تغییرات
و پیچیدگیهای دنیای امروز، لزوم توجه به اخلاق را پررنگ تر کرده، در حالیکه گاهاً
در جوامع مختلف و گروههای مختلف مردم از سیاستمداران و سردمداران تا عموم
مردم، بی اخلاقی ها و بی توجهی به ارزشهای دینی و اخلاقی مشاهده می شود.
دین مبین اسلام، بیش از هر دین
و آیین دیگری بر لزوم اخلاق مداری مردم و حکومت تاکید داشته است. امیر مۆمنان علی (ع) رواج
بی اخلاقی هایی نظیر محروم ساختن دیگران ازحق خود،پرداخت رشوه،به باطل کشاندن دیگران
و ... در جامعه را از مهمترین علل سقوط جامعه برشمرده اند.
به همین دلیل، پدران و مادران، مدرسه
و اجتماع به طوردائم با موضوع تربیت کودکانی محترم و با اخلاق مواجه هستند. در عصری
که نظارت بر کودکان کاری بسیار ظریف و زندگی در آن پیچیده است،قضیه پرورش کودکان
شریف بسیار ضروری و اضطراری است. همچنین، آمار و ارقام حاکی از افزایش بزهکاری و
بروز جرائم در سنین پایین است، از طرفی تعصبات فردی و رفتارهای مغایر اخلاق
درجوامع مختلف گسترش یافته که نشاندهنده خلأ جدی در تربیت اخلاقی آحاد جامعه است.
قطعاً بهترین زمان برای شکل گیری ارزشهای اخلاقی در فرد دوران کودکی است، و
خانواده ها و معلمان می توانند با شناسایی تواناییها و محدودیتهای کودکان در سنین
مختلف، به بهترین نحو اقدام به رشد ارزشهای اخلاقی در کودکان کنند. در این مقاله
ضمن معرفی ویژگیهای رشد اخلاقی در کودکان،روشهای مۆثر در تربیت اخلاقی آنها ارائه
گردیده است.
اخلاق در نتیجه تعامل عواملی
مانند نظرهای والدین، روشهای انضباطی و انتخابها و اختیارهای خود کودکان شکل میگیرد.
کودک از تجربههای اولیه خود برای تشخیص درست از غلط استفاده میکند،
در عین حال هنگامی که به تربیت و
پرورش نیاز دارد، والدین باید به او کمک کنند یاد بگیرد در زندگی مقررات را بپذیرد
و ناکامیها را تحمل کند. پس میتوان گفت خانه بهترین مدرسه برای آموزش رفتارهای
اخلاقی است. در این نوشتار هفت راهنمای ساده برای پرورش رشد اخلاقی کودکان را بررسی
میکنیم:
- «تحسین» به جای
«پاداش»
معمولا والدین بلافاصله پس از
مشاهده رفتارهای مطلوب و اخلاقی، کودک را تقویت می کنند و به آنها پاداش می دهند.
اما «تحسین کردنِ» رفتارهای مثبتِ اخلاقی کودک بهتر از «پاداش دادن» به کودک برای
آن رفتارها است. پاداش به مرور باعث میشود کودک آن رفتار اخلاقی را به خاطر چیز دیگری
انجام دهد ولی تحسین آن را در نظر کودک به خودی خود ارزشمند میکند و به فضیلتی
خواستنی تبدیل میسازد.
- تحسین «شخصیت»
به جای تحسین «رفتار»
معمولا والدین به آثار رفتارهای
کودک واکنش نشان می دهند. اگر چه یکی از بهترین تمرینهای سازنده اخلاق،
اشاره به اثر رفتار کودک بر شخص دیگر است، انجام این کار باعث افزایش رشد اخلاقی
کودک میشود، اما روان شناسان معتقدند
تحسین کردنِ « شخصیت » بافضیلتِ
کودک کارسازتر از تحسین کردن خود « رفتار » اخلاقی کودک است (مثلا اینکه به کودک
بگوییم «چقدر خوبه که راستگو/اهل کمک کردن/مهربان هستی » بهتر است از اینکه بگوییم
« آفرین که راست گفتی/فلان کمک و لطف را کردی »).
