کمتر پیش میآید
که با دیدن یک فرد پرسشی درباره نام او نشود.
شنیدن
بعضی نامها دیگران را میخنداند، متعجب میکند یا به تامل وامیدارد. نامها میتوانند
صاحبانشان را سربلند کنند یا برعکس موجب خجالت و سرافکندگیشان شوند، اما نباید
فراموش کرد وجه مشترک همه نامهای نیک و بد، والدین و بزرگترهایی هستند که آنها
را روی فرزندان تازه متولد شدهشان میگذارند.
سالهای گذشته
تغییرات زیادی در نامگذاری فرزندان ایرانیان رخ داده است؛ این روزها بسیاری از
والدین ترجیحشان این است که اسم بچهشان را یک نام خاص بگذارند؛ برای همین سازمان
ثبتاحوال پر شده از نامهایی که شبیه هیچ نام دیگری نیست.
هر پدر و مادری
دوست دارد فرزندش نامی نیک داشته باشد و شاید به همین دلیل است که بسیاری از والدین
در انتخاب نام نیکو حساسیت زیادی به خرج میدهند و روزها و ماهها برای انتخاب نام
مناسب وقت صرف میکنند.
برخی والدین
بر کمتکرار بودن نام هم تاکید دارند و ترجیح میدهند نامی انتخاب کنند که فراوانی
کمتری داشته باشد؛ همین امر باعث شده که شاهد اسامی عجیب و غریبی باشیم که گاهی به
گوش میرسد. در پایگاه اطلاعات جمعیتی کشور 420 هزار عنوان نام وجود دارد که 220
هزار عنوان دخترانه و 200 هزار عنوان پسرانه است. تنوع نامهای دخترانه که برگرفته
از 20 الگوی توصیفی، دینی مذهبی، ملی باستانی، قومی، منطقهای، ترکیبی، نام گلها،
طبیعت، حیوانات زیبا، پرندگان، کوهها و رودها و نام موجودات خیالی و تاریخی است؛
بیشتر از نامهای پسرانه است، این در حالی است که تعداد 14 الگو برای نامگذاری پسرها
وجود دارد. اول از همه والدین باید توجه کنند اسمی انتخاب کنند که از روی آن بشود
جنسیت کودک را شناخت، نه این که اسمش را بگویند و بعد افراد بپرسند دختر است یا
پسر! مسلما این نام در شکلگیری هویت جنسی کودک موثر است.
نامی که برای
کودک برمیگزینند میتواند شخصیت فردی و اجتماعی وی را تحت تاثیر قرار دهد چراکه
نخستین آهنگ آشنا برای کودک نام اوست و اثر بسزایی در شکلگیری اندیشه و آینده
کودک دارد.
اسم بچه را چه کسی انتخاب کند
شیوه و راه و
رسم نامگذاری از گذشته تا کنون بارها تغییر کرده است؛ از نوشتن نامهای مختلف و میان
قرآن گذاشتن و انتخاب یکی از آنها تا قرعهکشی معمولی و انتخاب یکی از نامهای
نامزد شده یا انتخاب نام و اعلام آن از سوی بزرگترها... .
در گذشته به
طور معمول این مراسم از سوی بزرگان فامیل و پدربزرگها و مادربزرگهای کودک برگزار
میشد و تصمیم نهایی را درباره نام کودک آنها میگرفتند، اما حالا کمتر پدر و مادری
هستند که حتی قبل از تصمیم قطعی برای بچهدار شدن چند نام دختر و پسر برای بچه به
دنیا نیامدهشان انتخاب نکرده باشند. امروزه بیشتر پدر و مادرها معتقدند که پدر و
مادرشان یک بار برای انتخاب نام آنها تصمیم گرفتهاند و حالا نوبت خودشان است که
اسم بچهشان را انتخاب کنند. اما در کل این مساله برای بیشتر پدربزرگها و
مادربزرگها حل شده است. بیشتر آنها نظر خود را میگویند و شاید خیلی هم دلشان بخواهد
با نامی که دوست دارند نوهشان را صدا بزنند، اما این روزها کمتر پدربزرگ و
مادربزرگی است که انتظار داشته باشد نام انتخابی او را بپسندند. البته هنوز هم در
شهرهای کوچک و روستاها کسانی هستند که واگذاری انتخاب نام کودکشان به بزرگترها
را احترام به آنها میدانند و هرچند تا آخر عمر نامی که خودشان برای فرزندشان
انتخاب کنند در دلشان میماند، اما معتقدند باید به نظر و عقیده بزرگترها احترام
گذاشت و افتخار نامگذاری برای کودک را به آنها سپرد.
