وقتی پسر پنج سالهام از مهد کودک برگشت، در کیفاش یک اسباببازی جدید پیدا کردم. من و پدرش به هم نگاه کردیم و از او پرسیدیم که آن را از کجا آورده و مال کیست؟! او ابتدا ابراز بیاطلاعی کرد اما با اصرار ما گفت که آن را از کیف هم کلاسیاش برداشته.»
«اولین باری که دختر هفت سالهام، مریم، از کلاس ورزش با یک کادو به خانه آمد، فکر کردم که این کادو را دوستاش، گلی، به او داده است. وقتی دومین بار گفت که گلی یک اسباببازی به او هدیه داده، تعجب کردم و بار سوم زمانی که مریم یک صندلی کوچک از خانه عروسکی گلی را توی روسریاش پیچیده بود، متوجه شدم که فرزندم این لوازم را دزدیده! واقعا ناراحت و عصبانی شده بودم. تنها فکری که به نظرم رسید این بود که مجبورش کنم به خانه گلی برود و همه آنها را پس بدهد اما از تکرار این رفتار خیلی نگران هستم. از شما میخواهم که مرا راهنمایی کنید که چهطور با او رفتار کنم.»
****
اینها مشتی نمونه خروار از گلایههای والدینی است که از رفتارهای عجیب و غریب بچههایشان سر در نمیآورند و مفهومش را نمیفهمند. حتماً شما هم با مساله سرقت کردن بچهها روبهرو شدهاید. شاید فرزند شما بدون اجازه شما از کیفتان پول برمیدارد یا اسباببازیهای دوستاناش را بدون اطلاع آنها برمیدارد و حتی در مدرسه لوازمالتحریر دوستاناش را با خود به خانه میآورد. بسیاری از والدین از خود میپرسند چگونه باید با این مساله برخورد کرد؟
قبل از آنکه هرگونه واکنشی نشان دهید، بهتر است این مقاله را درباره علت دزدی بچه ها بخوانید و از راه های کمکی مطلع شوید:
چرا کودکان و نوجوانان دزدی می کنند؟
بچه ها در هر سنی – از پیش دبستانی تا نوجوان – ممکن است به دلایل مختلف وسوسه شوند که دزدی بکنند:
** بچه های خیلی کوچک بدون آنکه درک کنند بعضی چیزها هزینه بردار هستند و برداشتن آنها بدون پرداخت پول اشتباه است، ممکن است گاهی چیزهایی را بردارند و بدزدند.
** بچه های مدرسه ای معمولاً می دانند که نباید بدون پرداخت پول چیزی آن را بردارند، ولی این کار را می کنند زیرا خویشتنداری و خودداری کافی ندارند.
** بچه های بزرگتر و نوجوانان می دانند که نباید دزدی کنند، ولی ممکن است بخاطر جالب بودن و هیجان این کار، یا بخاطر اینکه دوستانشان این کار را می کنند، دست به دزدی بزنند. بعضی از آنها فکر می کنند که دستشان رو نمی شود. زیرا به آنها کنترل بیشتری بر زندگی شان داده شده است، و بعضی از نوجوانان از سر شورش و یاغیگری این کار را می کنند.
البته دلایل پیچیده دیگری هم ممکن است در این مورد نقش داشته باشند.
ممکن است بچه ها عصبانی باشند یا دنبال جلب توجه باشند. رفتار آنها انعکاسی از استرس در خانه، مدرسه یا در کنار دوستان است. بعضی از آنها بخاطر خشونت فیزیکی و روانی که بر آنها وارد می شود، دزدی می کنند و در واقع این عمل آنها فریاد درخواست کمک است.
در موارد دیگر، کودکان و نوجوانان دزدی می کنند زیرا پول کافی برای خرید آنچه می خواهند یا نیاز دارند را در اختیار ندارند. برای مثال ممکن است اشیا یا اسباب بازی های گران قیمتی را بدزدند که پول خریدش را ندارند. در بعضی موارد نیز آنها دزدی می کنند تا هزینه های اعتیاد خود را بپردازند. دلیل دزدی هرچه باشد، والدین باید ریشه این رفتار را بیابند و مشکلات را از پایه حل کنند.
اگر بچه پولی برای پرداخت آنچه که برداشته است، نداشت؛ والدین میتوانند به او قرض دهند و بعدا از پول ماهیانه او کم کنند یا باید کاری در خانه (مثل شستن ظروف برای دو روز) انجام دهد تا پولی برای پرداخت آن به دست آورد
چه باید کرد؟
قدم اول: زمانی که والدین پی بردند که بچه چیزی را برداشته است، به هیچ عنوان نباید واکنش شدید نشان دهند. در آن لحظه باید رفتاری مناسب و سنجیده از خود نشان دهند. باید بکوشند آرامش خود را حفظ کرده و روشی منطقی اتخاذ کنند، در غیر اینصورت باعث احساس گناه و دلخوری در خود والدین میشود و از طرف دیگر عزت نفس کودک را نیز به مخاطره میاندازد. اعتراف خواستن از کودک و تهمت زدن به او در نزد دیگران، عملی بسیار غیر عاقلانه و ناصحیح است زیرا با اینگونه روشها به ندرت میتوان به ریشه اصلی و علت بنیادی مشکل پی برد. این عمل غالبا به دروغگویی کودک یا ریختن آبروی او برای عملی که ممکن است هرگز تکرار نشود منتهی خواهد شد. پس باید توجه داشته باشیم که وقتی پاسخ سوالی را میدانیم، نباید بخواهیم از کودک تحت فشار پاسخ مثبت بگیریم. این کار مشکل دروغ گفتن را بر مشکل قبلی میافزاید.
