشوند. اوضاع بهگونهاي است که بهزودي صندوق اضطراري منطقهاي براي افزايش ظرفيت کمک رساني ايجاد خواهد شد.
شرق و جنوب آفريقا
براي دهههاي متمادي ميليونها کودک و زن در قسمتهاي شرقي و جنوبي با موضوعاتي چون جنگ، درگيريهاي سياسي، خشکسالي، سيل، بيماري و... دست به گريبان بودهاند و سالي که گذشت از اين حيث مستثنا نبوده است؛ بهطور مثال سيل در ناميبيا باعث بسته شدن 263مدرسه و محروم شدن 114هزار کودک از تحصيل شد. نرخ مرگ و مير کودکان و ميزان سوء تغذيه آنان در مناطق بسيار آسيبديده بالاتر از آستانه اورژانس (15درصد) است. وضعيت بهگونهاي است که انتظار ميرود اوضاع وخيمتر نيز شود. علاوه بر اينها شيوع بالاي ايدز نيز مزيد بر علت شده بهطوري که 35 درصد از مبتلايان جديد و 38 درصد از مرگ جهاني ناشي از ايدز در 9کشور جنوب آفريقا رخ ميدهد؛ ميزان شيوع ايدز در کشور سوازيلند 33درصد است.
افغانستان
تعداد حوادث امنيتي که در افغانستان اتفاق ميافتد در 12ماه گذشته به طرز چشمگيري افزايش يافته است. افزايش خشونتهاي گسترده مانع از اقدامات بشردوستانه ميشود. خشکساليهاي طولاني نيز باعث شده کشاورزان قادر به توليد نيازهاي اوليه خود هم نباشند؛ در نتيجه کودکان اين کشور با کمبود 2 ميليون تني موادغذايي مواجه هستند. 21 درصد زناني که در سن باروري هستند از سوءتغذيه شديد رنج ميبرند. 42 درصد از بچهها از تحصيلات محرومند که بيشترشان دختر هستند. بچهها هنوز از خانوادههايشان جدا ميشوند، کشته يا معدوم ميشوند و يا توسط گروههاي تروريستي براي حملات انتحاري مورد سوءاستفاده قرار ميگيرند. علاوه بر اين، قاچاق، ازدواج اجباري و کارهاي طاقتفرسا از ديگر چالشهاي کودکان افغان است.
پاکستان
نزديک به يکسال از سيل ويرانگر سال 2010 ميگذرد. اين سيل ميليونها نفر از کودکان را بهگونهاي آواره کرد که بسياري از کودکان و خانوادههايشان هنوز نتوانستهاند به شرايط عادي و خانههايشان بازگردند. در اين سيل، 10 هزار مدرسه از بين رفت. بهدليل شرايط نامساعد منطقه، کمکهاي انساندوستانه به کساني ميرسيد که خود را به کمپهاي امداد رسانده بودند. در حال حاضر بيشترين نياز کودکان اين کشور دسترسي به آب سالم براي جلوگيري از وبا، هپاتيت و حصبه است. در مرحله بعد حمايتهاي آموزشي از 10 هزار کودک بيخانمان و حمايت از مادرانشان بايستي در برنامهها گنجانده شود.
سودان
داراي يکي از بالاترين سرانههاي مرگ و مير مادر و کودک در جهان است. از هر 100هزار زايمان،2هزار و54 زن ميميرند. از هر 1000مورد زايمان در مؤسسات بهداشتي، 102نوزاد ميميرند. همچنين مشخص شده که تنها 48درصد از زنان سوداني در دوران بارداري موفق به استفاده از تسهيلات پزشکي ميشوند. بيماريهاي عفوني قابل پيشگيري و سوءتغذيه از شايعترين علل بروز عوارض جانبي و مرگ و مير در کودکان زير 5 سال هستند.
چين
در سالهاي اخير، وضعيت سلامت و تندرستي کودکان چين بهطور چشمگيري بهبود يافته و شاخصهاي تندرستي کودکان چين به سطح کشورهاي پيشرفته متوسط رسيده است. با اين حال، مسائلي چون سوءتغذيه ناشي از فقر مواد غذايي و کمخوني کودکان در مناطق روستايي واقع در غرب چين همچنان وجود دارد. طي 5 سال گذشته ميزان مرگ و مير نوزادان و کودکان کمتر از 5 سال، روند کاهشي داشته است. بهمنظور بهبود تغذيه کودکان روستايي، فدراسيون زنان و صندوق کودکان و نوجوانان چين برنامهاي براي رفع مشکل کمخوني نوزادان و کودکان به اجرا گذاشتهاند اما اجراي سخت قانون تکفرزندي آمار سقط نوزادان دختر را بهشدت افزايش داد بهطوري که دولت مجبور به تصويب قانون منع انجام سونوگرافي و اعمال شديد آن شد.