اختلافهایی که بهدلیل نامگذاری پیش میآید
مادربزرگ هنوز
هم دلخور است، دیگر حتی اشتیاق زیادی برای دیدن نوهاش ندارد و معتقد است با رد
کردن نام پیشنهادی او که نام شوهر مرحومش بوده، به او بیاحترامی کردهاند، عمهها
هم هیچ کدام با اسم بچه موافق نبودند و به طرفداری از مادرشان اصلا او رابه نام
صدا نمیزنند.
این سرنوشت
کودکانی است که آنقدر مراسم نامگذاریشان پیچیده و پرمساله میشود که برعکس
کاربردش که باید شادی و زندگی به همراه آورد بیشتر باعث دلخوری و دوری و گاهی باعث
قهر و قطع رابطه فامیلی میشود.
این مشکل ممکن
است بین پدر و مادر هم پیش بیاید، البته بیشتر اوقات والدین به توافق میرسند؛ اما
گاهی هم برعکس است و اینجاست که آنها اسمگذاری برای فرزندانشان را بین هم تقسیم میکنند.
مثلا با به دنیا آمدن هر فرزند یکی از والدین اسم فرزند را انتخاب کند؛ این طوری
بحث بین والدین صورت نمیگیرد، اما امان از وقتی که قرار باشد فرزندی که در راه است
اولین و آخرین فرزند باشد. اینجاست که مساله انتخاب اسم مشکلساز خواهد شد؛ زیرا این
مساله مربوط به اختلاف سلیقه والدین در انتخاب اسم برای تنها فرزندشان است.
البته این
روزها کمی این مساله تعدیل شده، اما هنوز میتوان آن را بین خانوادهها و فامیلها
مشاهده کرد، گاهی برای پیش نیامدن این دلخوریها پدر و مادر مجبور میشوند دل همه
را به دست بیاورند و نتیجهاش دواسمه و سه اسمه شدن کودک میشود.
من دو اسمه هستم
تازه از وقتی
وارد مدرسه شده، متوجه شده که اسم ثبت شده در شناسنامهاش با اسمی که خود را با آن
شناخته فرق میکند؛ اسمی که هرچند اسم واقعیاش است، اما برای او غریبه و
ناآشناست.
پدر نامی را
که خود میپسندد در شناسنامهاش ثبت کرده و مادر با نامی که خود دوست داشته او را
صدا زده و از آنجا که ارتباط بچهها با مادران وسیعتر و بیشتر از ارتباط با
پدرانشان است، مادر موفق شده و همه حتی پدر بعد از مدتی او را با نام دلخواه مادر
صدا زدهاند. این سرنوشت نامگذاری کودکانی است که پدر و مادر یا در بعضی موارد بقیه
خانواده و فامیل مثل مادربزرگ و پدربزرگ یا حتی عمه، عمو، خاله و دایی بر سر
حرفشان برای تعیین نام کودک باقی میمانند و هیچ کدام از حق داشته و نداشتهشان
کوتاه نمیآیند تا در آینده کودک دارای دو نام یا در موارد نادری سه نام باشد. در
مواردی حتی کودکانی هستند که در خانواده مادری با یک نام خوانده میشوند و در
خانواده پدری با نام دیگر که این نوع نامگذاریها برای کودک بسیار دشوارتر از دو
اسمه بودن در شرایطی است که محدود به شناسنامه و خانه باشد. در بعضی خانوادهها هم
در شناسنامه کودک یک اسم مذهبی ثبت میکنند، اما با نام دیگری او را صدا میزنند.