قدم دوم: همان موقع باید رفتارش را به درستی نامگذاری کنید. برای مثال نباید برداشتن بیاجازه چیزی که متعلق به او نیست را امانت گرفتن بنامید، بنابراین به بچههایی که مفهوم مالکیت را درک میکنند بگویید که برداشتن بیاجازه متعلقات دیگران کاری خلاف قانون است.
قدم سوم: بلافاصله رفتارش را اصلاح كنید (اصلاح کردن یعنی ایجاد نوعی جبران.) برای مثال کودکی که از مغازه کیک برداشته، باید به آنجا برگردد و کیک را به جایی که برداشته بگذارد (البته اگر دست خورده نشده است) یا اگر مغازه دار آن را پس نگیرد، پول آن را پرداخت کند. در این گونه از موارد از بزرگترهایی که کودک از آنها چیزی را بر داشته است بخواهید، از طرف کودک قول ندهند و عذرخواهی نکنند و نگویند که این کار برای بچهها طبیعی است. اگر بچه پولی برای پرداخت آنچه که برداشته است، نداشت؛ والدین میتوانند به او قرض دهند و بعدا از پول ماهیانه او کم کنند یا باید کاری در خانه (مثل شستن ظروف برای دو روز) انجام دهد تا پولی برای پرداخت آن به دست آورد. همچنین از فردی که از او چیزی دزدیده است عذرخواهی کند. این نکته اهمیت دارد که کودک مسوولیت رفتار نادرستاش را به عهده بگیرد.
قدم چهارم: برای اصلاح رفتار، میتوان از پیامدهای طبیعی استفاده کرد.مثلا به کودکی که طی دوره بیماری سرماخوردگی، بدون اجازه شکلات برداشته، اجازه ندهید دو روز شیرینی بخورد. والدین باید بدانند بچههایشان در چه وضعیتی هستند اما نباید به صورت مداوم کیف و وسایل شخصی کودک مورد جستجو قرار گیرد.این کار احساس عدم اعتماد در کودکان ایجاد میکند. اگر میخواهیم کودکمان برای دست زدن به کیف ما، از ما اجازه بگیرد، در ابتدا ما باید برای بررسی کیف کودک از او اجازه بگیریم. با این کار میتوان احساس مثبت داشتن حریم شخصی را به کودک انتقال داد. پس داشتن الگوی مناسب رفتاری، میتواند موجب ایجاد رفتارهای مثبت در کودک شود. بچههایی که مورد نظارت نزدیک والدین قرار ندارند با احتمال بیشتری به سوی دزدی و دیگر مشکلات رفتاری کشیده میشوند.
قدم پنجم: از خودتان بپرسید چرا؟ علت انجام این کار را نباید از کودک سوال کرد چون به احتمال زیاد پاسخی که والدین به آن نیاز دارند را به دست نمیآورند. گاه برخورد نامناسب و شدید اولیه با چنین رفتاری در کودکان خردسال موجب تداوم و حتی تشدید رفتار میشود.کودکان به دلایل گوناگون وسایل دیگران را برمیدارند، به همین دلیل تعیین علت این رفتار مهم است. شاید بهتر باشد که پدر و مادر شرایط زندگی کودک را مورد بررسی قرار دهند و در مواردی از کمک متخصصان استفاده کنند. قدر مسلم، پس از روشن شدن علت، میتوان کمک بهتری به کودک ارایه کرد. بعضا دیده میشود که وقتی درگیری و اختلافات زناشویی زیادی در خانه وجود دارد، کودکان سعی میکنند با بروز مشکلات رفتاری، از میزان درگیری والدین بکاهند و در واقع خود را کانون اصلی توجه قرار دهند.
اگر بچه ای به دزدی ادامه داد چه کنیم؟
اگر فرزند شما بیش از یک بار اقدام به دزدی کرد، باید از کارشناسان کمک بگیرید. تکرار این کار مشکلات بزرگتری برای شما ایجاد می کند. یک سوم بچه هایی که حین دزدی از فروشگاه دستگیر شده اند می گویند که ترک این کار برایشان سخت است. پس باید به آنها کمک شود تا بفهمند که دزدی اشتباه است و اگر به این کار ادامه دهند، عواقب سختی در انتظار آنهاست.
افراد دیگری که می توانند در این مورد به شما و فرزندتان کمک کنند عبارتند از:
* مشاور خانواده
* پزشک خانواده
* مشاور مدرسه
* گروه های حمایتی و غیره
با آنکه بیشتر دزدی های معمولی عمدی هستند، ولی بعضی از افرادی که دزدی می کنند ممکن است جنون سرقت (کلپتومانیا) داشته باشند. در این اختلال نادر که بخش کوچکی از افرادی که دزدی می کنند را تشکیل می دهد، فرد قبل از دزدی حس تنش و اضطراب فراوانی می کند، ولی بعد از عمل دزدی احساس آرامش و رضایت خاطر می کند. این فرد بعد از دزدی احساس گناه می کند و اغلب اشیای دزدی را دور می اندازد. این گونه افراد اختلال های دیگری همچون اختلال غذایی یا وسواس نیز دارند.
دلیل اصلی دزدی هرچه باشد، اگر دزدی تبدیل به عادت کودک یا نوجوانتان شده است، حتماً با پزشک یا روان شناس مشاوره کنید و دلیل این رفتار را بیابید. بر رفتار فرزندتان نظارت داشته باشید و او را از موقعیت هایی که برای دزدی وسوسه ایجاد می کنند، دور کنید. برای او عواقب سخت سنگین دزدی را مشخص کنید.