اگر مطمئن شوید که بین بیش فعالی کودکان و احتمال ابتلا به اعتیاد او در آینده یک رابطه قوی وجود دارد - به طوری بدانید 30 درصد معتادان اختلال بیش فعالی دارند - بین این نگرانی و نگرانی از مصرف داروی درمان بیش فعالی تا سالهای طولانی، کدامیک را ناچارا انتخاب میکنید و به آن تن میدهید.
به گزارش خبرنگار ایسنا، اغلب خانوادهها از ترس تجویز داروی بیش فعالی (ریتالین و ...) و عوارض احتمالی آن، با وجود علم به ابتلای کودک خود به این اختلال، به متخصص مراجعه نمیکنند؛ اما این دسته از خانوادهها در صورتی که بدانند احتمال بروز اعتیاد و مصرف مواد مخدر توسط فرزندان بیش فعالشان در آینده بسیار زیاد است، حتما به روانپزشک مراجعه کرده و درمان دارویی این اختلال را ترجیح میدهند.
کودکی را مجسم کنید که معلولیت جسمی دارد و بدون کمک عصا قادر به راه رفتن نیست. کودکان بیش فعال نیز دچار عارضه معلولیت در مغز هستند، معلولیتی پنهان که چون به چشم نمیآید و علائم جسمانی و نقص عضو به دنبال ندارد، کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
شنیدن این عبارات شاید برای خانوادههای دارای کودکان بیش فعال و پذیرش اختلال معلولیت مغزی آنها سخت باشد، اما عدم توجه به درمان این نقص مغزی، درست مثل گرفتن عصا از دست همان کوک معلول است.
دکتر محسن حافظی، روانپزشک در گفتوگو با خبرنگار ایسنا در این باره توضیحات بیشتری میدهد.
او اولا کودکان بیش فعال را کودکان پر جنب و جوش، دارای علائم تکانشی، بعضا حراف که وسط حرف دیگران میپرند و قبل از تمام شدن سوال طرف مقابل جواب میدهند و از همه مهمتر کم توجه میداند.
به گفته این متخصص، کم توجهی، اثرات زیادی بر کاهش سطح موفقیت کودک بیش فعال نسبت به کودک عادی دارد. این کودک به خاطر همین ویژگی همواره با افت تحصیلی مواجه است و عمدتا در درس ریاضی مشکل پیدا میکند. نسبت به تکالیف خود بسیار بیتوجه و حتی بیعلاقه است. دائما دچار فراموشی میشود و حواسپرت است.
دکتر حافظی خاطرنشان میکند که حدود 9 درصد کودکان در سنین دبستان، مبتلا به بیش فعالی هستند و درحالیکه نقص بیولوژیک با افزایش سن کودکان رو به اصلاح میرود، در کودکان بیش فعال این گونه نیست و مثلا در سنین نوجوانی مثل یک کودک رفتار میکنند.
این روانپزشک به نکتهای اشاره میکند که بار پذیرش این اختلال در فرزند را برای والدین او آسانتر میکند و آن این که 80 درصد علت ابتلا به اختلال بیش فعالی، ژنتیکی است. بنابراین 40 درصد والدین کودکان بیش فعال، خود دچار این ابتلا بودهاند.
دکتر حافظی با بیان این که تا قبل از 5 - 6 سالگی امکان تشخیص دقیق این بیماری وجود ندارد، اضافه میکند که بچههای بیش فعال از همان بدو تولد بچههای سختتری هستند و پرگریهترند. همچنین این اختلال در بین پسران شایعتر از دختران است.
وی تاکید میکند: علاوه بر ژنتیک، مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر توسط مادر، ضربه به سر و کمبود اکسیژن در دوران جنینی ، کودک را بیش فعال میکند.
به گفته این روانپزشک که اختلال بیش فعالی را بنا بر قطعیت علمی، معلولیت ذهنی هم مینامد، کمبود ماده دوپامین در مغز، موجب بروز نقص ژنتیکی بیش فعالی شده و کودک در ارتباطات خود دچار مشکلات عدیده میشود.
اما سختترین قسمت این ماجرا، نحوه برخورد والدین با کودک بیش فعال است که معمولا اغلب والدین سرزنش دائمی کودک، تنبیه بدنی او، سایر تنبیهات و مقایسه او با سایر کودکان را در کارنامه کاری و رفتاری خود دارند. در حالی که باید از این موارد به شدت پرهیز کرد. چرا که خود این اختلال برای کودک مبتلا آزار دهنده است و به دنبال رفتار نامناسب والدین و اطرافیان، کودک، دچار اضطراب، افسردگی و آزار و اذیت میشود.