سیما راغبیان،
مدرس دانشگاه و کارشناس کودک و نوجوان در این باره میگوید: دو اسمه بودن فرد جز ایجاد
تضاد برای او هیچ ثمری ندارد و به طور معمول نام شناسنامهای این افراد برای آنها
بیگانه است حال آن که در مدرسه و دانشگاه که فقط با اسم شناسنامهای سر و کار
دارند بسیار دچار مشکل میشوند.
اسمهای اسلامی
هرچند طی سالهای
اخیر خیلی از پدر و مادرها به دنبال نامهای خاص، تک و گاه عجیب و غریب برای
فرزندانشان هستند، اما آمارهای هر ساله سازمان ثبتاحوال نشان میدهد همیشه فراوانی
چند اسم اول آمار منتشر شده متعلق به اسامی اسلامی است.
طی ده سال اخیر
اولین اسم پسرها با رقابت بین ابوالفضل و امیرحسین و امیرعلی در تغییر بوده، اما
نام فاطمه هر ساله پرطرفدارترین و دارای بیشترین تعداد نامگذاری برای دخترها بوده
است.
و همین طور بر
اساس آمار 92 سال گذشته بیشترین انتخاب نام ایرانیان برای فرزندان اسامی ائمه
اطهار(ع) است که فراوانی ده نام اول ثبت شده در پایگاه اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت
احوال، نامهای پسران به ترتیب عبارت است از محمد، علی، حسین، مهدی، حسن، رضا،
محمدرضا، علیرضا، احمد و عباس و برای دختران به ترتیب فاطمه، زهرا، مریم، معصومه،
زینب، سکینه، رقیه، خدیجه، لیلا و سمیه.
اما اسمهای
ائمه معصومین(ع) مانند اسم حسین، امیرحسین و محمد حسین علاوه بر طول سال، در دو
ماه محرم و صفر نیز بیشترین فراوانی را دارند. این مساله درباره برخی نامها نیز
صدق میکند. بهعنوان نمونه زمان انقلاب و رحلت امام خمینی(ره) اسم روحالله
بالاترین میزان فراوانی را در میان اسمهای پسر داشت.
بعضی افراد برای
انتخاب اسم فرزند خود از اسامی دینی استفاده میکنند و دلیل این انتخاب را متبرک
بودن این اسامی میدانند و یقین دارند که این اسامی شخصیت فرزندانشان را تحت تاثیر
قرار میدهد و حتی گاهی اوقات اسم بعضی از افراد در شناسنامه نام مذهبی است در حالی
که به اسم دیگری خوانده میشوند؛ در هر صورت این دسته از افراد اعتقادات خاصی نسبت
به این اسامی دارند.
در کل این
مساله نشان میدهد هنوز مردم به اسامی مذهبی و اسلامی بیشتر علاقه و اعتقاد دارند
تا اسامی دیگر.
تاثیر فیلمها و سریالها بر نامگذاری
تعدادی از نامها
اقبال موقت دارند. از این زاویه رسانه ملی نیز نقش مهمی در فرهنگ مهندسی نام و
نامگذاری دارد. مثلا، در سریال ستایش نام شخصیت ستایش و در سریال پنج کیلومتر تا
بهشت اسم آیدا به واسطه شخصیت خوبی که در فیلم داشت مورد پسند مردم قرار گرفت و در
مقطعی بیشترین اسامی فرزندان دختر از بین این اسمها بود؛ بعد از سریال مختار، اسم
کیان برای پسرها و بعد از سریال میوه ممنوعه، اسم هستی برای دخترها بسیار متداول
شد، آمارهای ثبت احوال نشان میدهد، سال 87 بیش از 15 هزار نفر و سال 88 بیش از 13
هزار نفر نام دختران خود را هستی گذاشتهاند.