هند
يکي از مسائل مهمي که در جامعه هند بهشدت مشاهده ميشود تبعيض بين نوزادان دختر و پسر است. علاوه بر واکنشهاي متفاوت فرهنگي که درقبال تولد دختر يا پسر وجود دارد، گزارشهايي نيز درباره نسبت زنان و مردان در اين کشور وجود دارد. در هند در مقابل هر 100 مرد فقط 93 زن وجود دارد. با اين محاسبه ميتوان گفت که حدود 40 تا 50 ميليون دختر از جمعيت هند مفقود شدهاند. اين در حالي است که بهکارگيري روش تشخيص سونوگرافي براي تعيين جنسيت بسيار رواج دارد. کارشناسان نتيجهگيري ميکنند که مسئله مرگ دختران در هند ارتباطي به فقر خانوادهها ندارد چون طبقه متوسط به امکانات پزشکي نظير سونوگرافي در هند دسترسي دارند.
مصر
بهرغم پيشرفتهاي قابلملاحظه، ميليونها کودک مصري در فقر به سر ميبرند. مطالعهاي که اخيرا انجام شده نشان ميدهد که نيمي از کودکان زير 18سال مصري با روزي 2دلار زندگي ميکنند و اين امکان سلامت و آموزش مناسب را از آنها ميگيرد. يافتههاي کليدي اين مطالعه عبارتند از: بيش از 7ميليون کودک از حقوق خود براي بهدست آوردن غذا، آب و بهداشت، آموزش، سرپناه، مشارکت و حمايت محروماند و در مصر دختران کمتر از پسران از خدمات آموزشي بهرهمند شوند. اين مطالعه قبل از شروع بيدار اسلامي در مصر انجام شده است بنابراين بايد وخامت اوضاع را براي کودکان بهمراتب بيشتر قلمداد کرد.
هائيتي
زلزلهاي که سال گذشته همزمان با سال نو ميلادي آمد بسياري از شهرهاي پرجمعيت هائيتي مانند پورتوپرنس را ويران و کودکان و زنان زيادي را آواره و بيخانمان، محروم از بهداشت و درمان و... کرد. اگر زلزله هم نميآمد باز اين کشور از شرايط خوبي براي کودکان برخوردار نبود. از آنجا که تراکم جمعيت در اين کشور بالاست و زيرساختها مناسب نيست يا اصلا وجود ندارد بلاياي طبيعي بيشترين تاثير را برکودکان ميگذارد. هائيتي داراي بالاترين ميزان مرگ و مير کودکان زير 5 سال و مادران را در نيمکره غربي دنيا دارد و عمدهترين علل مرگ و مير، اسهال و عفونتهاي تنفسي، مالاريا، سل، ايدز و ويروس HIV است.
آرژانتين
آرژانتين در ميان کشورهاي آمريکاي جنوبي از شرايط بهتري برخوردار است. اين کشور در 4سال متوالي توانسته ميزان فقر و نرخ بيکاري را بهطور چشمگيري کاهش دهد اما اين شامل همه بخشهاي کشور نميشود بهطوري که 7 درصد از جمعيت اين کشور با روزي يک دلار سر ميکنند و کودکان بيشتر از همه در معرض فقر هستند. خيلي از دانشآموزان کلاسها را تکرار کرده و يا در دوران دبيرستان ترک تحصيل ميکنند. برنامه ملياي به نام« طرح خانواده» براي کمک به خانوادههاي فقير اجرا شده است. در اين طرح در قبال مدرسه رفتن بچهها، مراقبتهاي بهداشتي اوليه دريافت خواهند کرد.
عراق
براساس گزارشي که اخيرا سازمان ملل منتشر کرده، درگيريها در اين کشور باعث کشتهشدن و نقصعضو صدها کودک شده است. در عراق از کودکان بهعنوان جاسوس و براي جابهجايي تجهيزات نظامي، ضبط تصاوير حملات با هدف استفاده تبليغاتي و همچنين کارگذاشتن بمب در مدارس و بيمارستانها و گاهي اوقات از آنها بهعنوان طعمه براي به دامانداختن نيروهاي امنيتي استفاده ميشود. اين علاوه بر حملات انفجاري است که عليه کودکان عراقي صورت ميگيرد. بنا بر آمار دولت عراق، بيش از 870 کودک عراقي طي سالهاي گذشته کشته و بيش از 3هزار و 200 کودک زخمي شدهاند.
