آزادی اطلاعات را مجاز بدانید: یكی از ویژگی های خانواده ها ی آزاد ابراز عقیده و مشاهدات است. عمدتا وجود راز و رمزها و قوانینی كه نباید از آنها حرف زد، در خانواده های غیر كارامد و مختل متداول است. بچه ها ذاتا درباره هر چیزی كنجكاو هستند که این ویژگی می تواند تبدیل به یك امر پسندیده شود و نه تنها نباید سركوب شود بلكه باید به روش درست و حساب شده تقویت شود.
-احترام را به فرزندتان نشان دهید: نشان دادن احترام یعنی اینكه به حرفهایشان گوش دهید و آنها را جدی بگیرید تا این پیام به آنها منتقل شود كه خودشان و افكار و عقایدشان و احساسات شان باارزش و شایسته هستند.
شما مجبور نیستید كه آنچه بچه ها می گویند را بپذیرید اما شنیدن حرفهایشان نشان می دهد كه به آنها احترام می گذارید و به آنها عزت نفس و خوداحترامی می آموزد. با فرزندان تان با ادب و مهربانی صحبت كنید، از سرزنش آنها بپرهیزید كه این كار اعتماد بنفس آنها را ویران می كند. در عوض، رفتارهایی از آنها را كه می پسندید مورد تشویق قرار دهید. شما می توانید یكسری حد و مرز وضع كنید و نتایج و عواقب منفی رفتاری را كه نمی پسندید بدون آنكه آنها را سرزنش كنید یا روی شان اسم بگذارید (توهین)، برایشان شرح دهید مثلا بگویید " من و بقیه از اینكه شما نیم ساعت دستشویی را غروغ می كنی و همه باید منتظر بمانیم عصبانی می شویم" نه "شما به خاطر غروغ كردن دستشویی آدم بی ملاحظه و خودخواهی هستی".
وقتی كه با فرزندتان بامهربانی و احترام رفتار می كنید آنها نیز با دیگران بااحترام برخورد می كنند و در زندگی آتی شان نیز می توان همین انتظار را داشت.
بچه ها در مقابل كنترل شدن مقاومت می كنند زیرا می خواهند خود كنترل کننده باشند. آنها ذاتا به دنبال استقلال هستند كه این امر به هیچ عنوان سركشی و تمرد
به حساب نمی آید و حتی باید تشویق شود. محدودیت های متناسب با سن و سال
به آنها خودكنترلی می آموزد
-احساسات فرزندتان را پذیرا باشید: بسیاری از افراد در مراجعه به روان شناسان می گویند كه آنها اجازه ابراز خشم، شكایت، اندوه و ناراحتی و یا حتی خوشحال و شگفت زده شدن را در دوران كودكی شان نداشته اند. آنها در عوض سركوب كردن احساسات شان را آموخته اند. این موضوع در روابط بزرگسالی شان پیچیده تر شده و می تواند به افسردگی منجر شود. در بهترین شرایط گاهی اوقات والدین می گویند " ناراحت نباش یا حسود نباش و ..." و یا "صدایت را بلند نكن".
اجازه ابراز احساسات به كودكان دادن یك مجرا به سوی سلامتی آنها می گشاید. احساسات لازم نیست منطقی (عقلانی) باشند و مجبور نیستید آنها را اصلاح كنید. در عوض، سعی كنید بچه ها را دلداری دهید و به آنها بفهمانید كه دوست شان دارید نه اینكه به آنها خلاف آنچه احساس می كنند به گفتگو كردن بپردازید. آزاد بودن در ابراز احساسات به این معنی نیست كه آنها بایستی در اجرای این احساسات هم آزاد و رها باشند. بچه ها می توانند از دست هم عصبانی شوند اما نباید به این بهانه به هم ضربه بزنند و دعوا كنند.
- به حد و مرز و محدودیت های فرزندان تان احترام بگذارید: احترام گذاشتن به تفكرات و احساسات بچه ها خود یك روش برای احترام گذاشتن به محدودیت های آنهاست. ضمنا جو و فضای خصوصی آنها نیز باید محترم شناخته شود. خواندن نامه های آنها و یا دفتر خاطرات شان و یا بدون اطلاع آنها با دوستان شان حرف زدن خط قرمز آنهاست(البته منظور در شرایط عادی است و الا در شرایط خاص مسلما هر والدی مجاز ست که برای رفع مشکلات فرزند خود از همه منابع کمک بگیرد).
- بسته به سن كودكان تصمیم گیری های مناسب شان، مسئولیت هایشان و استقلال شان را مجاز بدانید. افراد وابسته در تصمیم گیری دچار مشكل هستند و در روابط شان مستقل عمل نمی كنند. بچه ها نیازمند حمایت بزرگترها برای یادگیری حل مسئله و تصمیم گیری هستند. اغلب، والدین در این زمینه دچار افراط و تفریط می شوند. بعضی بچه ها مجبورند از سنین كم مسئولیت های افراد بالغ را بپذیرند و لذا هرگز یاد نمی گیرند كه چیز دیگری را بیاموزند و یا قبول كنند. برخی دیگر خیلی نازپرورده و كنترل شده و وابسته هستند. گروه دوم یاد نمی گیرند كه برای خودشان تصمیم بگیرند و خودشان انتخاب كنند در حالیكه گروه اول بدون داشتن راهنمای مناسب، آزادی بی حد و اندازه به آنها داده می شود. بچه ها در مقابل كنترل شدن مقاومت می كنند زیرا می خواهند خود كنترل کننده باشند. آنها ذاتا به دنبال استقلال هستند كه این امر به هیچ عنوان سركشی و تمرد به حساب نمی آید و حتی باید تشویق شود. محدودیت های متناسب با سن و سال به آنها خودكنترلی می آموزد. درست در زمانی كه آنها آماده پرواز هستند در عین حال محتاج راهنمایی والدین نیز هستند تا تصمیم خودشان را بگیرند ضمن اینكه باید در یک حیطه حساب شده آزاد باشند تا از اشتباهات خود درس بگیرند.
- قوانین و مقررات، معقول و قابل انتظار داشته باشید. افراد وابسته در خانه هایی كه فاقد هرگونه قانون است و یا قوانین آن بسیار خشن و ناسازگارو نامناسب است بزرگ می شوند. بچه ها نیازمند محیطی امن، قابل پیش بینی و لطیف هستند. وقتی كه قوانین و مجازات ها دلخواه، تند و نامناسب هستند بچه ها به جای یادگیری از اشتباهات دچار اضطراب و عصبانیت می شوند و می آموزند كه نسبت به والدین و کلا اطرافیان، بی اعتماد و دروغگو باشند. به بچه های بزرگتر قوانین را بگویید، بگذارید از شما سوال كنند و برای تصمیمات خود دلایل خوبی ارایه دهید. تحقیقات نشان می دهد كه تنبیه بدنی به بروز مشكلات عاطفی در بزرگسالی منجر می شود بهترین تنبیه، تنبیهی است كه معقول، انسانی و متناسب با نوع خطای انجام شده باشد.
- فرزندان تان را تربیت كنید. شما قادر نیستید عشق و محبت و فهم و درك نامحدودی به بچه هایتان بدهید. برخی والدین برای ابراز عشق خود از روش هدیه و یا محدود نكردن بچه استفاده می كنند که این صرفا باعث تربیت نامناسب بچه ها می شود در حالی که بچه ها نیاز دارند صرفا در كنار والدینی عاشق و دوست داشتنی و مطمئن پرورش یابند.