این اسامی و
بسیاری نامهای دیگر متاثر از فیلمها و سریالها - که تغییر آماری قابل ملاحظهای
در چند اسم اول ثبت شده در سازمان ثبت احوال به وجود آورده است- نشاندهنده تاثیر
بعضی فیلمها و سریالهای محبوب مردم بر نامگذاری کودکانشان است.
حالا وقتی همه
این بچهها با اسمهایی شبیه هم - که بیشترشان متعلق به دورهای خاص هستند - وارد
مدرسه میشوند چه اتفاقی میافتد؟ چند ستایش و هستی و آیدا و... در یک کلاس!
این مساله
نشاندهنده تاثیرپذیری زیاد مردم از رسانه ملی است، این که آنها تا این حد به این
رسانه دقت و توجه میکنند و حاضرند اصلیترین و اولین تصمیم در مورد زندگی
کودکانشان را از این رسانه اتخاذ کنند، بار مسئولیت این رسانه را
سنگینتر
میکند.
مادربزرگم نمیتواند مرا صدا بزند
حسرت یک بار
درست صدا زدن اسم نوه اش به دلش مانده، انستیاژ هم دوست دارد مادربزرگش او را با
نام درست و واقعیاش صدا بزند نه هر بار با یک تلفظ و یک آهنگ، اما هر چه خودش هم
برای مادربزرگ نامش را تکرار میکند و سعی میکند نام خود را به او یاد دهد تلفظ
مادربزگ خوب نمیشود!
نامی که در
حال حاضر برای نوزاد نورسیده خانواده جذاب و شیرین میآید شاید تا چند سال دیگر
برای زن یا مردی که میخواهد وارد جامعه شود مایه کسرشان باشد. شنو، چیمن، آنوشکا،
صابرنیا و آمیتیس نامهایی هستند که پدران و مادران امروز بر فرزندان خود میگذارند.
پدیده اسمهای
خاص و بیهمتا تا آنجا پیش رفته که برای تکرار بعضی از نامها باید حداقل لیسانس داشته
باشید! بماند که با همین مدرک هم اگر تا سه هفته فکر کنید نمیتوانید معنی آن اسمها
را حدس بزنید.
گاهی دائم صدا
زدن بچه با آن اسم سخت و با تلفظ تخصصی برای پدر و مادر او هم مشکل است، اما این
والدین با پشتکار قوی این سختی را به جان میخرند تا کودکشان اولین کسی باشد که
صاحب این اسم هرچند عجیب و سخت است.
حالا سوال اینجاست
که واقعا تک و خاص بودن بعضی اسمها به غلط تلفظ کردن اسم کودک از سوی مادربزرگ و
پدربزرگ و در بیشتر موارد همکلاسیهای مهدکودک و مدرسه کودک میارزد یا نه!
اسمهایی پرطرفدار دیروز و امروز
برخلاف دهههای
قبل که بیشتر مردم برای نامگذاری نوزادان به دنبال نامهای متداول بودند، در سالهای
اخیر به دنبال نامهایی متمایز هستند.
نامها تحت
تاثیر مد هستند. کمتر نامی را میتوان یافت که در طول نسلها محبوبیت خود را حفظ
کرده باشد. شاید نامهایی که الان عجیب به نظر میرسند چند سال پیش برای پدران و
مادرانی که اقدام به نامگذاری آنها روی فرزندانشان میکردند عجیب و خندهدار نبود.
در گذشته بعضی والدین با توجه به اهمیت یک شیء، یک صفت یا صنعت در دورهای خاص
اقدام به گذاشتن نام آن روی فرزندان خود میکردند؛ چهبسا در بیشتر موارد حتی معنی
درست آن را نمیدانستند؛ این شرایط همچنان باقی است، بسیاری از خانوادهها برای این
که نامی متفاوت و منحصربهفرد بر فرزند خود بگذارند از نامهای عجیب و غریب
استفاده میکنند و اصرار دارند که آن اسم در شناسنامه فرزندشان ثبت شود ولی شاید
چند سال دیگر همین اسم متفاوت موجب سرافکندگی فرزندشان در آینده شود.
