بیشتر والدینی که از
تحقیر برای کنترل و تربیت فرزند استفاده می کنند، در واقع آن را روشی برای تلنگر
زدن به کودکان خود می دانند یا حداقل تحقیر را روشی برای کنترل کودک می دانند.
تکریم در لغت به معنای
تعظیم ، بزرگداشت و حرمت ، احترام گذاشتن است و تحقیر سرزنش کردن و نقطه مقابل آن
است.
تحقیر در هر سنی مشکل ساز
است اما در دوران کودکی می تواند تاثیر گذار تر با شد زیرا تاثیر کلمات بر روی
کودکان بیشتر است . تحقیقات نشان داده است که هر فرد در 10 سال اول عمر خود به طور
متوسط با حدود 150 هزار پیام و واژه منفی مواجه می شود و بیشتر این پیام ها با
محتوای «بی عرضه، تنبل، شلخته، دست و پا چلفتی، خنگ، بی شعور، بی مسئولیت، تو هیچی
نمی شی، بکن نکن، برو نرو، حرف نزن، نخور، بشین نشین، دست بزن نزن، به جز خرابکاری
کار دیگری بلد نیستی» است.
این پیام را اکثرا
خانواده و در درجه بعدی دوستان و در نهایت معلم و مدرسه به ذهن کودک تزریق می کنند
و بیشتر والدینی که از تحقیر برای کنترل و تربیت فرزند استفاده می کنند، در واقع
آن را روشی برای تلنگر زدن به کودکان خود می دانند یا حداقل تحقیر را روشی برای
کنترل کودک می دانند.
از ائمه اطهار روایات
بسیاری در مورد تکریم و احترام به کودکان وارد شده است. رسول اکرم صلی الله علیه و
آله و سلم در این باره می فرمایند : به بزرگسالان خود احترام کنید و نسبت به
کودکان خویش ترحم و عطوفت نمایید.(1)
همچنین از امام علی علیه
السلام روایت شده است : در خانواده خود با کودکان عطوف و مهربان باش و بزرگترها را
احترام کن.(2)
از مصادیق تحقیر کودکان
می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1)مقایسه و ارزیابی او با
دیگران
2) طعنه زدن و سرزنش کودک
در مقابل دیگران
3)سلام نکردن به کودک
4)نظارت افراطی برکودک
5)تذکر پی در پی
6)صدا کردن کودک با القاب
ناپسند
7)تحمیل امور بر کودک
8)اجازه ندان به کودک
برای صحبت کردن و کامل کردن گفتارش
9)عدم توجه به قول و قرار
با کودک
10)داشتن انتظارات فراتر
از توان کودک
11)نیشخند و پوزخند کردن
کودک و ......
تحقیر کردن عوارض جسمی و
روانی را بر فرد تحقیر شده باقی می گذارد مانند:
کمبود اعتماد به نفس:
اولین و مهمترین آسیب کاهش عزت و اعتماد به نفس است هر چقدر عزت نفس کودک پایین تر
باشد امید و آرزو های او دچار نقصان می شود و اینگونه کودکان در برقراری ارتباط با
دیگران به مشکل خواهند خورد و در بزرگسالی به این باور خواهند رسید که قادر به
انجام هیچ کاری نیستند.
افسردگی: دومین مورد
که می توان به آن اشاره کرد افسردگی است تحقیقات در این زمینه نشان داده است که
تحقیر مدام و سرزنش کودک امکان بروز افسردگی را در بزرگسالی افزایش خواهد داد.
والدینی که به منظور
کنترل رفتار کودک آنها را مورد سرزنش ، تحقیر و تنبیه بدنی قرار می دهند منتظر
بروز رفتارهای خشونت آمیز در کودکان خود باشند در واقع این کودکان از شیوه رفتاری
والدین خودشان برای رفتار با دیگران استفاده می کنند
خجالتی بودن: کم رویی و
خجالتی بودن یکی دیگر از اختلالاتی است که ممکن است در اینگونه کودکان دیده شود
مقایسه شدن کودک با دیگران ، جدی نگرفته شدن از سوی والدین ازجمله اموری هستند که
به خجالتی شدن فرزندان منجر می شود.
ایجاد شخصیت ناسازگار
:کنترل ، تحقیر، سرزنش مدام کودک تاثیرات منفی بر شخصیت آنها دارد و موجب ایجاد یک
شخصیت نا سازگار می شود .کودکی که تلاش می کند در مقابل شما بایستد و مقابله به
مثل کند.
خشونت: نکته دیگر آن
است که والدینی که به منظور کنترل رفتار کودک آنها را مورد سرزنش ، تحقیر و تنبیه
بدنی قرار می دهند منتظر بروز رفتارهای خشونت آمیز در کودکان خود باشند در واقع
این کودکان از شیوه رفتاری والدین خودشان برای رفتار با دیگران استفاده می کنند.
عدم توانایی ارتباط صحیح
با دیگران : در بعضی از مواقع احساس حقارت چنان تاثیری بر روی فرد می گذارد که فرد
مبتلا جرات معاشرت با مردم را پیدا نمی کند و از ترس اینکه مبادا در جمع مورد
تحقیر واقع شود کناره گیری را به هرگونه برقراری رابطه ای ترجیح می دهد.
خود کم بینی : با سرکوب
اعتماد به نفس در فرد ی که مورد تحقیر واقع شده است این مسئله به مرور باعث به
وجود آمدن حس خود کم بینی در فرد می شود. او احساس خواهد کرد برای انجام هیچ کاری
لیاقت دارد و دیگران از او بهتر هستند.
از دست دادن
مهارت نه گفتن : کودکی که در خانواده به خصوص در بر خورد با
والدین تحقیر و سرزنش می شود اعتماد به نفسشان کاهش می کند ، این گونه افراد که
دارای اعتماد به نفس پایینی هستند در مقابل خواسته های دیگران جرات نه گفتن را از
دست می دهند.
از عواقب جسمی که ممکن
است کودکانی که مورد بی مهری و بی توجهی والدین قرار گرفته اند با آن مواجهه شوند
می توان به مواردی همچون بی اشتهایی ، پر خوری ، هیجانات منفی ، اختلال در خواب، و
حتی ترس و شب ادراری اشاره کرد.