سایت رجانیوز در مطلبی نوشت: فرستادن کودکان خردسال به کلاسهای
آموزش زبان انگلیسی، این روزها به یکی از رفتارهای غالب بسیاری از والدین تبدیل
شده است و این مساله اگرچه تحت عنوان علم آموزی و لزوم فراگیری یک زبان بینالمللی
توسط کودکان صورت میگیرد اما واقعیت این است که بیان چند کلمه انگلیسی از سوی
کودکان در جمعهای خانوادگی میتواند باعث سربلندی یا اصطلاحا «کلاس گذاشتن» توسط
والدین شود.
به گزارش رجانیوز، همین که کودک به دنیا میآید، برخی پدر و
مادرها برنامه آموزش زبان را پیش از هر چیزی در اولویت آموزشهایش قرار میدهند.
آنها بدون آگاهی از سن مناسب شروع آموزش زبان دوم کودک را خیلی زود در برنامه
آموزشی زبان قرار میدهند و حتی قبل از آنکه کودک بتواند زبان اول یا زبان مادری
خود را خوب صحبت کند با زبان دیگری آشنا میشود. در این میان هستند والدینی که هر
کدام به صورت جداگانه با یک زبان خاص با کودک صحبت میکنند اما واقعا سن مناسب
شروع یادگیری زبان دوم چه زمانی است و یادگیری زبان دوم چه کمکی به توانمندی کودک
میکند؟ مزایا و معایب آموزش زبان دوم چه چیزهایی است؟
متاسفانه در سالهای اخیر، جامعه ایرانی دچار نوعی «جوگیری» در
زمینه آموزش زبان شده است؛ به طوری که اهمیت یادگیری زبان دوم (به ویژه انگلیسی به
عنوان زبان مرسوم در روابط بینالمللی) به بهانهای برای فخرفروشی خانوادهها و
الزام بیموقع و بدون در نظر گرفتن زمان مناسب برای آموزش زبان خارجی به کودکان
شده است.
نگاهی به رشد قارچگونه کلاسهای آموزش زبان به خردسالان تحت
عناوینی همچون «مهد زبان»، موید این ادعاست؛ موضوعی که یک زنگ خطر جدی برای نظام
آموزشی و تربیتی کشور به حساب میآید؛ چرا که علاوه بر دامن زدن به یک فضای غیرعلمی
و صرفا احساسی، میتواند در یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان مادری توسط کودکان
در مدارس اختلال جدی ایجاد کند.
در آموزش زبان دوم به کودک، نکته قابل توجه این است که باید
زبان مادری یا زبان اول برای کودک به طور کامل جا بیفتد و به عبارت دیگر کودک تسلط
کامل بر زبان مادری داشته باشد. کودکانی که هنوز برخی حروف را به جای هم استفاده میکنند،
حرف خاصی را نمیتوانند تلفظ کنند و برخی کلمات را جابهجا ادا میکنند برای
آموزش زبان دوم آماده نیستند.
در واقع زبان مادری یک توانایی برای یادگیری زبان دوم فراهم میکند
بنابراین کودکی که در زبان اول مشکل داشته باشد نمیتواند در یادگیری زبان دوم
موفق عمل کند. آموزش بیموقع زبان دوم باعث میشود هم آموزش زبان اول با تاخیر
همراه باشد و هم آموزش زبان دوم طولانیتر شده و دیرآموزی اتفاق بیفتد.
پایگاه تبیان هم درباره این مساله نوشته است: برخی از پژوهشها
نشان داده که آسیبهای آموزش دوزبانی در دوران مهد کودک و خردسالی به خصوص در شروع
گفتار، شاید در ابتدا کاملا هویدا نباشد اما با گذشت زمان، پیوسته آشکار میگردد.
این دسته از کودکان در نتیجه دوزبانی بودن هنگام ورود به مدرسه از نظر گفتاری عقب
مانده و منجر به عدم آمادگی وی در درک دروس می شود. وقتی کودک آمادگی رفتن به
مدرسه را نداشته باشد، سازگاری وی با عوامل و شرایط محیطی مدرسه، نسبت به کودکان
تک زبانی به مراتب دشوار تر خواهد بود. ناتوانی
در بیان مناسب مطالب موجب احساس نگرانی بیش از حد در کودکان می گردد. به همین دلیل
کودکان دوزبانی با موانع سختی در سازگاری تحصیلی روبه رو گردیده و به زحمت می
توانند به موفقیت تحصیلی دست یابند.
همچنین این متخصصان معتقدند تاثیر منفی دو زبانی بودن در
سازگاری عاطفی و اجتماعی کودک نیز افزایش می یابد. به دلیل بیان نامناسب مطالب، این
گونه کودکان مورد تمسخر قرار گرفته و پیامد این وضع احساس خشم و افسردگی در این کودکان
است.
با در نظر گرفتن همه
موارد فوق، باید این هشدار جدی را به والدین جوان داد که تحت تاثیر تبلیغات و
فضاهای خانوادگی قرار نگیرند و روند آموزشی و تربیتی کودکان خود را قربانی جوگیریهای
زودگذر نکنند. بدیهی است که یادگیری یک زبان خارجی علاوه بر کمک به افزایش دامنه
اطلاعات فرزندان، زمینه را برای فعال شدن ذهن آنها نیز فراهم میکند اما انتخاب سن
مناسب برای آغاز آموزش زبان دوم به فرزندان را باید با مشاورین و متخصصین تعیین
کرد؛ نه با تحت تاثیر قرار گرفتن چند تبلیغ جذاب درباره مهد کودکهای زبان انگلیسی
و یا چند کلمه خارجی حرف زدن از سوی کودکان خردسال فامیل