تصور ذهنی ما درباره کودکان این است که همه آنها به طور ذاتی و طبیعی باید به غذا خوردن علاقه داشته باشند و زمانی که گرسنه شوند به راحتی سر سفره یا میز بنشینند تا غذایشان را بخورند اما حقیقت این است که برخی از کودکان برای این که به اندازه ای کافی غذا بخورند. نیاز به کمک والدین دارند. در واقع مشکل تغذیه و بدغذایی کودکان، مشکل شایع و نگران کننده ای برای والدین است. در این مقاله قصد داریم شما را از مهم ترین دلایل بدغذایی کودکان و راهکارهای برخورد مناسب با این مشکل آگاه کنیم. دلایل بدغذایی کودکان ابتدا باید علت بدغذایی یا کم خوراکی کودک خود را بفهمیم. برای فهم علت، زیاد راه دوری نروید، علت را عموما در رفتار و شیوه های فرزندپروری خود راحت تر می توانید پیدا کنید. در واقع به غیر از علت بیمار بودن کودک، مانند عفوت مجاری ادراری یا بیماری های دیگر، که می تواند بر تغذیه کودک تاثیر منفی بگذارد، سایر علل به مسائل والدینی مربوط می شود. برای آنکه کمی در این زمینه کمک تان کرده باشیم، در ادامه، به ذکر چند نوع رفتارها، که گرایش به کم اشتهایی را در کودک افزایش می دهد، اشاره می کنیم: 1- مادر یا دیگر مراقبین کودک به دفعات از غذا به عنوان ابزاری برای تنبیه کودک استفاده می کنند. مثلا او را مجبور می کنند غذایی را که دوست ندارد بخورد، کودک نیز این عمل را می آموزد و لجبازی خود را از طریق غذا نخوردن نشان می دهد. 2- به ساعات غذا خوردن اهمیت داده نمی شود. رعایت دقیق ساعت غذا خوردن و داشتن برنامه غذایی، به کودک اهمیت خوردن غذا را نشان می دهد. 3- سخت گیری بیش از حد در آداب تغذیه نیز غذا خوردن را در ذهن کودک تبدیل به عملی ملال آور می سازد. تا حدودی طبیعی است غذا از قاشق کودک بریزد یا تمایل داشته باشد از غذایی بیشتر و از غذایی دیگر کمتر بخورد، بنابراین نباید حتما اصرار داشت هر آنچه و به هرگونه که والدین می پسندند کودک نیز به همان طریق عمل کند.
4- وقتی غذاخوردن در محیطی به دور از آرامش و همراه با کشمکش والدین با یکدیگر انجام می شود. در این هنگام نمی توان انتظار داشت کودک به حضور در این موقعیت تمایلی نشان دهد. زیرا وقت غذا خوردن، برای او همیشه تداعی کننده مشاجرات والدین خواهد بود. 5- برخی مادران بیش از حد نگران غذا خوردن کودک هستند. هنگامی که مادر آن به صورت افراطی نسبت به تغذیه کامل کودک اظهارنگرانی می کنند، معمولا با قاشق و ظرف غذا به دنبال کودکان راه می افتند و تصور می کنند با این عمل تغذیه کامل و مورد نظرشان امکانپذیر است؛ حال آنکه اصرار بیش از حد به غذا خوردناشتیاق کودک را از میان می برد و کودک از غذا به عنوان شیوه ای برای جلب توجه استفاده می کند. 6- بی توجهی به استقلال طلبی کودک. مخالفت در امر غذا خوردن می تواند نوعی میل به استقلال در کودک باشد، یعنی کودک دوست دارد خودش غذا بخورد و قاشق را به دست بگیرد و اگر مادر روی تمیزی و پاکیزگی بیش از حد تمرکز کند یا وسواس داشته باشد مبادا لباس های کودک کثیف شود یا غذا را روی زمین بریزد؛ یک کشمکش قدرت بین مادر و کودک به وجود می آید. از یک طرف مادر می خواهد کنترل اوضاع را به دست بگیرد و خودش به کودک غذا بدهد