از همه این عوارض که نام برده میشود بگذریم، نگران کنندهترین عارضه بیش فعالی در صورت عدم مراجعه به متخصص و درمان دارویی، گرایش نوجوان بیش فعال به سمت گروههای پر خطر به دلیل جداسازی آنها از کودکان به اصطلاح "بچه مثبت"، دیگر آزاری، پرخاشگری، باجگیری، سایر اختلالات سلوک و از همه مهمتر گرایش به سمت مصرف مواد مخدر و اعتیاد است که دکتر حافظی بدانها اشاره میکند.
به گفته وی،بیش فعالها، شش برابر جمعیت عادی معتاد میشوند و حدود یک سوم تا نصف این کودکان در نوجوانی دچار اختلال سلوک و ناهنجاریهای رفتاری خواهند شد و بنابراین خطر بسیار جدی است.
این روانپزشک با تاکید بر لزوم درمان دارویی از سن 5 یا 6 سالگی کودک بیش فعال اضافه میکند که این اختلال با نصیحت و تنبیه حل نمیشود. کودک بیش فعال هر چه مورد بیتوجهی بیشتری قرار گیرد، رفتارهای آزار دهندهاش افزایش مییابد چرا که او خواهان توجه والدین است و تمام رفتارهایی از نوع آزار و تخریب را به قصد جلب توجه انجام میدهد.
بنابراین والدین مجبورند تحمل خود را افزایش دهند و رفتار متفاوتی با این فرزند داشته باشند.
دکتر حافظی از جمله رفتارهای متفاوت با کودک بیش فعال را نوع تشویق او میداند که باید با سایر کودکان تفاوت داشته باشد.
به گفته او این کوکان کمتر تحمل انتظار برای تشویقهای بلند مدت را دارند و مثلا نمیتوان او را یک هفته برای پاداش منتظر نگه داشت. تشویقهای این کودکان باید کوتاه مدت، مکرر و حتی آنی باشد و هر گونه تصور لوس شدن این کودکان را به خاطر تشویقهای مکرر از ذهن دور کرد و نگران این موضوع نبود؛ چرا که این کودکان به خاطر نقص مغزی نمیتوانند گذشته را خوب به آینده وصل کنند و بیشتر به آن و لحظه فکر میکنند.
وی این تشویقها را عصای کودک بیش فعال میداند که بدون آن کودک قادر به خوب رفتار کردن نیست.
اما آنچه برای خانوادهها هم نگران کننده و هم امیدوار کننده است بخش درمان این کودکان است.
در این باره دکتر حافظی به خانوادههای دارای کودک بیش فعال این نوید را میدهد که با مصرف دارو به تشخیص روانپزشک، ترشحات دوپامین مغز عادی شده و تمرکز کودک افزایش یافته و او موفقیت بیشتری در تحصیل و مسوولیتها به دست خواهد آورد. درمان دارویی کودک نیز تا زمانی که جسم و مغز وی نیاز داشته باشد ادامه خواهد یافت. در برخی افراد، در 13 یا 14 سالگی بهبودی حاصل میشود. در برخی افراد حتی تا بالای 30 سال هم ادامه مییابد. مثلا میتوان پزشکی را تصور کرد که خود بیش فعال است و در صورت عدم مصرف دارو قادر به تمرکز و انجام فعالیت نخواهد بود. بنابراین ضمن تغییر شیوه زندگی فرد به مرور، باید درمان دارویی را ادامه داد و به آن توجه کرد.
به گفته وی داروی بیش فعالی (ریتالین) اثرات موقتی دارد و بعد از گذشت چند ساعت از مصرف، علائم بیش فعالی باز میگردد؛ بنابراین درست مانند داروی فشار خون که دارویی دائمی برای مبتلایان است، نمیتوان از داروی بیش فعالی به عنوان داروی درمان قطعی و کوتاه مدت نام برد.
دکتر حافظی این نکته را به والدین کودکان بیش فعال هشدار میدهد که هر چه تصور از عوارض دارویی ریتالین بد باشد، بدتر از عوارض مصرف مواد مخدر توسط فرزند آنها در آینده نخواهد بود و علیرغم برخی عوارض داروی ریتالین که در بعضی افراد بروز میکند مثل کم اشتهایی، سردرد و .... نباید از این علائم ترسید.
وی این را هم یادآور میشود که کودکان بیش فعال به خاطر تحرک زیاد مصرف این داروها را دوست ندارند و مقاومت میکنند بنابراین باید این کودکان را در مصرف دارو کمک کرد.