برخی از والدین
پس از تولد فرزندان خود برای آنها نامهای ترکیبی ناموزن یا خارجی بدون معنا و
مفهوم ایرانی انتخاب میکنند، حال آن که نامگذاری بدون در نظر گرفتن معنا و مفهوم یا
لحاظ کردن معیارهای ملی و اسلامی در واقع اقدامی ضدفرهنگی است، اما سازمان ثبت
احوال به منظور حفظ ریشههای فرهنگی کشور با این اقدام آنها مخالفت کرده و انتخاب
نام را مشروط به تائید و صدور مجوزدر کمیته چهار نفره این سازمان میکند؛ این کمیته
چهار نفره تائید اسامی متشکل از دو استاد دانشگاه دارای دکتری ادبیات فارسی و ادبیات
عرب و مدیرکل ثبت احوال استان و معاون سجلی این سازمان است و اسامی غیرمتعارف باید
برای تائید در این کمیته مورد بررسی قرار گرفته و به تائید نهایی برسد.
هر ماه حدود
30 تا 40 پرونده انتخاب نام برای طرح در این کمیته مطرح میشود و به طور معمول در
70 درصد موارد، انتخاب اسم به تائید کمیته میرسد و در30 درصد نیز نامهایی از سوی
کمیته به والدین پیشنهاد میشود.
اگر در دهه 70
آرشها و کورشها و امیرحسینها زیاد بودند و در دهه 80 پارساها و ایلیاها، در این
سالها نوبت به هیراد و رشان رسیده است. ظهور این جریان در سالهای اخیر موجب شده
که مردم در نامگذاری به دنبال واژههای جدید باشند، واژههایی که قبلا خیلی مورد
استفاده قرار نمیگرفته و به دلایلی بخشی از والدین علاقه دارند که از این اسامی
برای فرزندانشان استفاده کنند.
جالب است بدانید
ده نام فراوانی که در استان تهران در شش ماهه گذشته انتخاب شده، شامل: امیرعلی،
محمدطاها، امیرحسین، علی، ابوالفضل، امیرعباس، امیرمحمد، محمدمهدی، محمدحسین،
پارسا، برای پسران و فاطمه، زهرا، نازنینزهرا، ریحانه، النا، رها، هستی، سارینا،
باران و ستایش برای دختران بوده است.
اسمهایی که افراد از داشتن آنها خجالت میکشند
ویلا، سماور،
شناور، چرت، نخواسته، حقیر، نوشابه و اسکناس، بخشیاز نامهایی عجیب و غریبی
هستند که در سالهای اخیر با درخواست صاحبان آنها اقدام به تعویض نام در شناسنامه
شده است.
اکنون در
سازمان ثبت احوال 3737 نام پسرانه و 3812 نام دخترانه قابل تغییر وجود دارد که هر
شخصی نامش در آن باشد بلافاصله به اسم مناسب، قابل تغییر است. البته ممکن است اسمی
در این فهرستها نباشد، اما از دید ثبت احوال قابل تغییر باشد که در این باره فرد
باید دنبال مجوزهای لازم باشد.
مساله فقط
خجالت کشیدن افراد از اسمهای عجیب و غریبشان نیست، والدین برای نامگذاری کودک تا
آنجا باید دقت داشته باشند که کودک در سنین متفاوت نه از معنی اسمش و نه از آهنگ
آن، خجالت نکشد یا اسمهای بدون معنایی که تهی و بدون پشتوانه فرهنگی است برایش
انتخاب نکنند که در بزرگسالی به طور دایم مجبور به توضیح درباره اسمش شود.