و از طرف دیگر کودک اصرار دارد خودش کارهایش را انجام دهد. توصیه هایی برای والدین نکته مهم این است که اگر فرزند شما به راحتی غذایش را می خورد و به غذ خوردن علاقه نشان می دهد، یا در وزن و قد مشکلی ندارد، لازم نیست از روش های زیر استفاده کنید اما در صورتی که کودکی دارید که اگر او را رها کنید به اندازه کافی غذا نمی خورد یا نمی توانید او را تنها برای خوردن غذا یک جا بنشانید، این راه ها به کارتان خواهد آمد. ابتدا از روش نادیده گرفتن استفاده کنید. اگر فرزندتان ناگهان علاقه اش را به غذایی از دست می دهد و از خوردن آن امتناع دارد، به این موضوع توجهی نکنید. اجازه دهید آنچه دوست دارد، بخورد و آنچه را نمی خواهد، نخورد و پس از اتمام زمان غذا خوردن، ظرف غذایش را بدون هیچ اشاره و اهمیتی بردارید. اگر مشخص کرد از کدام ماده غذایی بدش می آید، در حالی که قبلا آن را می خورده است، حساسیت نشان ندهید و چند روز بعد دوباره آن ماده را در غذا بریزید. احتمالا غذایش را می خورد چون می داند علاقه نداشتن او توجه کسی را جلب نکرده و باید به دنبال راهی دیگر برای جلب توجه باشد. بد غذایی را برای بچه ها تبدیل به صلاح نکنید. مورد دیگری که باید به آن دقت کنید این است که در حضور کودک با دیگران درباره بدغذایی او یا کودکان دیگر صحبت نکنید، با این کار او را در این مورد حساس خواهید کرد. بچه ها از این که مرکز توجه شما و صحبت هایتان باشند لذت منی برند و ممکن است برای این منظور درباره غذا خوردن بازی دربیاورند و شما ناچار شوید از این شیوه و نگرانی به عنوان ابزار و سلاحی برای تحت فشار قرار دادن کودک استفاده کنید. همچنین سعی کنید هیچ وقت کار را به آنجا نرسانید که او حس کند شما برای غذا خوردن او باید دنبالش بدوید. حس مشارکت کودک را در غذا خوردن تقویت کنید. در هنگام تهیه غذا، می توانید مشارکت فرزند خود را، هر چند کم، به کار گیرید تا احساس مثبتی نسبت به تهیه غذا در او ایجاد کنید. برای کودک بشقاب، کاسه و لیوان مخصوص به خودش بخرید. بهتر است او را هم همراه خود ببرید و اجازه دهید خودش ظرف هایش را انتخاب کند. همچنین می توانید برای خرید مواد غذایی، به خصوص آنهایی که کودک می خورد، از او کمک بگیرید و اجازه دهید او هم انتخاب کند. زمان غذا خوردن را مفرح کنید. برای ایجاد شادی و نشاط و ایجاد احساسات مثبت در کودک به هنگام غذا خوردن می توان از روش های مختلفی استفاده کرد. برای مثال می توانید یکی دوتا از عروسک هایش را کنار او بنشانید و با اجرای یک نمایش غذای کودک را به او بدهید؛ یا اینکه برای فرزندتان نقاشی بکشید. عکس خودش را بکشید و با خوردن هر قاشق یکی از اعضای آن را کامل کنید. مثال دیگر برای مفلرح کردن غذا خوردناین است که هنگام غذا دادن به کودکتان برایش قصه بگویید یا کتاب بخوانید؛ می توانید خاطره ای که کودک آن را دوست دارد، مثل رفتن به پارک، برایش بازگو کنید. غذا خوردن کودک در جمع همسالان را تقویت کنید. وقتی بچه ها با هم هستند بهتر غذاغ می خورند. اگر فرزند شما در حال بازی کردن با دوستانش است، از آنها بخواهید همه برای غذا خوردن بیایند یا اینکه غذای شان را به محل بازی شان ببرید. یا