آفريقاي جنوبي
آمريکا
تعداد کودکان صفر تا 17 سال در آمريکا بيش از 74 ميليون نفر است. يکي از مشکلات کودکان آمريکايي، خشونت کودکان بزرگتر نسبت به کودکان خردسال است. 21 درصد از کودکان (15/5 ميليون نفر) در فقر زندگي ميکنند. اين رقم در سال 2008 حدود 19 درصد بود. اين روند مطابق با انتظارات مربوط به رکود اقتصادي اخير است. 90 درصد از کودکان در آمريکا تحت پوشش بيمههاي درماني هستند ولي 7/5 ميليون نفر از کودکان تحت هيچ بيمهاي در هيچ دوره زماني از سال نيستند. 59درصد از کودکان در شهرهايي زندگي ميکنند که آلودگي هوا بيش از استانداردهاي ملي است. تعداد کساني که به آب آشاميدني مناسب با استانداردها دسترسي ندارند 7درصد شده است.
استراليا
وضعيت کودکان در کشورهاي پيشرفته کاملا فرق ميکند و مشکلاتشان به هيچ عنوان شباهتي به ديگران ندارد. بهطور مثال مسائلي که استراليا با آن مواجه است اينگونهاند: تعداد نوزاداني که منحصرا در چهار و شش ماهگي با شير مادر تغذيه ميکنند، چگونگي و ميزان شيوع مشکلات رواني و اختلالات در ميان کودکان و توسعه اجتماعي و عاطفي کودکان، تعداد کودکاني که در خانوادههايي با عملکرد سالم زندگي ميکنند، دلايل شيوع قلدري و زورگويي کودکان در مدارس و کيفيت مراقبت از کودکان. افزايش نرخ معلوليتهاي شديد، ديابت و پوسيدگي دندان در بين ششسالهها، چاقي بيش از حد کودکان بر اثر تماشاي زياد تلويزيون و بازي با کامپيوتر، مصرف کمسبزيجات از ديگر نگرانيهاست.
مالزي
مالزي اخيرا 2پروتکل کنوانسيون حقوق کودک مبني بر حمايت از سوءاستفاده جنسي از کودکان و حفاظت از آنها در برابر درگيريهاي مسلحانه را امضا کرد. وزارت زنان و خانواده مالزي برنامههايي براي آموزش و آگاهي و نگهباني از حقوق کودکان تدارک ديده است.
ايران
به يمن سيستم جامع مراقبتهاي بهداشتي اوليه در ايران، کودکان ايراني امروزه شانس بهتري نسبت به والدين خود در زمينه زندهماندن دارند. با اينکه نرخ مرگومير مادران و نوزادان کاهش يافته است، سوءتغذيه، اسهال و کمبود مواد مغذي همچنان يک معضل در مناطق دورافتاده است. در سطح ملي، بيشتر از 95درصد کودکان بهصورت کامل از اين مشکلات مصون هستند اما اين رقم در مناطق محروم بسيار پايين است. کودکان درنقاط محروم همچنين از نرخ پايين ثبت تولد، ضعف جسماني، کندي رشد و کمبود وزن رنج ميبرند.ازدواج زودهنگام هنوز در برخي مناطق ايران رايج است. پديده ازدواج زودهنگام ارتباط تنگاتنگي با مشکل فقر دارد. والدين دراين مناطق هنوز از بسياري از نتايج منفي ازدواج زود هنگام اطلاع ندارند. کودکان کار يکي ديگر از نتايج فقر هستند. بسياري از کودکان روستايي ايران معمولا در سن 12سالگي کار ميکنند.اما ايران دربسياري ازموارد پيشرفت هاي خوبي داشته است. گزارشهاي وزارت بهداشت از کاهش قابل توجه مرگ و مير کودکان زير 5سال در طول 30سال گذشته حکايت دارد. براساس گزارش منتشر شده در کتاب «شاخصهاي سيماي سلامت»، ميزان مرگ کودکان کمتر از پنج ساله از 222 در هزارتولد در سال 1349 به 36/4در هزار تولد زنده در سال1379 کاهش يافته است.