والدین اولین و مهمترین الگو
و معلم اخلاق کودکانشان هستند بنابراین مطمئن شوید به همان شیوهکه از کودکتان
انتظار دارید، رفتار میکنید. او با مشاهده انتخابها و واکنشها و شنیدن حرفهای
روزمره شما، معیارهای اخلاقی را میآموزد
- تحسین «تلاش» به
جای تحسین «استعداد»
تحسین کردنِ « تلاش »و کوشش
ارادی کودک موثرتر از تحسین کردنِ «استعداد»های او است.
- توجه ویژه به
هشتسالگی
بهترین سن برای تعریف مثبت از
شخصیت کودک و بهبود تصویر او از هویت اخلاقیاش 8 سالگی است. زودتر از آن چندان
قدرت فهم شخصیت بافضیلت را ندارد. دیرتر از آن هم دیگر تصویرش از شخصیت اخلاقیاش
تا حد زیادی شکل گرفته است.
- ایجاد حس
«خطاکاری» به جای «شرم»
در برابر رفتارهای غیراخلاقی
کودک بهتر است به جای احساس «شرم» (که توام با حس حقارت و بیارزشی و انفعال است)،
احساس «خطاکاری» را (که همراه با پشیمانی و همدلی و میل جبران است) در او ایجاد کنیم.
- «تاسف» به
جای «خشم»
وقتی در پاسخ به رفتار غیراخلاقی
کودک اظهار « خشم » میکنیم در او حس مخرب « شرم » (که تصویر او از خودش را منفی میکند)
ایجاد میشود. ولی وقتی اظهار « تاسف » میکنیم در او حس سازندهی « خطاکاری » (که
میل اصلاح رفتار ایجاد میکند) تقویت میشود. « اظهار تاسف » و تاکید بر اینکه از
شخصیت اخلاقیِ کودک انتظار بیشتری دارید بهتر از نشان دادن « عصبانیت » است.
- «موعظهی عملیِ
صِرف» بهتر از «موعظهعملی و زبانی»
اگر الگوی اخلاقیِ عملیِ خوبی
برای کودک باشیم و او را موعظهی زبانینکنیم موثرتر از این است که همانقدر الگوی
اخلاقی خوبی باشیم ولی موعظه زبانی هم بکنیم. به تعبیر سادهتر موعظهی عملی بدون
موعظهی زبانی کارسازتر از موعظهی همزمانِ عملی و زبانی است.
تلاش کنید الگویی نمونه یا یک
مثال اخلاقی قوی باشید. والدین اولین و مهمترین الگو و معلم اخلاق کودکانشان
هستند بنابراین مطمئن شوید به همان شیوهکه از کودکتان انتظار دارید، رفتار میکنید.
او با مشاهده انتخابها و واکنشها و شنیدن حرفهای روزمره شما، معیارهای اخلاقی
را میآموزد. رفتارهای پدر و مادر در زندگی روزمره درسهای اخلاقی مهمی به کمک میدهد.
شما خودتان با خویشاوندان، دوستان، همسایگان و بیگانگان چگونه رفتار میکنید؟ چه فیلمهایی
تماشا و کدام کتابها و برنامههای تلویزیونی را انتخاب میکنید؟ با تضادهای اخلاقی
روزانه چه برخوردی دارید؟ مثلا در مورد تقلب فرزندتان، دروغ دوستش و مزاحمت همسایه
چه واکنشی نشان میدهید؟ به رفتارهایی توجه کنید که میخواهید فرزندانتان در مورد
آنها از شما سرمشق بگیرند. یکی از بهترین سوالهایی که در پایان هر روز میتوانید
از خودتان بپرسید، این است: «اگر من تنها سرمشق فرزندم برای تشخیص درست از نادرست
باشم، او امروز چه چیزهایی یاد گرفته است؟»
پدر مادرها و معلمها میدانند
همین هفت راهنمای ساده چقدر در تربیت روزمرهی بچهها کاربرد و مصداق دارد.
متاسفانه بعضاْ در عمل با هدف تربیت اخلاقی خلاف این توصیهها پیاده میشود
و شخصیت اخلاقی کودکان را خود والدین، ناخواسته، تخریب میکنند.