لوازم خانه را بههم ميريزد و جمع نميکند. او به من و پدرش به شدت وابسته است و برادر کوچکش را گاهي کتک ميزند و به او حسادت ميکند. من مجبورم هر دو را با هم بغل کنم ولي باز هم واکنش نشان ميدهد. دوست هم ندارم دوشخصيتي شود! چه کنم؟850****0914»
بيمناسبت نديدم که با پاسخ به پرسش اين مادر تاکيد کنم که فاصلهگذاري صحيح بين بچهها هم بر سلامت جسم و روان مادر و هم ديگر اعضاي خانواده بهخصوص کودک اول اثر مثبت دارد. اگر کمتر از 3 سال فاصله بين بچهها باشد، مشکلات زيادي به وجود ميآيد که حل آنها به درايت و تلاش بيش از حد والدين نياز دارد.
تولد فرزند دوم تاثير خاصي بر فرزند اول دارد؛ مخصوصا در ماههاي اول تولد فرزند دوم که مادر درگير شير دادن، رسيدگي و عوض کردن پوشک و... است، از توجه به فرزند بزرگتر غافل ميشود. فرزند اول شما خيلي كوچک است و به توجه شما نياز دارد ولي به دليل اين فاصله کم سني با برادر كوچكش آسيب ديده و تحمل اين وضعيت براي او که مدتي تنها فرزند خانواده بوده و تمام توجه والدين را به خود اختصاص ميداده، سخت است و اعتراض خود را هم با اين رفتارها بيان ميکند. اين مشکلات در کودکان شايع است و لجبازي يا رفتار خشن با شيرخوار مانند ضربه زدن، نيشگون گرفتن، گاز گرفتن و مشکلات مربوط به توالت رفتن (خيس کردن شبانه) و تشديد دردسرهاي غذا خوردن و خوابيدن از آن جملهاند. نبايد او را سرزنش يا تنبيه کنيد. به جاي اين كار هنگام انجام رفتار مناسب، او را تشويق کنيد و مدت زمان بيشتري را با او بگذرانيد. اگر ميگويد «برادرم را دوست ندارم»، نگوييد اين احساس بد است بلکه به او اجازه ابراز احساسات بدهيد. با فرزند بزرگترتان بحث نکنيد و مخصوصا بعضي از رفتارها مانند کودکانه صحبت کردن را ناديده بگيريد چون بازگشت به گذشته در برخي بچهها ديده ميشود به اين دليل كه گمان ميکنند به نوزاد ناتوان براي همين توجه بيشتري ميشود. در اين زمان از اتاق خارج يا مشغول کار شخصي خود شويد. به محض اينکه ديديد رفتار کودکتان مطلوب است، او را تشويق و به او توجه کنيد. در مقابل رفتارهاي آسيبرسان مثل زدن و هل دادن قاطع اما مهربان تذكر دهيد: «زدن کار بدي است و نبايد هيچکس را بزنيم.»