موقع انتخاب
اسم به این مساله دقت کنید که نام انتخابی در حالت عامیانه و کوتاه شده چه صورتی
به خود میگیرد. گاهی اوقات یک اسم متناسب زیبا با کمی تغییر تبدیل به یک اسم
نامتناسب با معنای بد میشود. دستهای از افراد هستند که برای زنده نگاه داشتن یاد
و خاطره عزیزانشان برای نامگذاری فرزندانشان از اسامی آنها استفاده میکنند؛ هر
چند که شاید بعضی از آن اسامی در زمان حال دیگر هیچ طرفداری نداشته باشد. زنده نگه
داشتن نام اعضای متوفی فامیل باری است که بر دوش کودک نهاده میشود. نام انتخاب
شده برای نوزاد توقعات والدین را نمایان میسازد. آنها میخواهند و میکوشند همه
صفات نیکوی فرد فقید خانواده در فرزندشان متجلی شود. باید توجه داشته باشیم که
قرار نیست آدمها ادامهدهنده راه و مشی یکدیگر باشند. اگر نام کودک نماد قدرت، بیباکی
یا قهرمانی باشد و او فاقد چنین خصایصی، ممکن است در طول سالهای کودکی همواره در
معرض سرکوفت خانواده یا دیگران قرار بگیرد. از طرف دیگر اسمهایی که چیزی یا کسی
را یادآوری میکند ممکن است در بزرگسالی یا حتی از دوران مدرسه رفتن برای افراد
مشکلآفرین باشد، مثل نام رستم که هر چند یکی از نامهای فاخر شاهنامه و برخوردار
از پشتوانه فرهنگی و اسطوره پهلوانی و قدرت است؛ اگر روی یک پسر بچه نحیف و لاغر
گذاشته شود، ممکن است باعث شود توسط همسالان دیگر به سخره گرفته شود و همین طور
بعضی نامهای دیگر مثل زیبا، ماهرو و... .
اگرچه نتایج یک
پژوهش صورت گرفته در حوزه نامها نارضایتی بیشتر انسانها از اسمشان را نشان میدهد،
اما بیشتر شرکتکنندگان در نظرسنجی اعلام کردهاند باوجود نارضایتی از اسم، اگر حق
تغییر نامشان را داشته باشند، ترجیح خواهند داد از این حق استفاده نکنند. آنهایی
هم که تمایل به تغییر اسم داشتهاند، کسانی بودهاند که بهدلیل نوع نامشان متحمل
فشار شدهاند. بچهها در برابر تفاوتها، دقیق و بیملاحظه هستند. همچنین آنها در
مقاطعی معین نسبت به اسامی مردانه و زنانه مرزبندیهای خللناپذیری در ذهن دارند؛
از همین رو وقتی کودکی از یک جنس معین را میبینند که در نظر آنها نام جنس مخالف
را بر خود دارد، دست به استهزای وی میزنند. داشتن نامهای خارجی نیز ممکن است
باعث خندیدن و مسخره شدن از طرف دیگران شود، هرچند چند سالی است استفاده از اسمهایی
مانند رابرت، الیزابت و جورج ممنوع است و اگر کسی هم این اسمها را داشته باشد
بلافاصله بعد از تقاضا به اسامی ایرانی اسلامی تغییر میکند و همین طور بعضی نامها
که بسیار مورد علاقه افراد بوده ، اما شاید خیلیها هنوز نمیدانند معنی خیلی جالبی
ندارد مثل نام شیما که به معنی زن خالدار است و جزو اسامی قابل تغییر بوده و دیگر
با گذاشتن آن موافقت نمیشود.
سازمان ثبت
احوال این حق را برای افرادی که نام نامناسب دارند قائل شده که بتوانند در اسرع
وقت نامشان را تغییر دهند؛ اگر اسمشان جزو فهرست اسمهایی باشد که در ثبت احوال
قابل تغییر قید شدهراه سادهتری پیش رو دارند، با مراجعه به سازمان ثبت احوال میتوانند
نام خود را تغییر دهند، اما اگر نامشان در این فهرست نباشد راه دشوارتری پیش رو
دارند.(ضمیمه چاردیواری/الهام طباطبایی)