در این زمان شرایطی را فراهم کنید که فرزند شما با کودکی که اشتهای خوبی دارد و خوب غذا می خورد، همراه شود. بچه ها معمولا از هم تقلید می کنند. ممکن است فرزند شما هم برای امتحان کردن غذا تشویق شود. در این راستا می توانید از کودک خود یا بچه های دیگر هنگام خوردن غذا فیلم بگیرید و بعضی وقت ها این فیلم را برای فرزندتان بگذارید تا او به خوردن غذا تشویق شود. به ترجیجات غذایی کودکان خود اهمیت دهید هر گاه متوجه شدید دلیل علاقه نداشتن به غذای خاص، طعم و مزه غذا نیست و فقط احساس نامطلوب غذا در زبان و دهان است، شیوه تهیه را عوض کنید. برای مثال اغلب کودکان به هویج خام بیشتر از پخته علاقمندند یا سیب زمینی سرخ کرده را به آب پز ترجیح میدهند. نوعی را که دوست دارد، برای او تهیه کنید. برخی از مواد غذایی نیز برای کودک، حداقل تا سنین خاصی بسیار بدطعم هستند، برای جبران می توان از مواد غذایی مغذی تری استفاده کرد اما کودک را مجبور به خوردن آن نوع ماده غذایی خاص نکنید. در تهیه غذا سلیقه به خرج دهید حتما در نحوه غذا دادنبه کودک خود و نیز طعم ورنگ و ظاهرا غذا دقت کنید. در درجه اول باید غذا دقت کنید. در درجه اول باید غذایی را برای او تهیه کنید که او را تحریک کند؛ برای مثال اگر غذای رنگی برایش جذابتر است، غذاهایی با رنگ های متنوع برای او تهیه کنید. همچنین غذا را به نوعی شکل بدهید که او دوست دارد. غذاها به شکل انگشتی، رنگی و جذاب برای کودکان مطلوب هستند. مثلا بیشتر بچه ها فرم پیتزا را خیلی دوست دارند یا اینکه دوست دارند غذا را در دست بگیرند و بخورند. الگوی سالم تغذیه را مد نظر داشته باشید. یکی از چیزهایی که مانع خوردن غذا یا میان وعده های مغذی در بچه ها می شود، خوردن تنقلات است؛ بهتر است تا حد امکان از خرید و نگهداری اینگونه تنقلات خودداری کنید. همچنین به یاد داشته باشید مادر، پدر یا خواهر و برادر بزرگتر بهترین الگو و راهنما برای کودکان هستند. فرزند شما غذاهایی را خواهد خورد که شما می خورید، نه آنهایی که به او می گویید بهتر است بخورد. پس سعی کنید همیشه مواد غذایی مفید خریداری کنید و رژیم غذایی سالم و متناسبی داشته باشید. در زمینه غذا خوردن هم قاطع باشید. نگران نباشید و باور کنید فرزند شما با یک وعده غذا نخوردن آسیب نمی بیند، یا سوءتغذیه نمی گیرد. پس باقیمانده غذایش را نخورید یا به او شکلات و بیسکویت ندهید، چون باید بداند اگر غذایش را نخورد، چیز دیگری به جای غذا به او داده نخواهد شد. فقط در هنگام غذا خوردن سایر اعضای خانواده به او چند گزینه پیشنهاد دهید، آن هم پیشنهادهای کم زحمت! یعنی اگر غذا سوپ بود و کودک شما دوست نداشت، می توانید خوردن نان و پنیر را به او پیشنهاد دهید اما به پختن یک غذای دیگر مشغول نشوید، در این صورت کودک یا انتخاب ساده دوم را می پذیرد یا پیامد بدغذایی خود یعنی گرسنگی را تحمل می کند. از کمک تخصصی غافل نشوید. اگر کودکتان به شدت بدغذاست یا غذا نمی خورد، و همچنین با راهکارهای فوق، تغییری در او حاسل نشد، باید او را نزد متخصص کودک یا کارشناس تغذیه ببرید؛ پس از بررسی های لازم و رد احتمالات جسمی، در صورت نیاز، نزد روان شناس نیز ببرید.